دانلود مقاله زنان خیابانی

Word 3 MB 9608 83
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه : همه ما بارها و بارها در مورد مسئله دختران فراری یا خیابانی در روزنامه ها ، مجلات، سایتهای اینترنتی و سایر رسانه های داخلی و خارجی و یا از قول مسئولان سازمانهائی همچون بهزیستی، مطالب بسیاری را خوانده ، دیده و شنیده ایم .

    علل بسیار و متفاوتی برای فرار دختران به همراه آمار و سن و سال آنان بیان شده ، سازمانها، نهادها، دفاتر و اماکنی برای پیشگیری و برخورد با این مسئله ایجاد شده و...اما متأسفانه شاهدیم که تعداد دختران فراری روز به روز افزایش یافته و میانگین سنی آنها نیز هر روز پایین تر می آید.

    دلایل اساسی و مهم فرار دختران که مطرح شده ، نشده و یا کمتر به آن پرداخته شده چیست ؟

    نحوه برخورد و عملکرد سازمانها و ارگانهای دولتی، متولی این مسئله چگونه بوده و چه نتایجی داشته ؟

    زندگی و عاقبت اکثر این دختران فراری چیست و به کجاها ختم میشود ؟

    برای رفع و حل این آسیب و معضل اجتماعی دلخراش چه باید کرد ؟

    تعریف دختر فراری این واژه به دخترانی اطلاق می گردد که به هردلیلی خانه و خانواده را ترک کرده و به محیط های دیگری چون خیابان، پارک، باند و … روی می آورند.

    خصوصیات افراد فراری: افرادی که اقدام به فرار می کنند دارای ویژگی هایی چون عدم اعتماد به نفس، افسردگی، لجاجت، دارای شخصیت ضد اجتماعی، خیال پرداز و دروغ پرداز هستند.

    مهمترین علل و عوامل فرار از منزل را می توان به دو دسته تقسیم کرد: الف - علل و انگیزه های روانی که شامل جنس، سن، میزان هوش، ناپختگی روانی، اخلاقی و اعتقادی، شرایط محیطی و اجتماعی و رفتار والدین و بی توجهی آنها می شود.

    ب - علل و انگیزه های اجتماعی که شامل بد سرپرستی یا بی سرپرستی، اعتیاد والدین، خشنونت و سخت گیری والدین، تبعیض قائل شدن والدین بین بچه ها، ازدواج اجباری، وضعیت بد اقتصادی، دانستن انتظار و توقع بی جا از والدین، وجود عشق های کاذب خیابانی، سست بودن اعتقادات خانوادگی، رفاه و آسایش بیش از حد، جلب توجه و یا انتقام از دیگران و ...

    است.

    رابطه هوش با فرار چیست؟

    اولاً هوش را باید تعریف کرد و اینکه هوش توانایی سازگاری با محیط است.

    افرادی هستند که باهوش هستند و قدرت سازگاری دارند و می توانند شرایط را تغییربدهند و افراد باهوش کمتر با محیط دچار تعارض می شوند.

    اما گاهی افراد بسیار تیزهوش دچار تضادهای زیاد با محیط می شوند در این شرایط هوش هیجانی مطرح می شود و اینکه این هوش هیجانی را چطور باید کنترل کرد.

    عوامل زمینه ساز فرار دختران از خانه محیط نامساعد و تشنج آفرین خانواده، طلاق و اعتیاد والدین بخصوص پدر، ارتباط با دوستان ناباب، روابط کنترل نشده خانواده ها با یکدیگر، اختلاف والدین و فرزندان، کنترل و سختگیری افراطی و غیرمنطقی والدین، مشکلات حاد اقتصادی، احساس ناامنی درخانه، اختلالات شخصیت و روابط عاشقانه، ترس از رسوایی پس ازتجاوز جنسی، مخالفت والدین با ازدواج دختران با شخص مورد نظر یا آزارناپدری و یا نامادری، آزارهای جسمی و جنسی از سوی نزدیکان بویژه محارم و … را می توان از جمله مهمترین عوامل زمینه ساز فرار دختران از خانه برشمرد.

    دلایل فرار دختران طیفها و جریان های سیاسی ، عقیدتی ، فکری، اجتماعی و فرهنگی جامعه دلایل بسیاری را ازقول کارشناسان و محققان خود در مورد فرار دختران ، این قربانیان خیابانی مطرح و اعلام کرده اند .

    از دلایل اجتماعی و خانوادگی همچون : زیاده طلبی جوانان- تهاجم فرهنگی غرب ،اینترنت ، ماهواره ، مد ، فیلم های مبتذل، میهمانی و پارتی و جشن های آنچنانی، پوشش های نا مناسب ، عشق و عاشقی، روابط لجام گسیخته جنسی - عدم پایبندی به اصول دینی ، مذهبی و اعتقادی - ضعف در وابستگی به نهاد مقدس خانواده ، غفلت و بی توجهی وعدم پرورش صحیح ،توجه زیاد به فرزندان و آزادی بیش از حد دادن به آنان، بزه کاری و خلاف کاری و اعتیاد والدین ، دیگر اعضای خانواده وخود دختر- وجود افراد اغفال کننده و ارتباط با دوستان ناباب، گرفته تا سوء استفاده و آزار و خشونت جنسی به وسیله اعضای خانواده، سخت گیری های والدین، محیط سرد و بیروح خانه وکمبود عاطفه والدین، ایجاد تبعیض بین فرزندان ، طلاق والدین ،بدسرپرستی و بی سرپرستی و مرگ والدین،آذر و اذیت از سوی ناپدری و نا مادری،خشونت و نزاع و عدم تفاهم در بین والدین ، بیسوادی والدین ،کتک زدن و فحاشی و رفتارهای غیر انسانی والدین،اختلاف با پدر و فرار از کتک خوردن ، گوش ندادن به صحبت های فرزندان، حمایت نکردن از فرزندان در زمان بحران و تنهائی و شکست های درسی یا عشقی ، فراهم نبودن فرصت های مناسب برای فرزندان جهت یادگیری و تصمیم گیری های مثبت و سازنده ، انتقاد بیش از حد و تمسخر و تنبیه کردن ، تشویق نکردن فرزندان در کسب موفقیت، نداشتن صداقت در گفتار و رفتار با فرزندان ، نبود برنامه های جامع ،کامل و صحیح فرهنگی آموزشی ، پرورشی ، ورزشی، تفریحی، علمی ، سرگرم کننده و جذاب و توجه نکردن به اوقات فراغت آنان ، نگرانی از آینده و ناکامی ها، نهاد خانواده مقدس و خشک و دیکتاتور مآبانه ، شکست و ناکامی در عشق، مشکلات و شکستهای تحصیلی ، مخالفت خانواده با ازدواج دختر با شخص مورد علاقه، ازدواج اجباری، مشکلات در ازدواج نظیر تهیه جهیزیه ، مقدار مهریه ، خانه و ماشین و مدرک تحصیلی و کار نداشتن خواستگار ، ضعف و محدود بودن مراکز مشاوره ، فقر فرهنگی ، کمبود ها و عقده های شخصی، مشکلات روحی و روانی .

    از دلایل اقتصادی همچون : شکاف و فاصله عمیق طبقاتی و اقتصادی، نبود عدالت اقتصادی، وضعیت نابسامان معیشتی و سطح پایین رفاه و اقتصاد خانواده ، فقر و تورم و بیکاری والدین، بی سرپناهی و آوارگی خود والدین گرفته تا وجود تبعیض جنسی و شغلی و اقتصادی و قضایی و ارثی در سطح خانواده وجامعه برای زنان و دختران - فرار از تعصبات خشک، پدر سالارانه ، بی منطق ، متحجر و قوانین مذهبی ، سنتی، قضایی , اخلاقی ، عرفی و مفاهیمی همچون بکارت یعنی دختر بودن در چهار چوب نظام کهن مرد سالارانه ، مستبدانه و متعصب مذهبی ایران - برای خود بودن ، آزاد بودن ، کسب استقلال و آزادی فردی ، اجتماعی و اقتصادی - نبود استقلال واقعی وپذیرش دختران و زنان به عنوان افراد مستقل در سطح خانواده و جامعه - عدم شناخت ،بی توجهی ، بی برنامه گی وتحجر گرایی مسئولین در ارتباط با نسل جوان - خشونت علیه زنان و دختران با تعصبات مذهبی و قومی و سنتی و فرهنگی ، عدم احساس رضایت از جو حاکم بر خانه و جامعه و...،( بعدا به بررسی این دلایل خواهیم پرداخت) متولیان ،مسئولان و سازمانهای مرتبط با دختران فراری، خود اقرار می کنند: شاید کمتر از 5% دخترانی که از خانه فرار میکنند ، از نظراقتصادی توانا باشند و یا در میان بستگان و آشنایان بتوانند حامی و سرپناه و شغلی پیدا کنند تا بتوانند به زندگی معمولی ادامه دهند، به استقلال نسبی دست یابند و دچار مشکلات و آسیبهای بعدی نشوند .

    و اما آنان که حامی ، سرپناه ، پول و کار ندارند ؛ یا توسط نیروی انتظامی و پلیس مبارزه با مفاسد اجتماعی ویا تیمهای تخصصی مداخله گرایانه در بحران اجتماعی ، تیمهای شناسائی دختران فراری و خدمات اجتماعی سیار سازمان بهزیستی در ترمینالها ، پارکها ، مراکز تفریحی ، خیابانهاو اماکن شهری شناسایی و دستگیر میشوند .

    که اگر شانس بیاورند و مورد تعرض و توهین و آزار و اذیت و تجاوز خود این مأمورین و یا روسا و مدیرانشان قرار نگیرند !

    تحویل مراجع ، مجتمع های قضایی و دفاتر حمایت حقوقی از زنان و کودکان دادگستری ویا دفاتر بهزیستی امور آسیب دیدگان اجتماعی، مراکز نگهداری دختران فراری ، مراکز باز پروری و حمایتی بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی ، انجمن های مدد کاران اجتماعی و....

    شده ، که یا تحویل خانواده میشوند و یا مدتی را درخانه سلامت ، خانه ریحانه ، خانه زنان ، خانه اورژانس اجتماعی مراکز باز پروری زنان خیابانی می گذرانند و یا شلاق می خورند ، بازداشت و زندان می شوند و یا روانه کانون اصلاح و تربیت میگردند و یا حتی سنگسار و قصاص و اعدام میشوند .

    در مراکز بهزیستی و بازپروری هدف این است که هرچه زودتر دختران را تحویل خانواده دهند، میخواهند هرچه سریعتر محل تخلیه شود،تا هم هزینه ها و آمار بالا نرود و هم نیاز به تأسیس مکانهای جدید نباشد ، و هم مجتمع نباشند تا نمود عینی و بارزی در سطح جامعه ، رسانه ها و سازمان های جهانی پیدا نکنند، تا به ویترین نظام کمتر لطمه وارد شود و...

    کارهای ریشه ای و اساسی و علت یابی و پیشگیری و آموزش اصلا در دستور کار قرار ندارد و یا خیلی بی رنگ و سطحی است .برای نمونه میبینیم که مثلا ،سرو صدای سرپرست مجتمع قضائی اطفال در می آید که بهزیستی در نگهداری دختران فراری احساس مسئولیت نمی کند، و یا در روزنامه ها میخوانیم: درگیری مأمورین انتظامی برای تخلیه برخی محلهای نگهداری دختران فراری ،تخلیه برخی مراکز نگهداری دختران فراری توسط مالک و یا دولت و یا نهادهائی چون شهرداری یا بنیاد جانبازان و یا بودجه نداشتن این مراکز و تعطیلی آنها و...

    عاقبت و راهی که اکثر دختران فراری در پیش رو دارند : اکثر دختران فراری با متولیان و سازمانهای فوق برخورد پیدا نمی کنند و قبل از شناسائی توسط مأمورین ، برای یک وعده غذا و رفع گرسنگی و یا پیدا کردن یک جای خواب و سرپناه به اصطلاح امن و راحت و بعد لباس و پول و رفاه ، به دزدی و تن فروشی رو می آورند و یا خواسته و ناخواسته اسیر و جذب باندهای مختلف، خانه های فساد و فحشا ، بزه کارو سارق ،قاچاقچیان مواد مخدر شده و یا توسط باندهای فحشا و فساد و قاچاق انسان شکار میشوند تا برای خوشگذرانی ثروتمندان عرب به قطر و امارات و کویت و دوبی و ....

    منتقل شوند .

    و متأسفانه اولین مرحله آشنایی و برقراری رابطه و برخورد این دختران فراری و خیابانی با ارازل و اوباش و باندها ی فوق الذکر، مورد تعرض و تجاوز جنسی قرار گرفتن آنهاست تا دیگر خانوادها آنان را نپذیرفته و یا خودشان از ترس والدین یا سرپرستشان ، دیگر هوای برگشتن به خانه را در سر نداشته باشند و در راهی که به آن کشیده شده اند بمانند و ادامه دهند .

    تا از این دختران قربانی، سارقین و اخاذان و فاحشه ها و حتی جانیان حرفه ای بسازند.عده ای از این قربانیان در اوایل این ماجراها به سبب آنچه بر سرشان آمده ، مبتلا به هراس و اظطراب و افسردگی می شوند و برخی دست به خودکشی میزنند و یا مبتلا به بیماری های پوستی ، جنسی ، مقاربتی و ایدز و هپاتیت و....

    میشوند .

    توجه به علل اساسی فرار دختران و چه باید کرد ها : میبینیم که بجز چند مورد از دلایل ارتجاعی عنوان شده، ظاهرا اینها دلایل موجهی است که از ابعاد خانوادگی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ، روانشناختی و...

    مطرح شده( منظوردلایل فرار دختران در اول این نوشته است ) ، اما اگر در هر کدام از این دلایل دقیق شویم وکمی تأمل کنیم به وضوح میبینیم که اینها فقط در ظاهر دلایل فرار دختران هستند ، و خود در واقع معلول هستند .

    معلول دلایل اساسی و مهمتری همچون: وجود اسلام سیاسی سرا پا ارتجاعی ، رژیم آخوندی مذهبی ، سنتی و مستبد ولایت فقیه ، نظام سرمایه داری متحجر تجاری دلالی که با نظام سرمایه و سرمایه داری جهانی عجین و همراه شده ، می باشند .

    بنا براین میبینیم که بجای یک حکومت متمدن و دمکرات با دموکراسی واقعی مردمی و شوراهایش، که بتواند عدالت سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و سوسیالیستی و آزادی و برابری را در سطح کل جامعه و توده های مردم گسترش دهد و ریشه فقر و بیکاری و بیحقوقی و فساد و فحشا و اعتیاد و دختران فراری و نابرابری و تبعیض و دیگرآسیبهای اجتماعی را بخشکاند و بزند؛ حکومت غیر سکولار ،خودکامه و پلیسی جمهوری اسلامی طالبانی با نهادها و ابزار غیر دموکراتیک و استبدادی ،رهبری وولایت مطلقه فقیه و شورای نگهبان و مجلس خبرگان و مجلس تشخیص مصلحت نظام و مجلس غیر مردمی اسلامی و ائمه جماعات و نمایندگان رهبری و گروه های فشار و ارعاب و افرادی جنگ طلب و قاتل، تروریست و وزرای ناتوان و نالایق و بیسواد ، و غیر پاسخگو ، با مسئولین و مدیران رده بالای رشوه گیر و دزد و فاسد و فاقد صلاحیت و شعور و انسانیت ، حاکم و بر سر کار است .

    که مملکت و منابع فراوانش و اداره اش و سرنوشت و زندگی مردمش و زنان و کودکان و همان دختران فراری و قربانی خیابانی اش را در دست دارد .

    که درآمد نفت و بودجه مملکت را صرف خوش گذرانی ها و کاخ نشینی ها و سرمایه گذاریهای شخصی و ثروت اندوزی در بانکهای سوئیس میکنند ویا صرف تبلیغات برای اسلام سیاسی و حزب اله لبنان و حماس و انتفاضه فلسطین و....

    یا صرف دست یابی به انرژی هسته ای و بمب اتمی و پروژه های نظامی و موشکی و اسلحه سازی و...میکنند ، برای بقای نظام و اسلام سیاسی و قدرت و ثروت و لذت و ماندشان .

    بنا براین و قتی میبینیم که اساس این حکومت و ایدئولوژی اش بر مبنای بیحقوقی و بی توجهی شرعی و قانونی به انسانها و زنان و کودکان، با استناد به قوانین ضد انسانی و ضد زن و احادیث و روایات وآیات قرآنی چهارده قرن قبل ، همچون ،قصاص , سنگسار , دیه ، ارث ، قوانین ضد زن درمورد ازدواج و طلاق و شهادت زن و درجه دوم محسوب شدن زن و پوشش اجباری و ....

    بنا شده ، ایدئولوژی متحجری که در تضاد کامل با دموکراسی و حقوق بشرو آزادی بیان و اندیشه و عقیده وقلم و احزاب و سازمانها و تشکلات صنفی و سیاسی و اجتماعی و علمی و فرهنگی و مردمی است و همواره سعی دارد با تبلیغات مختلف وبا ارعاب و شکنجه وزندان و اعدام این قوانین و محدودیت های شرعی و اسلامی ضد زن و غیر انسانی و پدر سالارانه را اجرا کند و جا بیاندازد .

    آیا باز هم میتوان دلایل فرار دختران رامعلول حکومت سرمایه و ارتجاع مذهبی موجود ندانست ؟

    بنا براین تا این رژیم و نظام کثیف و ضد انسانی و فاسد با قوانین مذهبی و ضد بشری اش وجوددارد ، پدیده دختران فراری و قربانیان خیابانی هم وجود خواهد داشت ومثل هزاران مشکل و معضل دیگر چون فقر و بیکاری و بی عدالتی و تبعیض و فساد و فحشا و ....

    از بین نخواهد رفت و تقلیل نخواهد یافت ممنوعیت و وتوی بوش و مخالفتش با پرداخت بودجه دولتی برای کار و تحقیق دانشمندان بر روی سلولهای بنیادی انسانی بدلیل به اصطلاح ضد اخلاقی و ضد مذهبی بودن این تحقیقات ، نشان میدهد که سرمایه داران و مرتجعان مذهبی و جنگ طلبان همه از یک قماش و همه ضد بشرند که در عین تضاد منافع ظاهری ، برای ماندن و قدرت اشتراک منافع باطنی دارند .

    براندازی این رژیم خونخوار اسلامی و ضد انسانی بدست خود مردم ، شروعی خواهد بود برای زندگی انسانی و حل مشکلات و معضلات موجود ، و رسیدن به آزادی و برابری و سوسیالیسم عوامل خانوادگی فرار تحقیقات نشان می‌دهد که حدود 70 درصد علل فرار فرزندان را والدین تشکیل می‌دهند؛ به طوری که از خرداد تا شهریور ماه وقتی که نوجوانان پس از فراغت از مدرسه نمی‌توانند محیط نامساعد خانواده را تحمل کنند به امید قرار گرفتن در فضلی بهتر و مساعدتر، از خانه فرار می‌کنند و در فروردین ماه که اعضای خانواده و فامیل به دید و بازدید و انجام مراسم سال نو مشغول هستند کم‌ترین فرار را مشاهده می‌کنیم.

    آمار ارائه شده نشان می‌دهد افرادی که از خانه فرار می‌کنند.

    غالباً 14 تا 25 سال دارند و 80 درصد آن‌ها به دلیل ناسازگاری با والدین ترجیح می‌دهند خانه‌ی خود را ترک کنند.بدرفتاری های والدین با دختران در حالی است که دختران در فرهنگ دینی اسلام جایگاه والایی داشته و از احترام خاصی برخوردار هستند.

    پیامبر اکرم (ص) در باره دختران می‌فرماید:بهترین فرزندان شما دختران شمایند.

    هم‌چنین می‌فرماید:خانه‌ای که در آن دختران وجود داشته باشند هر روز 12 برکت و رحمت از آسمان بر آن نازل می‌شود و رفت ‌وآمد ملائکه از آن خانه قطع نمی‌شود و برای پدر دختران در هر شب و روز عبادت یک سال را می‌نویسند.

    پیامبر اکرم (ص) هم‌چنین می‌فرماید: کسی که از بازار هدیه‌ای بخرد و آن را برای خانواده‌ی خود ببرد مانند کسی است که صدقاتی را برای افراد بی‌بضاعت و فقیر می‌برد پس باید هنگام تقسیم هدیه، دختران را مقدم بدارد چون هر کس دخترش را شاد کند مانند آن است که برده‌ای از فرزندان حضرت اسماعیل را خریده و در راه خدا آزاد کرده است.

    پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید:هدایا را میان فرزندان به عدالت تقسیم کنید.

    اگر من می‌خواستم فضیلتی را در نظر بگیرم دختران را مقدم می‌داشتم.

    روایاتی که در فضیلت دختران آمده است، زمینه را برای این درخواست فراهم می‌کند؛ از جمله این روایت از امام صادق (ع) که فرمود:پسران نعمتند و دختران حسنه؛ خداوند از نعمتی که داد، بازخواست می‌کند و بر حسنات پاداش می‌دهد.و یا در روایات دیگری که می‌گویند دختران دارای گرمی و جاذبه و لطافت معنوی هستند،‌آماده‌ی خدمت و مونسند، مایه‌ی برکت و رحمتند، پاکیزگی را دوست دارند و تحمل پلیدی را ندارند.

    با توجه به اینکه به استناد اطلاعات و تحقیقات ، بیشتر آمار دختران فراری از ین خانواده های نابسامان و گسسته و بحران زا می باشد .

    بکار بستن ضوابط و شرائط مناسب از سوی والدین در جلوگیری از این پدیده شوم اولین الویت در پیشگیری از آن را خواهد داشت .مهمترین عامل خانودگی این مسأله ، طلاق می باشد .

    خانواده ای که یکی از والدین آن (مادر – پدر ) از خانواده جدا شده است و با طلاق گرفتن ، محیط تربیتی خاندار را رها کرده است ف مناسب ترین زمینه و بستر برای فرار فرزندان آن خانه بحساب می آید .

    همچنین در خانواده ای که به دلیل از دست دادن پدر یا مادر در اثر مرگ و حوادث طبیعی و ...کانون گرم تربیتی متزلزل شده و به یک خانواده از هم گسیخته تبدیل شده است ، فرزندان آمادگی بیشتری برای ناسازگاری های اجتماعی و ارتکاب جرم دارند.در چنین خانواده ای فرد با احساس ناکامی و محرومیت و کمبود محبت و ارتباط عاطفی مواجه است و در برخی موارد بدلیل عدم پذیرش جانشین (نامادری –ناپدری )، زمینه اختلالات رفتاری مانند فرار از خانه فراهم می شود.( کتاب زنان ،شماره 15) 2- خشونت های خانوادگی : اعمال خشونت های روحی ، جسمی و جنسی از سوی اعضای خانواده عامل بسیارمهمی در فرار دختران می باشد .

    ضرب و شتم های جسمی نسبت به فرزندان ، تجاوزات جنسی پدر یا برادران تنی یا نا تنی ، زندانی کردن فرزندان در خانه ، محصور کردن فرزند و افراط در عدم حضور در محیط خارج از خانه، از عواملی است که می تواند نتایج بسیار سویی در عکس العمل فرزندان و سپس فرار آنها گردد.

    3- آشفتگی های رفتاری والدین اختلالات رفتاری والدین در خانه از قبیل برخورد ها و توقعات غیر منطقی ، دعواها ، تعارضات گفتاری و عملی آنان موجب ایجاد اضطراب و تنش و بحران های فکری در اذهان فرزندان و اعضای خانواده می گردد .این آشفتگی های رفتاری موجب کمبود محبت و تربیت ناصحیح شده و علیرغم حضور فیزیکی والدین ، نظارت و کنترل تربیتی و غیر رسمی خانواده تضعیف شده و اعتبار اجتماعی خانواده بشدت کاهش می یابد .

    در چنین وضعیتی فرزندان به علت سرکوب خواسته هایشان و فقدان ارضای تمایلات درونی خویش از کانون خانواده بیزار شده و به رفتارهای نا بهنجار ی نظیر فرار از خانه گرایش پیدا می کنند .

    4- تبعیض در خانه رعایت مساوات و پرهیز از هر گونه تبعیض در رفتار با فرزندان از تعالیم اخلاقی دین اسلام است.

    علاوه بر اینکه توجه بیشتری به دختران و درک روحیات حساس آنها نیز از سفارش های بزرگان دینی می باشد .در روایتی از پیامبر(ص) آمده است که ایشان به کسی که به یکی از فرزندان خود چیزی داده بود، فرمود:آیا به همه‌ی فرزندانت مثل آن چیز را می‌دهی؟

    گفت: نه.

    فرمود: از خدا بترسید و میان فرزندان خود به عدالت رفتار کنید.

    با تاسف برخی از والدین آگاهانه یا غیر آگاهانه ، با تبعیض و دوگانگی بین فرزندان موجب اختلاف بین آنها و دلسردی از زندگی خانوادگی می شوند .

    تبعیض والدین در برخورد با اشتباهات و خطاهای فرزندان دختر و پسر و عدم رفتارهای منطقی در مواجه با اشتباهات و تخلفات فرزندان و تنبیه تبعیض آمیز بر اساس برتری پسران بردختران یا بالعکس موجب سلب اعتماد به نفس و بدبینی نسبت به والدین می شود .

    عدم درک کامل والدین از روحیه حساس و عزت نفس دختران موجب رفتارهای تبعیض آمیز شده و ضربات جبران ناپذیر ی را بر روح و روان آنان وارد می سازد تا جایی که آنان فرار از خانه را بهترین راه درمان ناکامی ها و نجات خویش می دانند(کتاب زنان –شماره 15) 5- افراط یا تفریط در آزادی فرزندان همواره نیازمند به عزت نفس و کرامت انسانی می باشند .

    ایجاد آزادی نسبی و اختیارات لازم متناسب با سن و شرایط افراد از نیازمندیهای هرفرد بوی‍ژه جوانان و نوجوانان ست.برخی از والدین با نادیده گرفتن این نیازعاطفی و یا از روی سهل انگاری فرزندان را از آزادی های مشروع و مورد نیاز خویش محروم کرده و با سختگیری شکننده ، حق اظهار نظر و قدرت تصمیم گیری در برخی از امور را از آنان گرفته و با ایجاد جو دیکتاتوری و زور گویی های مستبدانه ، عرصه را برفرزندان خویش تنگ کرده و موجب تحقیر و سر خوردگی آنان می شوند و بدیهی است اینگونه برخوردهای غیر منطقی موجب شکست شخصیت فرزندان گشته و آنان را بدنبال فرار از محدودیت ها فعال می سازدوالدینی که در محبّت ورزیدن به فرزندان از حدّ اعتدال گذشته و زیاده روی می نمایند ناخواسته زمینه انحراف کودکان خود را فراهم می کنند.

    چراکه بدینوسیله حسّ استقلال کودک را کاهش می دهند و او را در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی فردی فاقد تحمّل و کم طاقت بار می آورند.

    از اینرو شخص در مواجهه با موانع طبیعی زندگی به جای صبر و جستجوی راه حل منطقی به حل مسئله از ساده ترین و سریعترین راه روی می آورد، حتّی اگر این راه نادرست و غلط باشد و او را مرتکب جرم نماید تا بدینوسیله حقوق دیگران را زیر پای بگذارداز سوی دیگر ، توجه بیش از حد متعارف به فرزندان و در اختیار قرار دادن حداکثرامکانات زندگی بدون در نظر گرفتن ظرفیت ها و نیز غرق کردن فرزندان در توقعات و نیازهای مختلف مادی و ناز پروری فرزندان موجب خواهد شد تا آستانه صبر و مقاومت آنان بشدت کاهش یافته و در مواجه با کوچکترین سختی و ناکامی و مشکلات موجود در خانه ، عصیان و طغیان نموده و برای رهایی از مشکلات و درهم شکستن مقاومت های اطرافیان فرار از خانه را برگزیند.

    چنین فردی پس از فرار نیز اقدام خود را توجیه نمود و با احساس عمیق بیدادگری ، خود را محق و والدین خود را متهم می پندارند.

    6- فقر خانوادهبنابرآنچه در روایات رسیده از معصومین وجود دارد، چه بسا برخی اوقات فقر و ناتوانی های شدید مالی موجبات تمایل انسان به بی دینی و رها کردن قیود و ضوابط دینی و انسانی و غلطیدن در منجلاب حیوانیت محض خواهد شد.مواردی از فرار دختران از خانه به خاطر وجود پدری فقیر و معتاد بوده است که حاضر شده است به خاطر رسیدن به مواد مخدر حتی از پاره‌ی تن خود نیز بگذرد و با زیر پا نهادن عزت و عفت خانوادگی خود، دختران بیگناه خویش مورد معامله قرار داده و را در اختیار اجنبی قرار می‌دهد.

    دخترانی که در چنین خانه‌هایی زندگی کرده‌اند، بعد از فرار از خانه دارای وضعیت بدتری نشده‌اند، در هر صورت در دام کسانی افتاده‌اند که به همان میزان قوت بخور و نمیر به ایشان داده و به همان میزان نیز از ایشان کار کشیده‌اند و البته امنیت جانی ایشان در خانه و بیرون از خانه یکسان بوده است.

    این افراد عمدتاً در سنین 12 تا 15 سالگی مبادرت به فرار کرده‌اند و 23 درصد از آنان دارای پدر و مادر بوده و بقیه از داشتن پدر یا مادر و یا هر دو محروم بودن.

    علل فرار مطالعه درباره دخترانی که بیش از یکبار از منزل فرار کرده اند، نشان می دهد بیشتر آنها از طرف سرپرست یا دیگر اعضای خانواده به شیوه های مختلف آزار دیده اند.

    احترام و توجه به رای و عقیده فرزندان باید در حد معقول وجود داشته باشد.

    کتک زدن، توهین کردن، مراقبت شدید، سرزنش کردن، زندانی کردن، قهرکردن، مسخره کردن، یادآوری مکرر اتفاقات گذشته و در نهایت تمایل نداشتن به پذیرش دختر از جمله شیوه های اذیت و آزار از طرف اعضای خانواده به شمار می آید.

    نوجوانان یا جوانانی که با رفتارهای خشن تحقیرآمیز و سرکوبگر اعضای خانواده مواجه هستند معمولا علیه شرایط خود عصیان می کنند، اما این عصیان او را کجا می کشاند؟

    اغلب تربیت فرزندان در خانه صورت می گرفت، اما امروزه رسانه ها و آموزش و پرورش هر کدام سهم مهمی دارند.

    در حقیقت تمرکز تربیت فرزندان از بین رفته است و برخوردهای دوگانه یا چندگانه در خانواده و اجتماع جوان را بر سر دوراهی قرار می دهد که با انتخاب هر راهی به مسائلی می رسد که تجربه برخورد با آن را ندارد در نتیجه برای رهایی از این وضعیت به راه هایی از جمله فرار از خانه متوسل می شود.

    مسائل معیشتی و اقتصادی از جمله دلایل دیگری است که باعث می شود خانواده ها از وظیفه نظارتی خود غافل شوند و به علت مشغله فراوان وقتی برای تربیت فرزندان خود به شکلی شایسته نداشته باشند.

    ریشه های معضل اجتماعی فرار فرزندان از خانه را ابتدا باید در خانواده ها جست چرا که این خانواده ها هستند که به اجتماع جهت می دهند و با فعالیت های هنجار یا ناهنجارشان در پیشبرد اهداف جامعه نقش های مثبت یا منفی بازی می کنند.

    بهداشت روانی در خانواده ها نیز تاثیر مستقیمی بر سلامت جامعه دارد و خانواده سالم جامعه سالم را می سازد.

    پایین آمدن سوءاعتیاد در جوانان و نوجوانان خصوصا در دختران و بالا بودن اختلالات روانی بین خانواده ها و فرزندان مقدمات فرار آنان را فراهم می سازد.

    شیوع بی بندوباری و بی مسوولیتی خانواده، رواج فرهنگ مدپرستی و به ابتذال کشیده شدن فرهنگ پوششی؛ پایین آمدن سن طلاق و...

    هر کدام تهدیدی جدی برای جامعه محسوب می شوند.

    توجه به خصوصیات روحی فرزندان بخصوص در دوران کودکی و نوجوانی آنان را از مخاطرات دوره جوانی باز می دارد، اما متاسفانه بعضی والدین به گمان اینکه ایجاد شرایط مالی و اقتصادی خوب برای فرزندان به معنای تکمیل وظایف آنهاست از ایجاد حس خودباوری در فرزندان خود اهمال می کنند.

    زمانی که نوجوان احساس کند به همه نیازهای وی در خانواده پاسخ داده نمی شود، برای رفع آن و دستیابی به یک همدل به دیگران متوسل می شود و در بسیاری اوقات فرار از خانه بدین مقصود انجام می گیرد.

    ▪ از عوامل دیگر فرار فرزندان ـ کمبودهای عاطفی در خانواده ـ عوامل اجتماعی و فرهنگی ـ مهاجرت ـ انحرافات جنسی ـ گسیختگی خانواده بر اثر طلاق ـ فوت یکی از والدین بخصوص مادر ـ وجود نامادری ـ فقر و مشکلات اقتصادی ـ علل روانی و جسمانی ـ اعتیاد فرد یا یکی از والدین ـ استبداد خانواده ها ـ ازدواج های اجباری ـ ممانعت از ادامه یا اصرار بر ادامه تحصیل ـ تنبیهات بدنی و روحی آنچه که ذکر شد و بسیاری دلایل دیگر زمینه ساز فرار فرزندان از خانه است که در این بین فرار دختران به دلیل دارا بودن روحیه ای حساس و شکننده (با توجه به نگرش های اجتماعی در ایران) از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

    پژوهش های انجام شده توسط جامعه شناسان در زمینه دختران فراری حکایت از آن دارد که رابطه عاطفی منفی و احساسات منفی ابراز شده توسط اعضا خانواده از قبیل انتقادهای بیش از حد، خصومت، دخالت بیش از حد در رفتارهای آنان و سوق دادن فرزندان به احساس گناه از جمله دلایل فرار فرزندان از منزل محسوب می شود.

    علاوه بر آن اثرات رویدادهای دردناک زندگی نیز در این مقوله قابل توجه است.

    در بسیاری از موارد خود نوجوانان از تبعات فرار از خانه بی خبر هستند.

    البته فرار یک دختر از دید جامعه، معادل فساد اخلاقی نیست ولی احتمال وقوع آن در دختران فراری بسیار زیاد است.

    نتایج پژوهشی که روی ۱۱۰ دختر فراری در تهران انجام شده است، نشان می دهد که بیش از نیمی از نمونه ها سابقه ارتباط جنسی داشته اند که از میان ۱۸ درصد نمونه ها در همان روز اول و حدود ۶۰ درصد طی هفته اول برای کسب پول یا مسکن مجبور به برقراری ارتباط جنسی شده اند.

    این مسئله آغاز دوره جدیدی در زندگی یک دختر فراری است، به طوری که احتمال بازگشت او را به خانواده ها کاهش می دهد و وی را در معرض خطر انواع بیماری ها (مثل ایدز و دیگر بیماری های مقاربتی و اعتیاد) و بیماری های روانی قرار می دهد.

    بسیاری از دختران اگر پس از فرار می توانستند از حمایت کافی اجتماعی برخوردار شوند به خانه ها باز و یا تحت حمایت سازمان اجتماعی قرار می گرفتند از روی آوردن به روسپیگری، اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر در امان می ماندند.

    فرار کودکان ۸ تا ۱۷ ساله از خانه هم اینک یک اپیدمی در جامعه است.

    شیوع این پدیده، به خودی خود سن آسیب پذیری را هم به شدت کاهش داده است.

    وجود بچه های ۸ ساله در خانه های سلامت سازمان بهزیستی دلیل روشنی برای اثبات این ادعاست.

    میانگین سن دختران فراری که به بهزیستی ارجاع داده می شود معمولا ۱۷ سال است.

    البته در میان آنها سن پایین تر از ۱۷ و بالاتر از ۲۵ سال نیز دیده می شود، اما در پیچ و خم این آمارها، یک مسئله کاملا به فراموشی سپرده شده است و آن اینکه چه عواملی سبب فرار از خانه شده است؟

    خانه های نا امن و دختران فراری...

    ۱۸ درصد دختران فراری از منطقه ۴ و یک تهران هستند و این یعنی شکستن این باور که مشکلات اقتصادی از دلایل عمده فرار دختران است .

    یعنی بسیاری خانه را فقط به خاطر پول و آزادی بیشتر رها نکرده اند.

    محمد زاهدی اصل رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره رابطه سطح رفاه و فقر با فرار از خانه به خبرنگار برنا می گوید: پدیده فرار دختران از خانه عوامل مختلفی دارد، تلقی این که این حادثه در خانواده های بی بضاعت و فقیر رخ می دهد، برداشتی نادرستی است.

    وی ادامه می دهد: خانه باید امن ترین نقطه برای اعضای آن باشد ولی وقتی شرایط امن و راحتی برای اعضای آن وجود نداشته باشد، امکان فرار برای همه اعضای آن وجود دارد.

    بسیارند مردانی که از خانه به خاطر فشارها و سختی های بسیار گریزان شده اند.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    http://www.iwna.ir/shownews.aspx?newsid=2316

    http://www.pezeshk.us/?p=3005

    http://fa.wikipedia.org/wiki

    http://iscanews.ir/fa/ShowNewsItem.aspx?NewsItemID=211882

    http://1254.pib.ir/17761/

    http://www.javanannews.com/article11.html

    http://mohsenazizi.blogfa.com/post-137.aspx

    http://jormshenasi.parsiblog.com/3222.htm

    http://www.kargaremrooz.com/spip.php?article5206

    http://aftab.ir/articles/social/psychopathology/c4c1177941792_flee_p1.php

    http://ostadnahvi.persianblog.ir/post/15

    http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1626288

    http://81.28.32.51/NCMS/FullStory/?Id=87923

    http://www.tebyan.net/Politics_Social/Society/Social_Report/2007/8/23/44857.html

    http://mosbateman.blogfa.com/post-3921.aspx

• علیرغم اینکه مسوولان و متولیان امر خبر از جمع آوری و ساماندهی دختران فراری می کنند، اما با این حال معضل دختران فراری هر روز پر رنگ تر شده و هر ساله نیزبا روند تصاعدی 15 تا 20 درصدی مواجه می شود • اکثر دختران فراری چند روز پس از فرار بلافاصله جذب باندهای خرید و فروش مواد مخدر شده و از آنها برای توزیع مواد مخدر و یا اعمال منافی عفت استفاده می شود و این در حالی است که صاحبان و ...

دختران فراری به دخترانی گفته می‌شود که به دلایل مختلفی از خانه و خانواده شان فرار می‌کنند و به جامعه پناه میبرند. به گفتهٔ مدیر کل دفتر آسیب‌های اجتماعی در ایران حدود ۸۰ درصد دختران در ۲۴ ساعت اول بعد از فرار مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند. در سالهای اخیر، پدیده "دختران فراری" به معضلی اجتماعی در ایران تبدیل شده است. گفتنی است که در کشورهای اروپایی و آمریکا دخترانی که به هر دلیلی ...

از عواملی که اعتیاد اولیاء برای فرزندان ایجاد می شود را می توان فرار دختران ذکر کرد. نظم عمومی کشورمان، که بر پایه فرهنگ و تمدن اسلام ناب استوار است، برای زن مسلمان حرمت قائل است و اقتضا دارد که مکان آموزشی و پرورش دختران و پسران از یکدیگر جدا باشد، به ویژه در سنین عصیان و بلوغ، که نوجوانان با احساساتی تند، به سوی جنس مخالف گرایش پیدا می کنند، این مهم جایز اهمیت بیشتری است؛ زیرا ...

از عواملی که اعتیاد اولیاء برای فرزندان ایجاد می شود را می توان فرار دختران ذکر کرد. نظم عمومی کشورمان، که بر پایه فرهنگ و تمدن اسلام ناب استوار است، برای زن مسلمان حرمت قائل است و اقتضا دارد که مکان آموزشی و پرورش دختران و پسران از یکدیگر جدا باشد، به ویژه در سنین عصیان و بلوغ، که نوجوانان با احساساتی تند، به سوی جنس مخالف گرایش پیدا می کنند، این مهم جایز اهمیت بیشتری است؛ زیرا ...

دهه انفجار آسیب های اجتماعی دخترانی که اقدام به ترک منزل ( فرار از منزل) کرده اند؛ افزایش آسیب های اجتماعی. نمود خود را در پدیده ترک منزل و خانواده در دختران و زنان نشان می دهد. آمار این دختران رو به افزونی است. ضرورت درک و توجه به مشکلات این قشر از افراد در معرض آسیب موجب شد که سازمان بهزیستی در سال 78 اقدام به تاسیس مراکز مداخله در بحران های اجتماعی به منظور حمایت از دختران و ...

فرار دختران به سبب اعتیاد از عواملی که اعتیاد اولیاء برای فرزندان ایجاد می شود را می توان فرار دختران ذکر کرد. نظم عمومی کشورمان، که بر پایه فرهنگ و تمدن اسلام ناب استوار است، برای زن مسلمان حرمت قائل است و اقتضا دارد که مکان آموزشی و پرورش دختران و پسران از یکدیگر جدا باشد، به ویژه در سنین عصیان و بلوغ، که نوجوانان با احساساتی تند، به سوی جنس مخالف گرایش پیدا می کنند، این مهم ...

مقدمه : همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانه خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نموده‌اند و چشمان مضطرب خانواده‌ای را بی‌صبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداخته‌اند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم ...

مقدمه : همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانه خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نموده‌اند و چشمان مضطرب خانواده‌ای را بی‌صبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداخته‌اند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم ...

مقدمه : همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانه خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نموده‌اند و چشمان مضطرب خانواده‌ای را بی‌صبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداخته‌اند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم ...

فرار مغزها از ایران سابقه‌ای بیش از 40 سال دارد و به دوران پیش از انقلاب بازمی‌گردد. اما اکنون میزان فرار مغزها از ایران به جایی رسیده است که ایران را جزو سه کشور دارای بالاترین میزان فرار مغزها در جهان درآورده است. از هر 125 دانش آموز المپیادی ایران، 90 نفر در دانشگاه های آمریکا تحصیل می‌‌کنند. از هر 96 دانشجوی اعزامی به خارج، تنها 30 نفر به ایران باز می‌گردند. حدود 2 میلیون و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول