دانلود تحقیق طبقه بندی اختلال های روانی بر اساس DSMIV

Word 47 KB 9618 19
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • از مجموعه نظامهای طبقه بندی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرند ، طبقه‌بندی چندمحوری به دلیل تکمیل محورهای تکمیلی و کمک و تشخیصی متعدد ، نظام مناسبی برای تشخیص و طبقه بندی فراهم می سازد .

    دو طبقه بندی چند محوری هر محور نشانگر آگاهیهای تکمیلی در مورد علایم ، سبب شناسی ، سطح سازگاری ، میزان استرس و ...

    است .

    تجدیدنظر چهارم راهنمای تشخیصی آماری اختلالهای روانی (DSM IV) یکی از نظامهای چندمحوری است که در سال 1994 جانشین DSM IIIR شده است .

    آماده سازی DSM IV بنا به ضرورت و به طور تنگاتنگی با آماده شدن فصل پنجم «اختلال های روانی و رفتاری» در ICD 10 که به وسیله سازمان جهانی بهداشت تهیه شده ، هماهنگ شده است و مشورتهای بین انجمن روان پزشکی امریکا و سازمان جهانی بهداشت به هماهنگی کدها و اصطلاحات منجر شده است .

    در سیستم چند محوری ،‌ارزیابی بر اساس محورهای متعددی انجام می گیرد و هر محور به حوزه متفاوتی از اطلاعات مربوط بوده و متخصصان را در طرح ریزی درمان و پیش بینی نتیجه کمک می کند ، نظام چند محوری DSM IV برای این منظور پنج محور پیشنهاد کرده است .

    استفاده از این نظام ، ارزیابی نسبتاً نظام مند و جامعی را با توجه به اختلالهای روانی متعدد و شرایط طبی ، مشکلات روانی ، اجتماعی ، محیطی و سطح عملکرد فراهم ساخکته ، چهارچوب مناسبی را برای سازماندهی و ارتباط دادن اطلاعات بالینی در مورد یک شخص به دست می دهد و کاربرد مدل زیستی - روانی - اجتماعی را در شرایط بالینی ، تربیتی و پژوهشی امکان پذیر می کند .

    محورهای DSM IV عبارت اند از : محور I : اختلال های بالینی یا شرایط دیگری که ممکن است کانون توجه بالینی باشد .

    محور II : اختلالهای شخصیت و اختلال عقب ماندگی ذهنی محور III : بیماریهای جسمانی محور IV : مشکلات روانی - اجتماعی ، و محیطی محور V : ارزیابی کلی عملکرد محور یک : اختلالهای بالینی یا شرایط دیگری که ممکن است مرکز توجه بالینی باشد .

    در این محور اختلالهای بالینی و شرایط دیگری که ممکن است کانون توجه بالینی باشند ، قرار گیرند .

    چنین گستره ای تمام اختلالها و شرایط بالینی به استثنای اختلالهای شخصیت و عقب ماندگی را که در محور دو طبقه بندی می شوند ، شامل می‌شود .

    گروهها اصلی اختلالهایی که در این محور طبقه بندی می شوند عبارت‌اند از: 1-اختلالهایی که معمولاً برای اولین بار در نوباوگی ، کودک یا نوجوانی تشخیص داده می شوند (به غیر از عقب ماندگی ذهنی که در محور دو طبقه بندی می شود) 2-روان اشفتگی ، زوال عقل و سایر اختلالهای یادزدایشی ، و شناختی 3-عقب ماندگی های ذهنی مرتبط با بیماریهای جسمانی 4-اختلالهای مرتبط با مواد 5-اسکیزوفرنی و سایر اختلالهای روانپریشی 6-اختلالهای خلقی 7-اختلالهای اضطرابی 8-اختلالهای شبه جسمی 9-اختلالهای ساختگی 10-اختلالهای گسستی 11-اختلالهای جنسی و هویت جنسی 12-اختلالهای خوردن 13-اختلالهای خواب 14-اختلالهای کنترل تکانه که در جای دیگری طبقه بندی نشده اند .

    15-اختلالهای سازگاری 16-اختلالهای دیگری که می تواند کانون توجه بالینی قرار گیرد .

    در صورتی که شخصی بیش از یک اختلال در محور اول داشته باشد لازم است نام همه آنها گزارش شوند .

    در این صورت ، نخست نام اختلالی که علت اصلی مراجعه بوده ، نوشته می شود .

    در صورتی که فردی هم در محور اول و هم در محور دوم اختلال داشته باشد ، تشخیص اصلی محور یک در نظر گرفته می شود ، مگر اینکه تشخیص محور دوم با عنوان «تشخیص اصلی» مشخص شده باشد .

    همچنین در صورتی که هیچ اختلالی در محور یک وجود نداشته باشد ، فرد به عنوان «بدون وضعیت یا تشخیص در محور یک» و در صورتی که تشخیص محور اول تا گردآوری اطلاعات لازم به تعویق افتد ، تحت عنوان «معوق ماندن وضعیت با تشخص در محور یک» ، کد بندی می شود .

    محور دو : اختلالهای شخصیت و عقب ماندگی ذهنی محور دوم برای گزارش اختلالهای شخصیت و عقب ماندگی ذهنی در نظر گرفته شده است و در عین حال ، می تواند برای اشاره به ویژگیهای شخصیت و مکانیزمهای دفاعی نیز مورد استفاده قرار گیرد .

    وجود این محور باعث می شود تا حضور اختلال شخصیت و عقب ماندگی به علت چشمگیر بودن اختلالهای محور یک ، نادیده گرفته نشود .

    از طرف دیگر ، کدگذاری این اختلالها در محور دوم ، آسیب زایی یا دامنه درمان مناسب آن را نسبت به محور اول متفاوت نمی سازد .

    این محور ممکن است برای مشخص کردن خصوصیات ناسازگارانه شخصیت نیز مورد استفاده قرار گیرد .

    مکانیزمنهای دفاعی یا سبکهای کنار آمدن فرآیند خودکاری هستند که فرد را در برابر اضطراب و آگاهی از خطرهای درونی و بیرونی یا عامل فشارزا حمایت می کنند و واسطه ای بین واکنش فرد به تعارض ، هیجان و عوامل فشارزای درونی و بیرونی هستند .

    هر مکانیسم دفاعی از لحاظ مفهومی و تجربی به گروههایی تقسیم می شوند که از آنها به عنوان سطوح دفاعی نام برده می شود .

    این سطوح به سطح انطباقی بالا ، سطح بازداریهای روانی سطح تحریف خفیف تصویر ذهنی ، سطح انکار ، سطح تحریف عمده تصویر ذهنی ، سطح عمل ، و سطح بی نظمی دفاعی تقسیم می شوند .

    در سطح انطباقی بالا ، دفاعها کامران سازی و رضایتمندی را به حداکثر می رسانند و آگاهی هشیارانه از احساسها ، افکار و پیامدها را موجب می شوند و تعادل مناسبی را میان انگیزه های متضاد ایجاد می کنند .

    این سبکهای کنار آمدن عبارت اند از : پیش‌بینی ، پیوند جویی ، نوع دوستی ، شوخ طبعی ، ابراز وجود ، خویشتن نگری ، والایش ، و بازداری .

    در سطح بازداریهای روانی ،سبکهای کنار آمدن ، افکار ، احساسها ، خاطره ها ، آرزوها یا ترسهای بالقوه تهدیدآمیز را خارج از هشیاری نگهداری می کنند .

    برخی از این سبکها عبارت اند از : جا به جایی ، تجربه ، توجیه عقلی ، جداسازی عاطفه ، واکنش وارونه ، سرکوبی و عمل زدایی .

    در سطح تحریف خفیف تصویر ذهنی ، تحریفهایی در تصویر خویشتن ، بدن یا دیگران مشاهده می شود که ممکن است برای تعدیل عزت نفس به کار گرفته شوند ، همانند ارزش زدایی ، آرمانی ساختن .

    سطح انکار با بیرون نگهداشتن عوامل فشارزا ، تکانه زا ، تکانه ها ، افکار ، عواطف و مسئولیت ناخوشایند یا غیرقابل پذیرش از هشیاری همراه یا بدون انتساب نادرست آنها به عامل بیرونی مشخص می شود .

    این سبکها و دفاعها عبارت اند از : انکار ، فرافکنی ، دلیل تراشی .

    در سطح تحریف عمده تصویر ذهنی ، تحریفهای چشمگیری با انتساب نادرست تصویر خویشتن به دیگران مشاهده می شوند ، مانند خیالپردازی اوتستیک ، همانند‌سازی فرافکن ، زمینه سازی تصویر خویشتن یا تصویر دیگران .

    مشخصه سطح عمل پاسخ به عوامل فشارزای درونی وبیرونی با عمل کردن یا گوشه‌گیری است .

    مانند بیرون ریزی ، بی تفاوتی ، شکایت از رد کردن کمک ، پرخاشگری منفعل .

    سطح بی نظمی دفاعی یا نارسایی تعادل دفاعی برای کنترل واکنش فرد به عوامل فشارزا مشخص می شود و به گسستگی چشمگیر رابطه با واقعیت عینی منجر می‌گردد.

    مانند فرافکنی هذیانی ، انکار روانپزشکانه ، تحریف روانپریشانه .

    اختلالهایی که در محور دوم قرار می گیرند عبارتند از : اختلال شخصیت‌: 1-اختلال شخصیت پارانویید 8-اختلال شخصیت اجتنابی 2-اختلال شخصیت اسکیزویید 9-اختلال شخصیت وابسته 3-اختلال شخصیت اسکیزوتاییی 10-اختلال شخصیتی وسواسی 4-اختلال شخصیت جامعه ستیز 11-اختلال شخصیتی که به گونه دیگری 5-اختلال شخصیت مرزی مشخص نشده است (NOS) 6-اختلال شخصیت نمایشی 12-عقب ماندگی ذهنی 7-اختلال شخصیت خودشیفته عقب ماندگی ذهنی : 1-عقب ماندگی خفیف 3-عقب ماندگی شدید 2-عقب ماندگی متوسط 4-عقب ماندگی عمیق در شرایطی که فرد بیش از یک اختلال در محور دوم داشته باشد باید همه آنها فهرست شوند و همان گونه که گفته شد اگر اختلال موجود در محور دوم تشخیص اصلی باشد باید با عبارت «تشخیص اصلی» مشخص شود .

    اگر اختتلالی در محور دوم وجود نداشته باشد ، این محور تحت عنوان «بدون تشخیص یا وضعیت در محور دوم»، و در صورتی که تشخیص محور دوم تا گردآوری اطلاعات لازم به تعویق افتد ، به صورت «معوق ماندن وضعیت یا تشخیص در محور دوم» کدگذاری می شود .

    محور سه : بیماریهای جسمانی این محور برای گزارش شرایطی طبی در نظر گرفته شده است که می تواند در فهمیدن یا اداره اختلال روانی نقش بالقوه ای داشته باشد .

    هر چند که چنین گستره‌ای خارج از سرفصلهای مطرح در اختلالهای روانی است ، اما از راههای گوناگونی با اختلالهای روانی مربوط می شود و حتی به گونه ای آشکار در پیشرفت یا وخامت نشانه ها از طریق مکانیزمهای فیزیولوژیایی مؤثر واقع می شود .

    توجه به این محور به علت مرتبط دانستن فرایندها و عوامل روانی - اجتماعی و رفتاری نامربوط ، با شرایط جسمانی ، موجب بهبود ارتباط و دقت سنجش بین کسانی است که به مراقبتهای بهداشتی می‌پردازند .

    مجموعه اصلی اختلالهایی که در این محور قرار می گیرند عبارت اند از : 1-بیماریهای عفونی و بیماریهای انگلی 2-نئوپلاسم ها 3-بیماریهای غدد درون ریز و سوخت و 4-بیماریهای خون و اندامگان خون ساز سازی و بیماریهای ایمنی 5-بیماریهای دستگاه عصبی و اندامگان 6-بیماریهای دستگاه گردش خون حسی 7-بیماریهای دستگاه تنفسی 8-بیماریهای دستگاه گوارشی 9-بیماریهای دستگاه مجاری ادرار و 10-عوارض بارداری ، تولد کودک و دستگاه تناسلی دروان نقاهت 11-بیماریهای پوست و بافت زیرجلدی 12-بیماریهای‌دستگاه‌اسکلتی‌و‌بافت‌پیوندی 13-ناهنجاریهای مادرزادی 14-مشکلات جدی مخصوص دوره تولد 15-علایم ، نشانه ها و شرایط تعریف نشده 16-آسیب دیدگی و مسمومیت ها محور چهار : مشکلات روانی - اجتماعی و محیطی در DSM IV محور چهارم برای گزارش مشکلات روانی - اجتماعی و محیطی در نظر گرفته شده است که می تواند تشخیص ، درمان و پیش آگهی اختلالهای روانی محورهای یک و دو را تحت تاثیر قرار دهد .

    چنین مشکلاتی ممکن است یک حادثه منفی زندگی ، یک مشکل محیطی ، استرس بین فردی یا خانوادگی ، ناکافی بودن حمایت محیطی یا منافع شخصی یا هر دو عامل دیگری باشد که مشکلات فردی در آن رشد کرده است .

    در این میان ، استرسهای به اصطلاح مثبت مانند ارتقای شغلی فقط باید زمانی فهرست بندی شوند که اختلال یا زمینه تولید آن را فراهم کنند .

    مشکلاتی با حمایت گروه اولیه : برای مثال ، مرگ عضو خانواده‌، مشکلات سلامتی درخانواده ، از هم پاشیدگی خانواده به وسیله جدایی ، طلاق یا رفتارهای غیردوستانه ، ترک خانواده ، ازدواج دوباره والدین ،و سوء استفاده جنسی یا جسمی ، حمایت بیش از حد والدین ، بی اعتنایی به کودک ، انضباط نابسنده ، ناسازگاری با خواهرها یا برادرها ، تولد خواهر یا برادر .

    مشکلات مربوط به محیط اجتماعی : برای مثال ، مرگ یا فقدان دوست ، حمایت اجتماعی نابسنده ، تنها زندگی کردن ، مشکلات فرهنگ پذیری ، عدم تمایز ، سازگاری با یک دوره انتقالی در زندگی (مانند بازنشستگی) .

    مشکلات آموزشی : مانند بی سوادی ، مشکلات تحصیلی ، ناسازگاری با معلمان ، همکلاسیها ، محیط نابسنده مدرسه .

    مشکلات شغلی : به عنوان نمونه ، بیکاری ، تهدید بی شغلی ، برنامه کاری استرس زا، شرایط کاری مشکل ، نارضایتی شغلی ، تغییر شغلی ، ناسازگاری با بالادستیها یا همکاران .

    مشکلات خانه : برای مثال ، بی خانمانی ، خانه نابسنده ، همسایه نا امن ، ناسازگاری با همسایگان یا صاحبخانه .

    مشکلات اقتصادی : فقر شدید ، دارایی ناکافی ، حمایت رفاهی نابسنده .

    مشکلات دسترسی به مراکز بهداشت : برای مثال ، مرکز بهداشت نابسنده ، تسهیلات بهداشتی غیر قابل دسترس ، بیمه بهداشتی نابسنده .

    مشکلات مربوط به تعامل با نظام قانونی / جرم : برای مثال ، بازداشت شدن ، زندانی شدن ، دعوای قضایی و جرم .

    مشکلات روانی ، اجتماعی و محیطی دیگر : برای مثال ، در معرض جنگ ، بلایا و خشونتهای دیگر قرار گرفتن ، ناسازگاری با مراقبت کنندگان نا آشنا مانند مشاور ، همکار اجتماعی یا پزشک ، غیرقابل دسترس بودن مراکز خدمات اجتماعی .

    در تهیه فرم گزارش ارزیابی ، برای گزارش محور چهارم بر اساس عوامل گفته شده ، از فرم زیر استفاده می شود : محور چهار : مشکلات روانی - اجتماعی و محیطی به ویژه : - مشکلات با حمایت گروهی اولیه (به ویژه) - مشکلات مربوط به محیط اجتماعی (به ویژه) - مشکلات آموزشی (به ویژه) - مشکلات شغلی (به ویژه) - مشکلات خانه (به ویژه) - مشکلات اقتصادی (به ویژه) - مشکلات دسترسی به مراکز بهداشت (به ویژه ) - مشکلات مربوط به تعامل با سیستم قانونی / جرم (به ویژه) - مشکلات روانی اجتماعی و محیط دیگر (به ویژه) محور پنج : ارزیابی کلی عملکرد : محور پنجم برای گزارش ارزیابی متخصصان از سطح کلی عملکرد فرد در نظر گرفته شده است و در طرح درمان و اندازه گیری تاثیر آن و پیش بینی نتیجه ،‌مورد استفاده قرار می گیرد.

    این گزارش می تواند با استفاده از مقیاس ارزیابی کلی عملکرد (GAF) فراهم شود .

    این مقیاس با توجه به عملکرد روانشناختی اجتماعی و شغلی درجه بندی می شود و نقص در عملکرد مربوط به محدودیتهای جسمانی یا محیطی را در بر نمی‌گیرد .

    در موقع ارزیابی بر اساس مقیاس GAF ، سطح عملکرد در زمان ارزیابی در نظر گرفته می‌شود .

    از آنجایی که درجه بندی عملکرد اخیر در واقع منعکس کننده نیاز به درمان یا مراقبت است در برخی شرایط لازم می شود که ارزیابی هم در موقع پذیرش و هم در زمان مرخص کردن در نظر گرفته شود .

    نوروز هیستری علامت بارز نوروز هیستر ، از دست دادن غیرارادی کارکرد و یا اختلال کنش در فعالیت دستگاه عصبی ارادی و یا شعور آگاه است .

    اغلب ، علایم این بیماری به طور ناگهان و در اثر شرایط حاد و هیجانی بروز می کند ؛ مانند بی حسی یا فلج شدن دست و پا ، غش کردن و غیره .

    گاهی علایم هیستری به همان سرعتی که پدید می‌آیند ؛ ناپدید می شوند و غالباً می توان آنها را با تلقین از بین برد و یا تقلیل داد .

    نوروز هیستری دو نوع دارد : هیستری تبدیلی و هیستری از هم گسستگی .

    الف-هیستری تبدیلی : این نوع نوروز بیش از هر قسم دیگری مورد مطالعه ، پژوهش و بررسی قرار گرفته است .

    جالب اینکه در زنها بیشتر از مردها یافت می شود ؛ البته در سال های اخیر ،‌از تعداد این نوع بیماران کاسته شده است ؛ زیرا هر چه رشد روانی و فرهنگی جوامع بیشتر شود .

    بروز این بیماری که تا حد زیادی معلول عقب ماندگی‌های روانی و اجتماعی است ، کاهش می یابد .

    دانشمندان با تحقیقات خود در کشورهای مختلف جهان متوجه شده اند که بیشتر بیماران هیستری تبدیلی ، از طبقات پایین و محروم اجتماعی - اقتصادی جامعه هستند ؛ مثلاً در سال 1980 میلر و سوانسون در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که مکانیزم دفاعی انکار که صفت بارز هیستری تبدیلی است ، معمولاً در طبقات پایین و عقب مانده اقتصادی - اجتماعی آمریکا یافت می شود .

    علایم هیستری تبدیلی بسیار متنوع است ؛ اما وجه مشترک آن در همه بیماران ، شامل اختلال غیرارادی آن گونه فعالیت های جسمانی می‌شود که معمولاً تحت کنترل ارادی فرد قرار دارد .

    شروع علایم سریع است و در برابر فشارهای عاطفی مشخصی آغاز می شود .

    علایم‌آن را می توان به چهار دسته تقسیم کرد : 1-اختلالات حسی ، 2-فلج های عضلانی ، 3-اختلالات حرکتی ، 4-اختلالات داخلی بدن .

    1-الف-اختلالات حسی :‌در هر کدام از حواس مانند بینایی ، شنوایی ، چشایی ، بویایی و مانند آن ، اختلالات هیستریک مانند بی حسی کامل ، بی حسی نسبی ، حساسیت حسی زیاد و یا احساس غیرمعمول مانند مورمور شدن بدن و یا اختلال بیماری رخ می دهد .

    مثلاً بیمار ممکن است در رابطه با حس بینایی از یک یا هر دو چشم نابینا شود و یا فقط نیمی از هر چشم بینایی داشته باشد .

    او ممکن است به بینایی مضاعف و یا بینایی تونلی که در آن تنها قادر به دید مستقیم است ، دچار شود .

    بیمار گاهی از کم نوری و یا پرنوری اشیاء و یا از بزرگی و کوچکی بیش از حد آنها شکایت می کند .

    در رابطه با حس شنوایی ، کری علامت بارز در بیماران هیستریک است .

    در حس لامسه ، بی حسی در نواحی مربوط به دستکش و جوراب مشاهده می شود .

    بی حسی در نواحی دیگر پوست مانند سر ، گردن و تنه ، اگرچه کم دیده می شود ، ولی ممکن است اتفاق افتد .

    شاید متداول ترین علایم حسی ، نوعی درد مبهم است .

    بیمار ، در بعضی از اندام های بدن ، به ویژه مواقعی که این اندام ها تحریک می شوند ،‌احساس دردناکی دارد که توصیف آنها برایش مشکل است ؛ اگر بیمار در هنگام درد ، متوجه امر دیگری شود ، مقدار درد به نحو چشمگیری تقلیل می یابد و همین نشان دهنده وجود عامل عاطفی در ایجاد این دردهاست .

    برعکس اگر زمانی که بیمار متوجه نیست ، در اندامی که بی حس است تحریکی وارد شود ، او از خود واکنش حسی نشان خواهد داد ؛ در صورتی که اگر بی حسی به علت تخریب سلسله اعصاب باشد ، بیمار تحت هر شرایطی هم که باشد ، هیچ نوع پاسخ و واکنشی از خود نشان نخواهد داد .

    2-الف-فلج های عضلانی : در این حالت ، توانایی فرد برای انجام حرکت های ارادی از بین می رود ، یا کم می شود .

    اگر انگشتان ، زانو و یا بازوی بیمار مبتلا به هیستری ، برای مدتی طولانی به همین وضع باشد ، ممکن است به طور دایم منقبض بماند .

    گاهی بیمار از هر دو پا و نیمی از بدن فلج شود .

    فقدان فعالیت عضلانی ممکن است حتی دستگاه صوتی بیمار را به نحوی تحت تاثیر قرار دهد که قادر به سحبت کردن نباشد ، و یا حداکثر صدا ، صوت بسیار ضعیفی باشد .

    3-الف-اختلالات حرکتی : اختلالات حرکتی ناشی از بیماری هیستری بسیار زیاد و متنوع است : ولی شناخته ترین و متداول ترین آنها عبارتند از : تیک ، لرزش ، حمله‌های شبیه به صرح ، کره و لکنت زبان .

    همچنین ، یکی از علایم جالب در بعضی از بیماران اختلالی است که به نام آستازیا - آبازیا مشهور است .

    فرد مبتلا به این بیماری نمی تواند بایستد (آستازیا) و یا راه برود (آبازیا) ؛ ولی می تواند در حالی که به پشت خوابیده است ، حرکات پیچیده ای مانند آنچه در دوچرخه سواری دیده می شود‌، انجام دهد .

    4-الف-اختلالات داخلی بدن : علاوه بر سه اختلال عمده مذکور ، علایم و اختلالات اندام داخلی بدن را نیز می توان از واکنش های هیستری تبدیلی برشمرد ؛ مانند اختلالات دستگاه تنفس ، گرفتگی گلو ، کم اشتهایی مرضی ، تهوع ، اشتهای زیاد‌، اسهال ، یبوست و بسیاری علایم دیگر که توام با اختلالات حسی و حرکتی ظاهر می شوند .

    بنا به نظر پژوهشگران ، علایمی که در بیمار دچار هیستری مشاهده می شود ، در ناراحتی های جسمی مانند غده های مغزی ، سل ، آپاندیسیت و مانند آن نیز می توان دید و تشخیص افتراقی آنها گاهی بسیار دشوار است .

    مثلاً تعداد زیادی حاملگی هیستری گزارش شده است که در آن ، حالت قاعدگی متوقف و شکم بیمار برآمده است .

    همان طور که قبلاً اشاره شد ، گاهی تشخیص افتراقی بین اختلال هیستری تبدیلی و اختلال ناشی از بیماری عضوی دشوار است .

    اما علایم زیر می تواند کمکی برای تشخیص این دو بیماری از یکدیگر باشد : 1-4-الف-بیماران مبتلا به هیستری تبدیلی ، با وجود علایمی مانند فلجی ، کوری و کری ، اغلب نسبت به بیماری خود ، حالت بی تفاوتی و خالی از اضطراب دارند ، این موارد واکنشی است که بهم‌آن بی تفاوتی ملیح می گویند .

    بیماری که در اثر اختلال عضو ، دچار واکنش فلج ، یا کوری و کری می شود ، بشدت مضطرب و ناراحت خواهد بود .

    این بی تفاوتی بیمار هیستریک از دو عامل ناشی می شود : یکی ، از منافع ثانوی که از داشتن چنین علایمی سرچشمه می گیرد ، و دوم از این حقیقت که نشانه های بیماری او مانند مکانیسم های دفاعیش ، اضطراب را از او دور میکنند .

    یعنی بیمار علامت تبدیلی بیماری هیستری را ناخودآگاه جانشین اضطراب می کند و بدان مغشول گرم می شود .

    2-4-الف-حالتی مانند بی حسی ، فلج و بسیاری از علایم دیگر هیستری را ، گاه می‌توان به وسیله هیپنوتیزم و حتی تلقین شدید ، از بین برد ، یا حداقل به طور موقت آنها را تقلیل داد ، و یا ایجاد و و تشدید کرد .

    3-4-الف-طبیعت و ماهیت بسیاری از علایم هیستری تبدیلی یا نوع کارکرد و فعالیت واقعی آناتومی دستگاه اعصاب مطابقت نمی کند ، مثلاً هیچ عصبی وجود ندارد که تخریب و اضمحلال آن سبب بی حسی شود ، البته آن بی حسی که در دست و یا پای بیمار هیستریک یافت می شود .

    4-4-الف-علایم هیستری تبدیلی معمولاً بی ثبات تر از علایم بیماری های عضوی هستند .

    مثلاً در کوری هیستری ، بیمار بندرت به اشیا برمی خورد ؛ و یا در بعضی از بی حسی ها و فلج ها ، در اثر عواملی مانند تلقین ، حالت شخص متغیر می شود ؛ در حالی که وضع علایم در بیماری های ارگانیک ثابت است .

    5-4-الف-با آزمایش و م/عاینه دقیق می توان بیماری های کنشی را از بیماری های عضوی تشخیص داد .

    علاوه بر این تفاوت هایی که ناشی از سلامت آناتومی در بیماران هیستریک و ناسالمی آناتومیک در بیماران ارگانیک است ، بعضی از خصوصیات شخصیتی نیز در این دو نوع بیماری تفاوت دارد ؛ مثلاً بیماران هیستریک به طور مداوم و مستمر ، صفات ، خصوصیات و الگوهای شخصیتی از خود نشان می‌دهند ؛ ولی چنین موردی در بیماران ارگانیک دیده نمی شود .

    بیماران عضوی الگوهای شخصیتی خاصی دارند که در همه آنها کم و بیش به نحو مشابهی مشاهده می شود .

    در بیماران هیستریک ، عموماً حالت وابستگی ، عدم رشد عاطفی و تلقین‌پذیری وجود دارد .

    آنها از بعضی جهات به آنچه که مردم «بچه لوس» می گویند، شبیه هستند ؛ به ویژه از طرد شدن بشدت می ترسند و به محبت نیاز مبرم دارند .

    در تاریخچه خانوادگی این بیماران ، اغلب محافظت و محبت افراطی توأم با توجه بیش از حد والدین ، در هنگام بیماری های جزئی آنها ، مشاهده می شود .

    بسیاری از زنان مبتلا به هیستری ، برونگرا ، حراف ، خودنما و معاشرتی هستند .

    اغلب آنها خوشبینی زیادی دارند و تمام مسائل ناخوشایند زندگی را انکار می کنند و در عین حال از روبرو شدن با آنها سرباز می زنند .

    مردان مبتلا به بیماری هیستری برعکس زنان ، افراد بیحال ، بی آب و رنگ ، غیراجتماعی و درونگرا هستند .

    علایم هیستری تبدیلی معمولاً در اثر نوعی فشار ، بحران عاطفی و میل به فرار از آن ، تداوم کنشی یک بیماری جسمی ، یک عکس العمل عضلانی شدید نسبت به واقعه ای ترسناک ، یا تاثیر حرفی است که پزشک به بیمار می زند ، مانند «آیا در پاهایت درد یا بی حسی داری؟» مورد اخیر در بیماران شدیداً تلقین پذیر هیستریک ، تاثیر بسزا دارد .

    چگونگی روان پویایی و معنی فایده سمبولیک علایم هیستری تبدیلی ، در هر بیماری، بستگی خاص به تاریخچه فردی آن بیمار دارد .

    علایم بیماری هر شخصی ، «زبان بدن» اوست .

    گذشته هر شخص دقیقاً نشان می دهد که کدام واکنش بدنی باید ظهور کند و معنی ، مفهوم و اهمیت آن برای بیمار چیست .

    به این علت ، اندام هایی که در تخیلات مریض نقش عمده ای داشته اند ، بیشتر آسیب می پذیرند .

    موقعیت های خاصی برای بیمار ناخوشایند و غیرقابل قبول است ؛ در این موقعیت ها هر عضو بیمار که فعال باشد ، علامت بیماری با خود می گیرد .

    مثلاً سربازی که در حال فرار از جبهه جنگ دچار تعارض شدید می شود ، ممکن است در پاهایش احساس بی حسی و ناتوانی کند .

    البته ، علاوه بر عامل رو.انی ، علل جسمانی نیز موثرند .

    معمولاً علایم هیستری در آن نوع اندام هایی که ضعیف ترند ، سریع تر و بیشتر ظاهر می‌شوند .

    ب-هیستری از هم گسستگی : علایم اصلی هیستری از هم گستگی عبارتند از نسیان (یا آمنزی) ، فیوگ ، راه رفتن در خواب ، و تعدد شخصیت .

    این نوع اختلالات معمولاً شامل اختلال در ساخت شخصیت است ؛ ولی در اصل ، با اختلالات پسیکوتیک و به ویژه اسکیزوفرنی تفاوت ها محسوس و اساسی دارد .

    این نوع نابهنجاری ها بسیار نادرتر از سایر بیماری های نوروز هستند ؛ اما به علت چشمگیر بودن علایم آنها‌ ، مورد توجه مردم و به ویژه رسانه های گروهی قرار می گیرند .

    مثلاً در تاریخ روانشناسی مرضی و روان پزشکی ، تعداد افرادی که به تعدد شخصیت مبتلا بوده اند ، انگشت شمارند و یکی از آخرین و مشهورترین آنها توسط دو متخصص آمریکایی به نام تیگ‌پن و کلکلی تحت عنوان «سه چهره حوا» در سال 1957 میلادی ، در کتابی گزارش شد .

    گرچه شواهد اخیر نشان می دهد که شیوع آن بیشتر از آن چیزی است که قبلاً گمان می رفت .

    (کلاف ،‌1999) 1-ب-نسیان یا فراموشی مرضی که اصطلاح خارجی و متداول آن ، آمنزی است ، معمولاً به طور ناگهانی ظاهر می شود و برای مدت نامعلومی (از چند روز تا چند سال) ادامه می یابد .

    البته این حال آمنزی در بیمار مبتلا به آسیب مغزی نیز دیده می‌شود ؛ اما با وجود مشابهت با آمنزی هیستریک ، در موارد زیر با آن تفاوت دارد : ممکن است ناگهان شروع نشود : محدودیت زمانی ندارد ؛ و حافظه وقایع اخیر آسیب شدیدتری می بیند ؛ در حالی که در فراموشی هیستریک ، بیشتر وقایع گذشته دور اختلال پیدا می کند ؛ حتی گاهی فراموشی کلی است ؛ چنانکه فرد به غیر از عادت‌های اساسی و کسب شده تمام عمر ، مانند خوردن ، راه رفتن ، لباس پوشیدن ، خواندن ، نوشتن و امثال آن ، بقیه خاطرات گذشته ، حتی نام و نام خانوادگی ، محل زندگی و اسامی اعضای خانواده خود را فراموش می کند .

    گاهی نیز فراموشی اختصاصی و محدود است ؛ مانند فراموش کردن اسم ، آدرس و یا وقایع مربوط به زمان و مکان خاص .

    2-ب-حالت فیوگ ، مجموعه ای است از آمنزی و فرار از مکانی به مکان دیگر .

    در این وضع ، بیمار از شرایط موجود خود دایماً می گریزد .

    در حقیقت ، او از ترس های درونی خود فرار می کند .

    مثلاً در بسیاری از افراد‌، ترس از مسئولیت باعث فیوگ می‌شود .

    بعضی از روانشناسان گفته اند که بعضی از بیماران ، در حالی که دچار فیوگ هستند ، اقدام به انجامن جنایت می کنند : ولی در حقیقت ، تعداد این مورد بسیار نادر بوده است .

    3-ب-سومنابولیسم عبارت است از انجام اعمال خاص ، مانند راه رفتن ، صحبت کردن ، خوردن و مانند آن در خواب .

    البته بیمار بعد از بیداری ، از انجام آنها خاطره‌ای ندارد .

    متداول ترین نوع سومنابولیسم راه رفتن است .

    در این حالت ، چشمان فرد باز است و کم و بیش از اوامر دیگران تبعیت می کند ؛ ولی بیداتر نیست .

    در بعضی موارد ، از منزل خارج می شود و گاهی نیز آسیب می بیند .

    این نوع اختلال‌ها ممکن است در کودکی و نوجوانی رخ دهد و بعد هم از بین برود ؛ ولی گاهی در بین بزرگسالان نیز دیده می شود .

    علل اصلی این بیماری ، تعارضات درونی فرد و یا تعارضات فرد با محیطش است و چون قادر به حل آنها نیست ، به شکل های سمبولیک و به صورت فعالیت هایی در هنگام خواب ظاهر می شود .

    نمونه این مورد شخصی است که با مادرزنش قهر بود ، دوست داشت که با او آشتی کند .

    او هر شب از رختخواب بیرون می آمد و در حالت سومنابولیک ، به اطاق مادرزنش می رفت ؛ پیشانی او را می بوسید و بلافاصله به اطاق خودش بر می گشت ؛ اما صبح روز بعد ، هیچ خاطره ای از این عمل به یادش نمی ماند .

    4-ب-فردی که دچار بیماری تعدد شخصیت باشد ، در زمان های مختلف از خود الگوهای کاملاً متفاوت فکری و عاطفی نشان می دهد .

    این الگوهای رفتاری معمولاً با یکدیگر تضاد دارند ؛ زیرا یکی از شخصیت ها شامل آن خصوصیات و عوامل می‌شود که در دیگری سرکوب شده و ظاهراً فاقد آن است .

    تعدد شخصیت ، از نادرترین و کمیاب ترین انواع بیماری نوروز است و آن را نبازد از هم پاشیدگی شخصیت که در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مشاهده می شود ، اشتباه کرد .

    در اسکیزوفرنیا ، بین یک الگوی شخصیتی با دیگری ، گسستگی شخصیت دیده نمی‌شود؛ بلکه این گسستگی بین خصوصیات مختلف یک شخصیت رخ می دهد .

    مثلاً عواطف اسکیزوفرنیک ممکن است هماهنگ با تفکر یا اعمال او نباشد .

    در یک قرن گذشته ، شاید بیشتر از صد بیمار مبتلا به تعدد شخصیت وجود نداشته است .

    معیارهای DSMIV برای اختلال از هم گسستگی هویت (تعدد شخصیت) عبارتند از : الف:وجود حداقل دو هویت یا شخصیت مستقل (که هر یک الگوی نسبتاً ثابت و جداگانه ای در ادراک ، عواطف ، طرز تفکر راجع به خود و جامعه و نحوه برقراری ارتباط با دیگران را داراست) .

    ب-در هر مقطع زمانی یکی از شخصیت ها ، به نحوی تکراری رفتار فرد را تحت اختیار خود قرار می دهد .

    پ-ناتوانی در یادآوری وقایع گذشته که شدت‌آن بیش از فراموشی های متداول است.

    د-ایجاد این اختلال به علت عوامل مستقیم فیزیولوژیک ،‌به ویژه مسمومیت حاصل از سوء مصرف مواد محرک یا مخدر و یا به دلیل وضع کلی بدنی بیمار (مانند بعضی از حمله های صرعی) نیست.

    در کودکان ، باید تعدد هویت یا شخصیت را از تخیلات وتصورات کودکان درباره همبازی های ذهنی که در بازی هایشان مشهود است ، جدا دانست .

    تعداد ، تعدد و فرآیند چند شخصیتی : قبلاً گفته شد که در مورد «سه چهره حوا» «که مشهورترین و مستندترین مورد تعدد شخصیت در تاریخ است ، سه نوع هویت یا شخصیت کاملاً مستقل و مجزا وجود داشت ، اما بر اساس آمارهای به دست آمده در سال های اخیر میانگین تعدد شخصیت در حدود 15 مورد است .

    نسبت زنان به مردان در این اختلال 9 به 1 است ، گرچه این آمارها بر اساس موارد بالینی ارائه شده اند و نه پژوهش های آماری گسترده .

    شروع آن تقریباً همواره در کودکی است (حتی در چهار سالگی نیز دیده شده) ولی این اختلال غالباً حدود 7 سالگی شناخته می شود .

    در صورتی که این اختلال درمان نشود در طول عمر ادامه می یابد .

    شکل اختلال در طی زندگی فرد تغییر عمده ای نمی کند، گرچه تغییر از یک شکل هویت به دیگری با افزایش سن کاهش می یابد .

    شرایط مختلف سبب ظاهر شدن رفتارهای هیستر از سوی شخصیت ها می شود .

    یکی از یافته های بسیار جالب و بحث انگیز این است که تعدد هویت یا شخصیت بندرت در فرهنگ های غیرغربی مشاهده شده است .

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

کودک آزاری[1] کودک آزاری و مسامحه به کلیه صدمات و آزارهای جسمی[2]، آزارهای روانی و خلقی[3]، آزارهای جنسی[4] و سهل انگاری[5] یا بدرفتاری[6] با کودک گفته می شود که توسط شخصی که عهده دار مسئولیت سلامتی جسمی و روانی و آسایش و رفاه کودک است، اعمال می‌شود و در نتیجه آن سلامتی جسمی، روانی، بهداشتی و یا آسایش و رفاه کودک صدمه دیده و آسیب می بیند و شامل طیف وسیعی از اعمال سوء رفتار ...

مقدمه: امروزه پدیده وابستگی دارویی یکی از معضلات بزرگ جوامع بشری است که توجه روانپزشکان، جامعه شناسان و حقوقدانان، روانشانسان و علمای تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است این موضوع نشان می دهد که پدیده اعتیاد یا سوء مصرف مواد دارای ابعاد چندگانه است که در بروز شیوع آن دخیلنه، ناجراین در مبارزه با اعتیاد چنانچه یکی از عوامل مد نظر قرار گیرد و از سایر عوامل چشم پوشی شود فرض بر ...

تعادل و اختلالات آن مقدمه : کنترل تعادل و وضعیت بدن در زندگی روزانه عملکرد پیچیده ای است که چندین ارگان گیرنده و مراکز عصبی را درگیر می کند. در واقع، بخش دهلیزی، بینایی و رفلکس گیرنده های حسی عمقی باید در تعادل بدن درگیر باشند. نقش برجسته ای از تعامل حسی در جهت یابی را می توان در جانوری نظیر هرمی سندا (مثل حلزون) مشاهده کرد. هرمی سندا این جانور بی مهره فقط از طریق گیرنده های ...

چکیده مشکلات روانی – اجتماعی کودکان و نوجوانان تأثیر مستقیم بر یادگیری و فرآیند تحصیل آنها دارد. پژوهش‌های بی‌شماری نشان میدهد که از هر پنج دانش‌آموز یک نفر دچار مشکلات مربوط به سلامت روانی است و متأسفانه به سبب عدم پیشگیری، اینگونه اختلالات رفتاری تا مقاطع تحصیلی بالاتر و حتی تا هنگام ورود به جامعه در دانش‌آموزان ماندگار است. یکی از این اختلالات افسردگی می‌باشد که در کودکان ...

مصاحبه بالینی : شرح حال روانپزشکی و وضعیت روانی هدف مصاحبه تشخیصی جمع آوری اطلاعاتی است که به معاینه کننده کمک می کند تشخیص گذاری نماید . تشخیص درمان را هدایت کرده و به پیش بینی سیر آتی اختلال بیمار کمک می کند . تشخیص های روانپزشکی بر پدیده شناسی توصیفی مبتنی هستند : نشانه ها ، علائم ، و سیر بالینی . معاینه روانپزشکی از دو جزء تشکیل یافته است : ( 1 ) شرح حال ، که سیر بیماری های ...

مقدمه : مصاحبه باليني : شرح حال روانپزشکي و وضعيت رواني هدف مصاحبه تشخيصي جمع آوري اطلاعاتي است که به معاينه کننده کمک مي کند تشخيص گذاري نمايد . تشخيص درمان را هدايت کرده و به پيش بيني سير آتي اختلال بيمار کمک مي کند . تشخيص هاي روانپزشکي بر

مقدمه: رویکرد شناختی و روانی شناسی امروزه مورد توجه بسیار قرار گرفته است وبیشتر از هر رویکرد دیگری مورد تجربه واقع می شود (ای وی، ای وی و مورگان 1993،ص258) رویکرد شناختی معتقد است که ریشه رفتارهای انسان در نوع تفکر و نگرش وطرز تلقی های اوست برنز، 1367، ص 17) می گوید: ‌«نخستین اصل شناخت گرایی است که حال اسنان نتیجه شناخت ها و تفکرات اوست.» با استفاده از تئوری ABC درمان شناختی- ...

"جامعه آنومیک و بحران هویت جوانان" این سخنرانی مبتنی بر یافته های پژوهشی که بر روی 210 نوجوان و جوان انجام گرفته، تنظیم شده است. مفاهیم“جامعه آنومیک” و“هویت” هر دو مفهوم از مفاهیم مناقشه برانگیز علوم اجتماعی به خصوص روان شناسی است. در ابتدا لازم است خلاصه ای از سیر تاریخی این دو مفهوم بیان گردد. آنومی چیست؟ آنومیا در یونان باستان به معنای فاقد قانون ( ناعادلانه)، بی اخلاقی( ...

نقش رژیم غذایی در بهبود اختلالات خلقی و عاطفی نتایج ارزیابی ها نشان می دهد تغییرات ساده در رژیم غذایی افراد، می تواند تأثیر عمده ای در بهبود افسردگی ، اضطراب و اختلالات خلقی بگذارد، به نحوی که این گونه افراد نیاز مداوم به داروهای ضدافسردگی نخواهند داشت . البته محققان اعتقاد دارند جهت پیشبرد درمان ، بهتر است از روان درمانی و دارو درمانی نیز استفاده شود و تغذیه مناسب در کنار درمان ...

اختلالات روانی یکی از شایع ترین بیماری های جامعه ی کنونی است که به موجب آن رفتار انسان با برخورد با محیط اطراف و حتی خود دچار مشکل میشود . بسیاری از افراد از بیماری خود آگاهی ندارند و برخی نیز با نداشتن اطلاعات در مورد عواملی که باعث بروز یا تشدیدی بیماری می شود , خود یا دیگران را در معرض بیماری قرار می دهند . چکیده انسان موجودی اجتماعی است که برای تامین نیاز های گوناگون خود ، ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول