مقدمه
ازدواج وتأسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است که غرائزش در وجود انسانها نهاده شده ست.
واین خود یکی از نعمتها بزرگ الهی است خداوند بزرگ در قرآن مجید از این نعمت بزرگ یاد کرده می فرماید :
«یکی از آیات لطف الهی آنست که برای شما از جنس خودتان جفتی بیا فرید که در بر او آرامش یافته وبا او انس گیرد و میان شما رأفت ومهربانی برقرارفرمود در این امر نیز برای مردم با فکرت (اندیشمندان)ادّله علم حکمت حق آشکار است .
روایتی از پیغمبر اسلام که فرمودند:
«مردی که زن نداشته باشد مسکین و بیچاره است گرچه ثروتمند باشد و زنی که شوهر نداشته با شد مسکین و بیچاره است گرچه ثروتمند باشد .»
حضرت صادق (ع) از مردی پرسید :
«همسری داری؟عرض کرد نه ،حضرت فرمود :دوست ندارم یک شب بی همسربمانم گرچه مالک تمام دنیا باشم»
ودر روایتی رسول خدا (ص) فرمودند:
«هیچ بنایی در اسلام پایه گذاری نشده که نزد خدا محبوب ترو عزیزتر از ازدواج باشد .»
با آیه و روایاتی که نقل شد مشخص می شود که نزد دین اسلام ازدواج یک امر بسیار مهم و موکد می باشد ودارای ارزش معنوی فراوانی است تا جایی که حضرت محمد (ص) می فرماید :
«النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی لیس منی ، و ان من سنتی النکاح »
یعنی : نکاح سنت من است و هر کس از آن عدول کند از من نیست .
از روایت فوق به سادگی می توان به اهمیت و ارزش ازدواج پی برد .
درست است که هدف اصلی اسلام از تشریع ازدواج بقاء نسل است .
لیکن ارضای غریزه و دست یابی به آرامش نیز مد نظرشارع بوده است .
حال این سوال مطرح است که در مورد ازدواج که اینقدرتاکید شده است و سفارش های فراوانی در باره آن شده است آیا از بین بردن نکاح و ازدواج (یعنی طلاق) یک ضد ارزش و یک امر ضد اخلاقی نخواهد بود ؟
اگر بگوییم طلاق مثل نکاح مورد پسند و با ارزش است در این جا اجتماع نقیضین پیش می اید و آن باطل است ولی سخن حق آن است که اگرچه دردین اسلام طلاق حلال اعلام شده است اما منفورترین و بدترین حلال ها می باشد چنان که امام صادق (ع) می فرماید :
« منفورترین چیزها نزد خدا طلاق است »
خواستگاری
خواستگاری عبارت از این است که از زنی تقاضای ازدواج کنند.در قانون مدنی یک ماده به خواستگاری اختصاص داده شده که مبتنی بر فقه اسلامی است وآن ماده1034 قانون مدنی می باشد که می گوید:«هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد می توان خواستگاری نمود ».
بنابراین خواستگاری از زنی که دارای مانعی برای نکاح باشد (مانند زن شوهردار یا زنی که از محارم نسبی یا سببی شخص محسوب می شود) مجاز نیست.همینطوراست زنی که در عده رجعیه است ،چه آن زن در حکم زن شوهردار است و خالی از موانع نکاح بشمار نمی آید.
آیا می توان دختری را که به سن قانونی ازدواج نرسید است یا زنی را که در عده ی طلاق بائن یا عده وفات است خواستگاری کرد ؟ البته مقصود خواستگاری برای ازدواج بعد از رفع مانع است. در حقوق اسلامی،درمورداول می توان دختر را از ولی طفل خواستگاری کرد ، چه ولی می تواند در صورت مصلحت مولی علیه خود برای او عقد ازدواج ببندد. در مورد دوم و سوم اکثر فقهاء خواستگاری به تعریض(کنایه) را مجاز و خواستگاری به تصریح را ممنوع دانسته اند.
قانون مدنی هم محمول بر نظر مشهور فقهای امامیه است حال ببنیم ضمانت اجرای خواستگاری از زنی که خالی ازموانع نکاح نباشد چیست؟ بنظر میرسد که این امرضمانت اجرای حقوقی ندارد ، مگر اینکه در اثر خواستگاری غیر مجاز زیانی به زن وارد آید که در این صورت زن میتواند به علت تقصیر خواستگار از او مطالبه خسارت .
کند یا اینکه خواستگاری طبق ماده ی 619قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده ) مصوب 1375 تعرض یا مزاحمت تلقی شود که دراین صورت مرتکب مستحق مجازات کیفری خواهد بود .
نامزدی
نامزدی یا وعده ی ازدواج قراردادی است که بین دو نفربه منظور ازدواج در آینده بسته می شود .
نامزدی را نمی توان صرفاً یک تعهد اخلاقی دانست ، چه اصولا جای بحث از تعهدات اخلاقی در کتب اخلاق است نه در قانون.
بنابراین نامزدی ، همانطور که در حقوق سویس گفته اند، یک قرارداد است ولی قرار دادی جایز که طرفین می توانند آن را فسخ کنند. ماده ی 1035 قانون مدنی دراین باره می گوید: «وعده ی ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمی کند ، اگر چه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر گردیده پرداخته شده باشد.
بنابراین هر یک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده می تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگرنمیتواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارتی نماید».
تعریف و کلیات طلاق
طلاق در لغت به معنای گشوده گره و رها کردن است .در فقه اسلامی در تعریف طلاق گفته اند : طلاق عبارت است از زائل کردن قید ازدواج بالفظ مخصوص.
بعضی از استادان حقوق فرانسه طلاق divorce را چنین تعریف کرده اند :
« طلاق قطع رابطه زناشوئی به حکم دادگاه ، در زمان حیات زوجین ،به درخواست یکی از آنان یا هر دو است. »
در حقوق امروز ایران طلاق ممکن است به حکم دادگاه یا بدون آن واقع شود و در تعریف آن می توان گفت:طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او.
بنابراین طلاق ویژه ی نکاح دائم است و انحلال نکاح منقطع (متعه) از طریق بذل یا انقضاء مدت صورت می گیرد . ماده 139 قانون مدنی در این باره می گوید:
طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه با انقضاء مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می شود از نظر ماهیت حقوقی ، در فقه اسلامی و قانون مدنی ،طلاق یک ایقاع است که از سوی مرد یا نماینده ی او واقع می شود. و حتی در مواردی که طلاق براساس توافق
زوجین و به صورت خلع یا مبارات صورت می گیرد ،باید آن را یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع)به شمارآورد زیرا توافق زوجین که شرط یا انگیزه طلاق می باشد غیراز خود آن است و طلاق ، یعنی آخرین عملی که با اجرای صیغه تحقق می پذیرد و رابطه نکاح را منحل می کند ،درهر حال یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع) است و ناشی از اراده ی طرفین نمی باشد.
طلاق دارای موجبات ، شرایط اساسی ، تشریفات، اقسام وآثاری است.
اقسام طلاق
طلاق در کتب فقها از دو نظر و به دو لحاظ مورد تقسیم واقع شد.
الف)تقسیم طلاق به لحاظ حکم شرعی .
ب) تقسیم طلاق از نظر کیفیت وقوع آن.
تقسیم بندی اول:طلاق ازجهت حکم شرعی
اقسام طلاق :
1)واجب(طلاق ظهار وایلاء)
2)حرام(طلاق زن حائض نفاس زنی که درطهرمواقعه است).
3)مکروه.
4)مستحب (سنت)(در مقابل طلاق بدعی ).
تقسیم بندی دوم:طلاق ازنظرکیفیت وقوع آن(یا تقسیم طلاق از لحاظ بدعی و سنی بودن )
گاهی طلاق سنی را در مقابل بدعی بکار می برند یعنی طلاق جایز و مشروع در مقابل طلاق نا مشروع و غیر مجاز که نمای تقسیم بندی آن بدین نحو است.
اقسام طلاق سنی:
الف)طلاق بائن ب)طلاق رجعی
1)طلاق بائن:
1)طلاقه زوجه غیر مدخوله
2)طلاق زن یائسه
3)طلاق زوجه صغیره
4)طلاق خلع
5)طلاق مبارات
6)طلاق زنی که برای بار سوم بعد از دو رجوع طلاق
داده می شود.