مقدمه "سرمایه اجتماعی"منابعی است که از،یا درون شبکه های کسب وکار یا فردی در دسترس است.
این منابع شامل اطلاعات،اندیشه ها،راهنمایی ها،فرصت های کسب وکار،سرمایه های مالی،قدرت ونفوذ،پشتیبانی احساسی، خیر خواهی،اعتمادو همکاری می باشد.
کلمه"اجتماعی" در عنوان سرمایه ی اجتماعی، دلالت می کند که این منابع،خود دارایی های شخصی محسوب نمی شوند ،هیچ فردی به تنهایی مالک آن ها نیست.
این منابع در دل شبکه های روابط قرارگرفته اند.
اگر شما سرمایه های انسانی را آن چه که شما می دانید فرض می کنید(مجموع دانش،مهارت و تجارب شما)،پس دسترسی به سرمایه ی اجتماعی به کسانی که شما می شناسید بستگی دارد؛یعنی اندازه،کیفیت و گوناگونی شبکه های کسب و کار و شبکه های ار تباطی شخصی شما در آن مؤثر است.
اما فراتر از آن،سرمایه اجتماعی به کسانی که شما نمی شناسید نیز بستگی دارد،البته اگر شما به طور غیر مستقیم به وسیله شبکه هایتان با آنها در ارتباط باشید.
واژه"سرمایه"دلالت می کند که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی یا سر مایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد؛یعنی مارا قادر می سازد ارزش ایجاد کنیم،کارها را انجام دهیم،به اهدافمان دست یابیم ماموریتهایمان را در زندگی به اتمام رسانیم و به سهم خویش به دنیایی که در آن زندگی می کنیم،کمک کنیم.
وقتی می گوییم سرمایه های اجتماعی"زاینده و مولد"هستند،منظور این است که هیچ کس بدون آن موفق نیست و حتی زنده نمی ماند .
اما برخی از مردم همچنان فکر می کنند می توا نند بدون آن نیز به زندگی خویش ادامه دهند ومی انیشند به تنها یی می توانند مسیر موفقیت را طی کنند.برخی دیگر وانمود می کنند بدون آن به حیات خود ادامه می دهند،در حالی که به طور مخفیانه از آن استفاده می کنند،گویی موضوعی نامناسب یا غیراخلاقی است.
جلب سرمایه وتامین مالی برای فعالیت های جدید سرمایه اجتماعی فقط به همان منافع شخصی که مورد بحث قرار گرفت، محدود نمی شود- در مورد کسب و جلب سرمایه برای فعالیت های جدید و پر مخاطره نیز سر مایه اجتماعی نقش حیاتی دارد.
مدیریت مشاغل کوچک آمریکا،در باره اینکه مشاغل تازه تاسیس چگونه سرمایه بدست می آورد،یک سری تحقیقات انجام داد.
نتایج بدست آمده بسیارجالب توجه بود:75درصد از مشاغل جدید وتازه تاسیس،مسائل مالی خود را از طریق"شبکه ارتباطات سرمایه گذاری غیر رسمی"تامین می کنند- شبکه های اجتماعی که از سرمایه جویان و سرمایه گذاران تشکیل می شوند.
سرمایه گذاران و سرمایه جویان یکدیگر رااز طریق دوستان،همکاران،آشنایان ومؤسسات شغلی که ارتباط خوبی با یکدیگر دارند مانند وکلا،نمایندگیهای بیمه و حسابداران پیدا می کنند.
تخمین زده می شود این"بازار غیر رسمی سرمایه" به قدری بزرگ است که مقدار سرمایه ای که در آن فراهم می شود،بیشتر از سرمایه هایی است که به وسیله بازار حرفه ای سرمایه گذاری،تامین می شود .
در مورد شرکت های متوسط یا"بازارهای میانه"،روابط،نقش حساسی در تامین منابع مالی ایفا می کند.شرکت هایی که روابط شخصی خوبی با کارمندان بانک برقرار می کنند،نسبت به شر کتهایی که فقط به ارتباطات خشک .و رسمی اکتفا می کنند،می توانند منابع مالی خود را با بهره کمتری تامین کنند.
پی بردن به این موضوع که سرمایه های اجتماعی در اتخاذ تصمیمات مهم در مورد خرید سهام شرکتهای بزرگ مانند آنچه که در بورس اوراق بهادار نیویورک انجام می شود،نقش تعیین کننده ای دارد،ممکن است باعث تعجب بیشتر شما شود،نظر سنجی از سرمایه گذاران،آشکار می سازد که بیشتر مؤسسات و سرمایه گذاران شخصی براساس اطلاعات بدست آمده از یک دوست یا یک شرکت مرتبط یا فقط به این دلیل که فردی را می شناسند که از آن سهام خریداری کرده است،تصمیم به خرید سهام می گیرند.
بر خلاف تعلق عامه سرمایه گذاران اندکی با استفاده از فنون رسمی که بر اساس روشهای پیچیده تجزیه و تحلیل مالی صورت می گیرد،تصمیم گیری می کنند.
تحقیقات من نشان می دهد که شبکه ها ی اجتماعی بر واسطه ها و سودا گران، در زمینه های تبادلات سازماندهی شده تاثیر می گذارند.
دنیای بازار یابی شفاهی تبلیغ باعث افزایش آگاهی مردم نسبت به محصولات و خدمات می شود،اما این مشاوره ها وتوصیه های شخصی که به خرید قطعی آنها منتهی می شود بیش از چهار هزار تحقیق تجربی،نقش دایمی شبکه های اجتماعی در توزیع یا گسترش محصولات یا خدمات گوناگونی مانند ذرت پیوندی،اتومبیل های لوکس،کتابهای پر فروش،لباسهای مردانه و پسرانه،سخت افزار و نرم افزار رایانه ای،سهام و اوراق بهادار،خدمات مشاوره ای،خدمات حسابرسی و قرار های سخنرانی- این موارد فقط چند مثال هستند- را ثابت می کند بازار یابی شفاهی به شما "خدمات رایگان را ارائه می دهد.بنابراین بهترین بازاریاب ها در رقابت های بازار یابی خود با استفاده از قدرت شبکه های اجتماعی،محصولات و خدمات جدید را به بازار ارائه می کنند و از اشباع بازار برای محصولات قبلی مطمئن می شوند.
اتحاد های استراتژیک سرمایه های اجتماعی بر استفاده،عملکردو موفقیت اتحادهای استراتژیک تاثیر می گذارند.
برای مثال شرکای متحد وساختار،اغلب یکدیگر را توسط تماسهای اجتماعی وشغلی پیدا کرده اند.
شرکتهای معروف در زمینه فناوری برتر،شرکا ومتحدانی برای خود جذب می کنند.
کسانی که بامتحدان این شرکت های معروف روابط کاری ایجاد کنند، در حالی که شرکت های معروف و سرشناس به فناوریهای جدید دسترسی پیدا می کنند،آنها نیز موقعیت واعتبار خویش را تحکیم می بخشند.
متحدان قبلی متحدان آتی را پیش بینی می کنند.
تحقیقات نشان می دهد هر چه که یک شرکت، متحدان استراتژیک بیشتری داشته باشد،ان کار باعث پدید آمدن متحدان بیشتری در آینده می شود.برای مثال شرکت کورنینگ در شبکه ای از متحدان تکامل یافته است.
شرکت مورد نظر،در این شبکه بر هنر و تخصص کاری متحدان استراتژیک تسلط یافته ومی آموزد که چگونه متحدان خویش را مدیریت کرده و با آنها در یک جریان دو طرفه سود قرار گیرد.
شرکت هایی مانندکورنینگ برای خود بهترین شرکا را یافته و حتی متحدان بیشتری برای خویش جذب می کنند.
ادغام و تصاحب شرکت ها سرمایه اجتما عی مناسب ، مدیر شرکت را قادر می سازد تا به صورت موفقیت آمیزی دربرابر تلاشهای دیگر شرکت ها،برای تصاحب شرکت او پایداری کند.اعضای یک تیم ارشد مدیریتی که با گروه های شغلی و اجتماعی سرآمد و نخبه ارتباطات مناسبی دارند-در مقایسه با تیم ارشدی از مدیران منزوی که درخدمت هیات مدیره شرکت های دیگر هستند،دردفاترسیاسی عالیرتبه فعالت می کنند یابه عنوان ماموران یا معتمدان انجمن های تجاری فعالیت می کنند-بهترمی توانندمانع ازپیشنهاد های غیر دوستانه خرید شرکت شده یا در برابر آن مقاومت کنند یک گروه ارشد مدیریتی که روابط خوبی دارد،بهتر می تواند فنون مقابله با تصاحب شرکت را فرا گرفته واز آن ها استفاده بهینه کند.
در واقع رو شهای جدید مقابله با چنین پیشنهادهایی در کل شبکه منتشر شده و شرکت هایی که در مرکز این شبکه قرار دارند زودتر از شرکت های دیگرکه در این شبکه از ارتباطات ضعیف تری برخوردارند،از این فنون جدید آگاه شده واز آنها استفاده می کنند.ورشکستگی نیز در شرکت هایی که مدیران آنها روابط خوبی با سایر شرکت ها دارند،کمتر پیش می آیدوبه دلایل بسیاری کنترل می شود.
دموکراسی انجام امور تجاری در کشور های دیگر به یک دولت با ثبات،شریف،مسئول وبا اعتماد نیاز دارد.
کیفیت و چگونگی دولت با توجه به غنی بودن سرمایه اجتماعی مانند شبکه های همکاری وتعاون،معیارهای مشارکت مدنی و روحیه اعتماد تغییر می کند.برای مثال،رابرت پوتنام ، متخصص علوم سیاسی دانشگاه هاروارددر تحقیقات25ساله اش درباره دموکراسی در ایتالیا به این مطلب پی برده است که مناطقی که از سرمایه اجتماعی قوی بر خوردار هستند،شاه تو سعه بیشتر اقتصادی و دولت های محلی مسئول بوده اند،اما مناطقی که سرمایه اجتماعی ضعیفی دارند،از این جهت بسیار آسیب پذیر هستند.اخیراًپوتنام متوجه شده است که تمایل آمریکاییها برای پیوستن داوطلبانه به یکدیگر و تشکیل گروه هاوانجمنها،کاهش یافته است.
او برای توضیح این مسأله به این عبارت معروف اشاره می کند:"بولینگ را به تنهایی بازی کن"(با توجه به مشاهده کاهش تمایل مردم برای بازی گروهی بولینگ و افزایش تمایل آنان برای انجام این بازی به صورت انفرادی )و نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در حال کاهش است .تحلیل های دیگری ،ادعاهای او را درباره ی کاهش سرمایه اجتماعی درجامعه آمریکایی مورد تردید قرار می دهند-امادر مورد این که دموکراسی به سرمایه اجتماعی نیاز دارد با او موافقند.
بدون سرمایه اجتماعی،دموکراسی از بین می رود ویا هرگز ریشه نمی گیرد.
انجام امور تجاری در کشور های دیگر به یک دولت با ثبات،شریف،مسئول وبا اعتماد نیاز دارد.
تغییر الگوی روابط گروه ها بسوی شبکه ای شدن،موضوعی است که در این زمانه متغیر،هم در کسب وکارها و امورسازمان و هم در فعالیت های فرا تر از آن،مصداق دارد.روانشناسانی چون بری ولمن و کیت هامپتون این تغییر در الگو ارتباطی را حرکت از"زندگی در محیط های کوچک و محدود،به زندگی در جوامع شبکه ای"می نامند و آن را به این شرح توصیف می کنند: اعضای جوامع کوچک فقط بااعضای معدودی از گروههایی که به آن تعلق دارند در تعامل می باشند.مثلاً در خانه،در همسایگی،در محل کار یادر سازمان های خیریه.آنان به گروه های کاری تک و جدا در سازمان تعلق دارند،آنان دریک خانه یا در یک محله زندگی می کنند و یکی از اعضای یک گروه خویشاوندی یا یک سازمان خیریه محسوب می شوند...تمام این مثال ها محدودیت هایی هستندکه مرز های مشخصی برای خودی و بیگانه بودن دارند...در چنین جامعه ای هر تعاملی در جای خود باقی می ماند؛یعنی در یک زمان و فقط در یک گروه صورت می پذیرد.
اگر چه مردم،اغلب جهان را به صورت مجموعه ای از گروهها می بینند...،ولی عملکرد آنان درون شبکه ها انجام می شود.در جوامع شبکه ای،مرز ها نفوذ پذیرتر هستندو تعامل با افراد گوناگونی صورت می گیرد،ارتباطات بین شبکه های چند گانه تعویض می شوند و سلسله مراتب(اگر وجود داشته باشد)وسیعتر و تکراری تر است.
سرمایه اجتماعی به منابع فراوانی که در میان یا از طریق شبکه های فردی یا سازمانی قابل دسترسی هستند اشاره دارد.این منابع شامل اطلاعات،نظریات،راهنمایی ها،فرصتهای کسب و کار،سرمایه مالی،قدرت،حمایت احساسی،خیر خواهی،اعتمادو همکاری می شود.بدون شبکه هایی که به خوبی ساخته شده و به خوبی مدیریت می شوند،این منابع مخفی باقی می مانند.همچنین اگر ما به اسطوره های فرد گرایی پناه ببریم یا وانمود کنیم که ما صاحب مطلق سرنوشت خویش هستیم یا اینکه روابط اجتماعی هیچ اهمیتی برای ما ندارد،باز هم چهره ای منابع ارزشمند،پوشیده خواهد ماند.حتی استعداد ذاتی هوش،تعلیم و تربیت،تلاش و شانس به هیچ وجه جزء مشخصه های فردی محسوب نمی شوند،بلکه تمام آنها از طریق روابط گروهی ما با دیگران توسعه یافته،شکل گرفته و آشکار می شوند.
برای سرمایه اجتماعی،مصادیق سازمانی و کسب و کار نیز وجود دارد-شواهد محکمی که بیان می کند سرمایه اجتماعی باعث تقویت فعالیت های سازمانی می شود.افرادی که سرمایه اجتماعی را ایجاد کرده و از آن استفاده می کنند،مشاغل بهتری می یابند،حقوق بیشتری دریافت می کنند،سریعتر ترفیع می گیرند و در مقایسه با همتایان منزوی خود که تمایلی برای استفاده از قدرت سرمایه های اجتماعی نداشته یا توان آن را ندارند،از تاثیر و نفوذ بیشتری برخوردار هستند.سازمانهایی که از سرمایه اجتماعی قدرتمندی سود می برند،می توانند به سرمایه های لازم برای کارآفرینی و فعالیت های شجاعانه دست یابند،یادگیری سازمانی را بهبود بخشند،از اهرم بازاریابی شفاهی و گفتاری استفاده کنند،از توانایی یافتن متحدان استراتژیکی سود ببرند و از منابع خود در برابر پیشنهاد های غیر دوستانه-تصاحب شرکت-به خوبی دفاع کنند.یک سرمایه اجتماعی،یک دیواره دفاعی برای دموکراسی است .
موردی فراتر از مورد کسب و کار و سازمان،شبکه ها رابه کیفیت زندگی پیوند می زند.
شبکه ای از روابط مطلوب به خوشبختی رضایت و زندگی هدفدار منتهی می شود.یک شبکه مطلوب باعث تقویت سلامتی و طول عمر می شود.اما مسأله فقط به همین جا ختم نمی شود.
ایجادشبکه ها مهم ترین حالت از مشارکت و همکاری در این جهان است.
ایجاد شبکه ها،هریک از ما را قادر می سازد به دیگری کمک کند.متعاقباً وظیفه اخلاقی در ارتباط با مدیریت آگاهانه روابط،مطرح می شود و روش های اجرای آن به گونه ای که در خدمت دیگران باشد.با انجام این کار،نه تنها از فواید فردی شبکه ها سود می بریم بلکه با ایجاد ارتباطات بیشتر،دنیا را به محل بهتری برای زندگی تبدیل می کنیم.
بیشتر مردم دیدگاه درستی نسبت به سرمایه اجتماعی ندارند.تصور اغلب درباره محدوده ای که در آن،دوستانشان واقعاً دوست هستند،کاملاً نادرست است و واقعاًنیاز ها وخواسته های همسران یا دوستان نزدیک خودرا نمی شناسند-حتی زمانی که فکر می کنند،می شناسند.
مشکل اینجاست که اغلب مردم تصور می کنند شبکه های خود را درک می کنند،اما بیشتر آنان واقعاًشبکه های خویش را نمی شناسند بنابراین استفاده از فنون جامعه سنجی که در این فصل ارائه شد،برای همگان مفید خواهد بود.
هدف تحقیق جامعه سنجی این بود که نمونه ای از شبکه های بزرگ تر شما را در اختیارتان قرار دهد.نمونه ای که می تواند برای شناسایی وضعیت و کیفیت سرمایه اجتماعی شما،نشانه هایی در اختیارتان بگذارد.افرادی که شبکه هایی درونگرا،متجانس و کوچک دارند،عموماًسرمایه اجتماعی شان،بر اعتماد وهمکاری در یک شبکه مستحکم،استوار است،اما آنان فرصت دست یابی به اطلاعات یا کشف فرصت های کارآفرینی رااز دست می دهند.
افرادی که شبکه هایی برونگرا،گوناگون وبزرگ دارند،به سرمایه اجتماعی مبتنی برموقعیت های کارآفرینی دسترسی دارند،اما آنان نیزعموماًپیامهایی آمیخته وغیر شفاف،تداخل توقعات وتنش را تجربه می کنند.
بیشتر شبکه ها در جایی مابین این دو قطب،قرار می گیرند،اما به انتهای پایانی این سه جنبه تمایل دارند:کوچک وبسته،ترکیبی متجانس و درونگرا.
بیشتر افراد متوجه می شوندشبکه هایشان بیش از آنچه که تصور می کردند کوچک ،متجانس و درونگرا ست.
بیشتر آنان نتیجه گیری می کنند که باید شبکه ها را بزرگتر،گوناگون تروبرونگراتر کنند.
این نتیجه گیری بدان معنا نیست که آنان مجبور هستند کارآفرین ترین شبکه های ممکن را ایجاد کنند، بلکه باید شبکه هایی که بیشتر به شبکه های تام کاپرل نزدیک است به وجود آورند-کارآفرین موفقی که در این فصل معرفی شد .
پایان یک سفر،آغاز سفری دیگر است.فصل بعدی در باره اقداماتی است که می توانید برای ایجاد سرمایه اجتماعی انجام دهید.
چون بیشتر افراد تمایل دارند شبکه های خودراکارآفرین تر کنند،این موضوع در فصل سوم مورد بحث قرار خواهد گرفت.
همان طور که خواهید دید،با ایجاد این نوع از شبکه ها، به نوعی از سرمایه اجتماعی دسترسی می یابند که به شما کمک می کند ارزش بیشتری ایجاد کنید،به افراد بیشتری کمک کنید و دنیارا به محلی با ارتباطات بیشتر،تبدیل کنید.
معمار شبکه های شغلی وشخصی خود باشید.آگاهانه وبا مهارت،شبکه هایی بسازید که در دستیابی به اهدافتان و انجام مأموریت هایتان و کمک به جهان پیرامونتان،به شما کمک کند.
هدف بیشتر مردم این است که شبکه هایی کارآفرین تر داشته باشند- بزرگتر،متنوعتر وبرونگراتر-که بهتر از شبکه های فعلی آنان باشد.هرچند ، قبل از اقدام برای تغییر شبکه های موجود،ضروری است که به این سؤال پاسخی شایسه داده شود:از سرمایه اجتماعی خود برای دستیابی به چه چیزی استفاده می کنید؟
برای بسیاری،پاسخ این سؤال آن چیزی است که آنان می توانند از طریق شبکه هایشان به دست آورند ماننداطلاعات،راهنمایی،توصیه،فروش،کسب وکار،سرمایه اقتصادی،حمایت احساسی وغیره.
هر چند چنین پاسخی،تمرکزدر بدست آوردن،دلیل نیرومند یا نیرو بخشی برای ایجاد شبکه نیست.
خدمت به دیگران-ایثار- بهترین دلیل برای ایجاد شبکه های بهتر است.
کمک به دیگران به شما کمک می کند.هر چه کمتربه گرفتن و بدست آوردن وهرچه بیشتربر کمک کردن و فداکاری متمرکز شوید،نتایج بهتر و مفید تری بدست می آورید.البته،تمرکز بر آنچه که از دیگران بدست می آورید نیز می تواند کار ساز باشد،اما فقط در یک مدت کوتاه.چه شما این را یک اصل اخلاقی تلقی کنیدو چه یک مفهوم ساده،توصیه ما برای موفقیت بلند مدت این است که شبکه های بهتری بسازید تا با استفاده از آنهابه دیگران کمک کنید.
ساخت شبکه های بهتر بریک قانون جهانی استوار است؛اصل جهان کوچک.درک این اصل،باعث عمیق شدن بینش شما نسبت به روشی است که در آن جهان،سازماندهی شده و دلیلی است که چرا شبکه های کار آفرین چنین تأثیر شگرفی دارند.در ادامه به این نتیجه می رسیم که جهان دسته ای است-یعنی جهان به دسته هایی از افرادوسازمان های مرتبط،سازماندهی شده است.بیشتر مردم در چنین دسته هایی زندگی می کنند و شبکه های آنان تیز در درون مرز های این دسته هامحبوس شده اند.هرچند،حضور میانبرهای معدودی در میان این دسته ها،باعث پدید آمدن اصل دنیای کوچک می شود.این میانبر ها توسط محوریت ها ایجاد می شوند-افرادی که افراد بسیاری از دسته های دیگر را می شناسند و می توانند بین آنان،پل ارتباطی ایجاد کنند.با قرار گرفتن در مکان یک محوریت،ایجاد شبکه های کار آفرین که دسته های گوناگونی را پوشش دهد،می تواند اثر دنیای کوچک را به حداثر برسانید.هر چه اثر دنیای کوچک را بیشتر بسط دهید،به منابعی که مورد نیاز شماست،نزدیکتر خواهید شد.
در این فصل عمیقاً به آنچه که شما می توانید انجام دهید،پرداخته شد:اقدامات ثابت شده ای برای کار آفرین تر کردن شبکه های شما.در این فصل،دو استراتژی در دو محیط بررسی شد مانند یک فرد آزادومانند یک عضو سازمانی.استراتژی اول به شما توصیه کرد از برنامه ها،رویه ها،اقدامات،سازمان ها و ساختارهای از قبل موجود استفاده کنید و در استراتژی دوم از شما خواسته شد برنامه ها،رویه ها،اقدامات،سازمان ها و ساختارهای جدیدی بوجود آورید.
البته تمام آنچه که در این فصل گفته شد،نظریه،توصیه و مثال ها،تا زمانی که شما آنها را انجام ندهید،بی فایده خواهند بود.شما فقط باید آنها را انجام دهیدو زمانی که وارد عمل شدید،شبکه های کار آفرین خواهید ساخت که می توانید برای دستیابی به اهداف،انجام مأموریتها و کمک کردن به جهان ،از آنها استفاده کنید.
پوشانیدن یک شکاف ساختاری-مرتبط ساختن افراد یک شبکه،زمانی که علایق آنان نقاط مشترکی دارند-اغلب بهتر از پنهان کردن فرصتهاست،حتی اگر به قیمت از دست دادن مقطعی یک سود شود.این عمل باعث فعال شدن کش متقابل خواهد شد- یکی از قدرتمند ترین اصول در جامعه انسانی وسرچشمه اصلی شبکه ها.درتمامی سطوح-از روابط بین افرادتاروابط بین المللی-به ما کمک خواهد شد؛زیرا ما نیز به آنان کمک می کنیم تناقض این مسأله اینجاست که هر چه کمتر چشم انتظار کنش متقابل باشیم،سهم ماازآن بیشتر خواهد بود.هر چه بیشتر بدون چشم داشتی به دیگران کمک کنیم،در آینده کمکهای بیشتری در یافت خواهیم کرد.
دراستفاده از سرمایه اجتماعی،سرمایه گذاری بیش از در خواست کردن اهمیت دارد؛کمککردن،مهمتر از کمک گرفتن است؛با ساخت شبکه های کارآفرین،توانایی خود را در کشف منابع مختلفی که در آنها می توانیم سرمایه گذاری کنیم،افزایش می دهیم.چون در هر ارتباطی،یک فاصله شناختی طبیعی وجود دارد،گوش کردن فعالانه همراه با دلسوزی،امری هم در تشخیص چگونگی سرمایه گذاری در سرمایه اجتماعی است.
چک لیست های خصوصیات فردی به مدیریت فرایند ساخت واستفاده از شبکه ها و تبدیل دستیابی به پیروزی های کوچک،به عنوان بخشی از روال زندگی،کمک می کند.
اگر شما در سرمایه اجتماعی خود سرمایه گذاری کرده اید،حتی بدون اینکه به طور واضح د رخواست خود را بیان کنید،می توانید به نیروی کنش متقابل امیدوارباشید.هر چند در خواست کردن، بخش مهمی از روند استفاده از سرمایه اجتماعی است.یک در خواست،بیان واضح،آگاهانه وصادقانه نیاز شما به دیگران است وبدون توقع از جواب مثبت دیگران،اظهار می شود.
روشهای مختلفی برای در خواست کردن وجود دارد:درخواست های شخصی،در خواست از طریق پست الکترونیکی،در خواست عمومی ودرخواست از طریق نامه نگاری.
این فصل،فرآیند یا حلقه سه بخشی ارزیابی،ساخت واستفاده از سرمایه اجتماعی را کامل می کند.
مرحله نهایی،بررسی چگونگی ایجاد و ساخت سرمایه اجتماعی به روشی است که به عنوان یک شایستگی سازمانی محسوب می شود.
مسیر وتغییرات جهان کسب وکار،ساخت سرمایه اجتماعی را به عنوان یک شایستگی سازمانی بیش ازهر زمان دیگری،با اهمیت ساخته است.این شایستگی در مکان هایی درست به دنبال منابعی از موفقیت می گردد که از دیده ها پنهان مانده است-فرهنگ انسانی و توانایی های انسانی.رهبران خوب،رهبرانی هستند که بدون توجه به پست سازمانی،معماران اجتماعی خوبی باشند.آنها کنترل سازمان را به دست گرفته،تغییرات اساسی در شرایط تعامل پدید می آورند،سپس کنار ایستاده و اجازه می دهند که شبکه ها شکوفا شده،رشد کرده و ثمر دهند.
طراحی فیزیکی وسیله ای است برای مدیریت شبکه های اجتماعی.همچنین استعاره ای است برای معماری اجتماعی-طراحی یک گروه یا یک سازمان.نزدیکی فیزیکی تأثیر شگرفی برروابط،روش ها و رفتارها دارد و معماری اجتماعی نیز تأثیرات مشابهی برجای می گذارد.معماری اجتماعی با کنترل نقاط تمرکز فعالیت های انسانی،شبکه ها را شکل می دهد.با تغییر این نقاط تمرکز،شما شبکه ها را نیز تغییر می دهید.
فنون مداخله ای مفید را می توان در ده دسته بندی معرفی کرد:مکان و طراحی،امکانات،استخدام،تیم های چند رشته ای،برنامه چرخش شغلی،آموزش،انجمن های اجرایی،شبکه های مدیریتی،شبکه های بیرونی و سیستم های انگیزاننده.هر تکنیک مداخله،سرمایه اجتماعی پدید می آورد،اما در مجموع همه آنها دستاوردی بزرگ دارند:سازمان شبکه ای.
این طرح یک طرح کلی برای معماری سرمایه اجتماعی است.
با اجرای آن،سازمانهای فعالیت های انسانی بر ساخت واستفاده از سرمایه اجتماعی در مسیر خدمت به دیگران متمرکز می شوند.