مقدمه
« خداوند متعال وقتی انسان را آفرید از نظر جسمی تجهیزاتی مانند چشم و گوش و زبان را در او قرار داد تا در پرتو این تجهیزات طبیعی راه را از چاه تشخیص داده ، از انحراف و سقوط محفوظ بماند. بموازات این حواس ظاهری روحیات بسیار ارزنده ای همانند عفت و حیا و غیره به او ارزانی داشت تا با برخورداری از این منابع درونی در برابر هوی های نفسانی ایستادگی نماید.
انسانها همانطور که با چشم ظاهر قادر بدیدن هستند با چراغ عقل و برخورداری از روحیاتی همانند حیا و عفت از پلیدی ها و اعمال زشت دوری می گزینند.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمود: الحیاء من الایمان و الایمان فی الجنه حیاء و شرم بخشی از ایمان است و ایمان جایگاهش بهشت برین است.
رسول خدا فرمود : حیاء بر دو گونه است: قال رسول الله (ص) الحیاء حیا ان حیا عقل و حیا حمق فحیاء العقل هوالعلم و حیا الحمق هوالجهل . یعنی حیا بر دو نوع است او حیا و شرم راستین و معقول ، چنانچه انسانها بر اساس فطرت باید از اعمال زشت و ناروا ابراز تنفر کرده از انجام آن خودداری بورزند، چنین حیائی را حیاء عقل گویند.
نوع دیگر از حیاء وجود دارد که می توان آن را جزء روحیات منفی انسان بحساب آورد مثل اینکه چیزی را نداند و از سوال کردن از دیگران دچار شرم گردد و بعبارت دیگری چنین شخصی دچار کمروئی است و این روحیه علاوه بر اینکه مطلوب و سودمند نیست بلکه زیان آور نیز می باشد و آدمی را از استکمال و پیشرفت باز می دارد.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
« من رق وجهه رق علمه. هر که از سوال کردن دچار شرم و خجلت گردد از کسب علوم محروم مانده نمی تواند به ذخایر علمی دست یابد»[1]
کمروئی چیست؟
کمرویی یک توجه غیرعادی و مضطربانه خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه آن فرد دچار نوعی تنش روانی- عضلانی شده ، شرایط عاطفی و شناختی اش متاثر می گردد و زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنشهای نامناسب در وی فراهم می شود. به دیگر سخن پدیده کمروئی به یک مشکل روانی - اجتماعی و آزاردهنده شخصی مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی می گردد. به کلام ساده، کمروئی یعنی«خود توجهی» فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کمروئی نوعی ترس و اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد نا آشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
بنابراین :
کمرویی روبه رو شدن با افراد جدید را برای فرد نگران کننده و دشوار جلوه می کند.
کمرویی وارد شدن به اماکن جدید و کسب و کار و تجارت تازه را برای فرد سخت می نماید.
«کمرویی مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب می شود. باید توجه داشت که احساس کمرویی افراد همیشه در برابر انسانها متبلور می شود و نه حیوانات، اشیاء و موقعیت های طبیعی و جغرافیایی»[2]
« کمرویی یا خجالتی بود همیشه با یک درماندگی همراه است و در جوار واژه های زندگی اجتماعی، خانوادگی ، حرفه ای قرار می گیرد. این امر کاملاً قابل فهم است، چرا که یک شخص خجالتی در وفق دادن خود با شرایطی که برای او خطرناک به نظر می رسد، ناتوان است»[3]
نظرات ارائه شده از دیدگاه دانشمندان اسلام و اندیشمندان غرب در مورد کمرویی:
از نظر حمیدالشمس العمالی: « کمرویی معادل ترس از قضاوت دیگران نسبت به خود است به نظر نامبرده علل کمرویی عبارتند از : عیبجویی، تمسخر ، تحقیر، داشتن نقص عضو، بی بهره بودن از زیبایی»[4]
از نظر حسین آزاد: « برخلاف واکنش دلواپسی بیش از اندازه که کودک برای برقراری احترام خود از را خویش خارج می شود تا کار دیگران را انجام دهد، در واکنش کناره گیری( خجالت و کمرویی) شخص از طریق جدا ساختن خود از تماسهای اجتماعی به این مقصود نائل می آید»[5]
ایرج پورباقر : « به نظر ایشان علل کمروئی عبارتند از : کمبود محبت، تنبیهات بی مورد والدین و ضربه های روانی در دوره کودکی»[6]
از نظر آندره هوزه کمرویی عبارتند از : « رنج بردن از احساس زیردستی و احساس ناتوانی برای زندگی و دفاع از خویش، رنج بردن از کمرویی والدین و عدم رسیدگی به وضع اطفال خود، ترس از بیماریها و حوادث و بازیهای خشن، جاه طلبی و خودپسندی والدین، مهلت ندادن به کودک جهت ابراز وجود و نیز منع والدین از شرکت در کارهای گروهی و بازهای گروهی با همسالان و همکلاسهای خود است.»[7]
نظر پروفسور آلن.ا.راس: « اختلال رفتار کمرویی، گوشه گیری در کودکان با نشانه های زیر همراه است: از نظر وی اینگونه کودکان در موقعیتهای متعدد از ارتباط اجتماعی پرهیز می کنند و دوستانی محدود و علایقی محدود دارند. کودکان منزوی در مقابل انتقاد بسیار حساس بوده و در مقابل شکست به آسانی روحیه خود را می بازند بسیار غصه می خورند فاقد شور و علاقه هستند و در مقابل وظایف مختلف عکس العمل و برداشتی کاملاً غمگین و بی حال دارند.»[8]
از نظر فرید: قسمت اعظم کمرویی و خجالت بستگی دارد به کشمکشهای سختی که در خصوص امیال جنسی و کنجکاوی شهوی در کودکی گریبانگیر آدمی شده است. اینان در کودکی مجبور به احتیاط و خودداری و سر نگهداری بوده اند که در بزرگی خجالت زنده و کمرو می شوند.»[9]
انواع حالات انزوا طلبی و کمرویی
« کناره گیری اجتماعی : این گروه از افراد، کسانی هستند که در سازگاری اجتماعی دچار شکست شده و از مصاحبت با مردم خودداری می نمایند و سرگرمیهای فردی را به شرکت بر امور اجتماعی مقدم می دارند. اغلب اوقات تنها با اعضای خانواده خود و همسالان آشنای خود بازی می کنند. اغلب آرام و بی سر و صدا هستند ولکن گاهی عکس العمل آنها به صورت حمله و تعارض ظاهر می شود. از دیگران دوری می نمایند شرم و خجالت آنها ممکن است موجب عدم توانایی در کسب برخی مهارتها شود .
لالی انتخابی: حالت کلی و اساس این اختلاف کناره جویی دائم از صحبتها، تقریباً در تمام موقعیتهای اجتماعی می باشد، علیرغم توانایی در درک صحبت محاوره ای و صحبت کردن این کودکان ممکن است به وسیله تکان دادن سر و بعضی موارد توسط نطق و ادای جملات تک سیلابی و کوتاه ارتباط برقرار کند. کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال عموماً مهارتهای زبانی عادی را دارند اگرچه بعضی از آنها رشد توام با تاخیر و اختلالاتی در تلفظ دارند. اما به هر حال امتناع از صحبت ناشی از عدم کفایت در تکلم و زبان و اختلال ذهنی دیگر نیست. این افراد به طور معمول دارای حالات رفتاری از قبیل خجالت مفرط، انزوا و کناره گیری اجتماعی و اتکاء و چسبیدن به مادر، امتناع از رفتن به مدرسه، رفتاری اجباری گونه مثل وسواس و منفی گرایی و بالاخره اوقات تلخی با خشم هستند و این اختلال معمولاً در مدرسه بیشتر آشکار شده و در نتیجه آسیبهای تحصیلی و اجتماعی برای کودک ایجاد می کند.
اختلال اجتماعی دوری گزینی: ویژگی اصلی این اختلال وجود اضطراب و آشفتگی است این افراد ممکن است به مواظبت کنندگانش بچسبند و با آنها نجوا کنند. آنها هنگامی که مواجه با اندکی درخواست برای ارتباط با افراد دیگر می گردند گریان و مضطرب می شوند گرچه هیچگونه آسیب و ضایعه ای در مهارتهای ارتباطی وجود ندارد ، لکن اینگونه کودکان ممکن است به عنوان کودکان بدون کلام ( بی زبان ) یا حتی بعنوان افراد گنگ بنظر آیند.
اوتیسم: این افراد کسانی هستند که فاقد توانایی در برقراری ارتباط با افراد دیگر و حتی در رختخواب یا گهواره هستند. این کودکان چون از کنشهای متقابل اجتماعی اجتناب می کنند به سرعت از نظر رشد عقب می افتند. کودک بیش از بدست آوردن قدرت تکلم دارای نارساییهایی در ارتباط کلامی یا زبانی نشان می دهد. نیمی از کودکان هرگز سخن گفتن را نمی آموزند و کودک در تکلم خود حالت انعکاس صدا دارد و در کودکان سنین بالاتر عدم تکلم شایع است»[10]