دانلود مقاله اضطراب انواع درمانگیرهای رفتاری و خود نظم جویانه

Word 90 KB 9710 79
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • فصل اول اضطراب انواع درمانگیرهای رفتاری و خود نظم جویانه نکته های قابل توجه اضطراب چیست ؟

    سطو ح آن کدامست ؟

    چه نشانه و انواعی دارد ؟

    چگونه رفتارها را تحت تاثیر خود قرار میدهد و چگونه میتوان آن را ارزیابی کرد ؟

    سوالهای فوق از محورهایی است که درمانگر باید اطلاعاتی را درباره آنها به مراجع انتقال دهد تا مراجع و درمانگر قبل از شروع شیوه های مداخله در آنها با یکدیگر همسو شوند و مفاهیم آنها یکسان گردد این یکسانی و تفاهم میتواند زمینه تاثیر روشها را گسترش داده دقت کاربرد آنها را کاملا ً تحت تاثیر قرار دهد و انتظارات همسانی در طرفین شکل گیرد اضطراب مفهومی است چند بعدی و دارای سطوح مختلف که به عنوان پدیده ای بدنی ، شناختی ، عاطفی وبین فردی جلوه گر میشود اضطراب یک علامت هشدار دهنده است و باید خاطر نشان ساخت که اندکی اضطراب برای ادامه بقا و حفظ فرد از خطرات تهدید کننده و حراست از خود لازم است اما با وجود اینکه نوعی عامل انگیزشی محسوب میشود وقتی از حد میگذرد عامل اغتشاش و فروریختگی سازمان رفتارها میگردد بنابراین اضطراب ممکن است ما را از مسیر زندگی خارج کند به نحوی که مهار زندگی را از دست بدهیم براساس یافته های جدید میتوان چنین نتیجه گرفت که تمامی هیجانهای منفی از جمله اضطراب سطوح مختلف و چرخه ای را طی میکنند که میتواند معیوب و آسیب زا باشد روان درمانگری تعاملی انسان بین درمانگر و مراجع یا مراجعین است هدف این تعامل کمک به مراجعی است که مشکل دارد اختلال رفتاری ، اختلال هاطفی اختلال تفکر و غیره یا مجموعه ای ازآنها حوزه هایی هستند که ممکن است مشکل افراد در آنهاباشد درمانگر بر اساس شناخت خود از شخصیت آدمی حوزه های تخصصی و فرایند روان درمانگری به فرد کمک میکند تا کنش وری خود را بهبود بخشد در هر حال روی آورد درمانگر برای کمک به مراجعین باید از نظر علمی ، اخلاقی و منطقی متناسب باشد .

    شیوه های درمانگری اضطراب نیز بسیار متنوعند روی آوردهای روانشناختی مانند آموزش تنش زدایی و شناخت درمانگری به صورت فرایندهای همراه با درمانگریهای پزشکی سنتی در قلمرو اختلالهای جسمانی به کار بسته میشود در حد خطوط کلی میتوان روشهای درمانگری را به رغم تفاوتهای بنیادی آنها به دو گروه عمده تقسیم کرد روشهای درمانگری کلی و درمانگریهای متمرکز بر یک مشکل واختلال .

    روی آوردهای کلی یعنی دیدگاههایی که یک روش مشخص را در درمان همه اختلالها به کار می بندند ( مانند روی آوردهای روان تحلیل گری ) وروی آوردهایی که مشکل اصلی و ضوابط نشانه شناختی هر اختلال را در نظر میگرند و در مورد هر یک از اختلالها به گونه ای متفاوت عمل میکنند نتایج تحقیقات ، بخصوص در دو دهه اخیر نشان داده اند که درمانگری رفتاری ، شناختی و زیستی یعنی شیوه هایی که در چارچوب روی آوردهای دوم قرار میگیرند در درمان اختلالهای اضطرابی موثرتربوده اند روشهای روان پویشی و درمانگریهای انسانی نگر هستی نگر ) در قلمرو روشهایی قرار میگرند که میتوان آنها را « روشهای درمانگری کلی » نامید .

    اضطرای ، تنیدگی ، و سطوح آن رابطه اضطراب و تنیدگی تنیدگی و اضطراب مفاهیمی جدا از هم نیستند طیف تنیدگی از حیطه زیست شناختی تا حیطه روانی اجتماعی گسترده است به تنیدگی به عنوان یک وضع بیرونی که خواسته های غیر معمول یا فوق العاده را بر شخص تحمیل میکند توجه کرده است سیل ، توفان ، ناتوانی در یک امتحان مهم ، جدایی از همسر و یا مبارزه از نمونه های بارز تنیدگی اند .

    همچنین تنیدگی میتواند به عنوان پاسخهای شخص به یک رویداد تنیدگی از اطلاق میشود که موارد زیر را در بر میگیرد پاسخ های هیجانی مانند ترس ، اضطراب و یا خشم پاسخ های حرکتی مانند اختلالات کلامی ، لرزش و یا تعریق زیاد پاسخهای شناختی مانند ناتوانی در تمرکز ، اختلالات ادراکی ومانند آن تغییرات جسمانی در ضربان قلب و تنفس برخی از محققین ترجیح میدهند تنیدگی را با دنیای درون ذهن شخص مرتبط بدانند بدین معنی که حوادث و رویدادها فقط زمانی به تنیدگی منتهی میشوند که یک تهدید به حساب آیند برخی از عوامل تنیدگی زا مانند مصیبتهای طبیعی ، جنگ هسته ای ، توفانهای شدید و زلزله ، صرفنظر از میزان آمادگی شخص ، تهدیدی هستند که فرد رابه وحشت می اندازند البته درجات تنیدگی برای افراد مختلف یکسان نیست این تعامل بین فرد و موقعیت ، لازاروس و فالکمن ( 1984) را بر آن داشت تا تنیدگی را بعنوان «یک ارتباط خاص بین شخص و محیط تعریف کنند ، محیطی که برای فرد به منزله عاملی که به وی تحمیل میگردد و منافع وی را در معرض خطر قرار میدهد ، ارزیابی میگردد » .و ارزیابیهای شخصی از وقایع تنیدگی زا بیش از پیش ذهنی وفاعلی هستند .

    پاره ای دیگر از مولفان عوامل تهدید کننده وحدت جسمانی و همچنین عوامل تهدید کننده حرمت خود در شخص رانیز جزء عوامل تسریع کننده احساس اضطراب و تنیدگی دانسته اند .

    این نکته را نیز متذکر میشویم که جداکردن اضطراب از تنیدگی به نظر مشکل است و در ادبیات روانشناختی این مشکل در سالهای اخیر بیشتر جلوه گر شده است ه رچند به نظر می آید که تنیدگی بیشتر در ارتباط با عوامل بیرونی به وجود می آید و از اضطراب تا حدی برای فرد هشیارتر است اما به دلیل همین مشابهت شیوه های درمانگری اضطراب را در مورد تنیدگی نیز به کار می برند سطوح اضطراب اضطراب را میتوان از لحاظ درجه شدت وبا توجه به اثرات آن در رابطه با محیط به چهار سطح تقسیم کرد 1) اضطراب خفیف 2) اضطراب متوسط 3) اضطراب شدید 4) وحشت زدگی در اولین سطح اضطراب با تنشهای روزانه زندگی همراه است دراین مرحله فرد هوشیار است و حوزه ادراکی او ( شنیدن ، دیدن و دریافت ) به طور فزاینده ای گسترش می یابد این نوع اضطراب باعث برانگیختگی یادگیری و خلاقیت در فرد میشود.

    در سطح دوم تا حدودی حوزه ادراکی فرد محدود میگردد تجربه ها بدون توجه انتخاب میشوند وبر رابطه های فوری و محدود کردن محیط پیرامون خود تمرکز می یابند اما اگر فرد مستقیماً مشغول انجام کاری بادش ممکن است تمرکز و توجه او در این زمینه افزایش یاید .

    در سطح سوم حوزه ادراکی شدیداً کاهش می یابد فرد جزئیات امور توجه دارد و واکنشهای او متناسب با محرکهای بیرونی نیست در این سطح او به فکر کسب آرامش و تخفیف اضطراب است سرانجام در سطح چهارم که با حیرت ، رعب و وحشت همراه است ، فرد کنترل خود را بر رفتار خویش از دست میدهد و ممکن است به از هم پاشیدگی ‍‍ « سازمان یافتگی روانی » منجر شود .

    سطوح اضطراب را همچنین میتوان بر حسب حرکت و تاثیر آن بر دستگاه جسمی و سیستم اعصاب مشخص کرد به این ترتیب میتوان سه سطح به شرح زیر برای اضطراب همانند سایر هیجانها بر شمرد : 1) سطح عصبی غددی 2) سطح حرکتی عضلانی احشایی 3) سطح هشیاری شناختی .

    وقتی اضطراب در انسان بر انگیخته میشود ابتدا غدد و اعصاب را دگیر میکند ، برانگیختگی عصبی و غددی سبب درگیر شدن نظام حرکتی عضلانی احشایی میشود و چنانچه اضطراب وتنیدگی ادامه یابد سطح شناختی هشیاری فرد را درگیر میکند ارزیابی اضطراب در این سه سطح به خوبی امکان پذیر است حرکت هیجانها در این سه سطح خود حالتی پسخوراندی دارد یعنی وقتی سطح عصبی غددی بر انگیخته میشود به دلیل عمل یکپارچه سیستم اعصابسمپاتیک ، سطح حرکتی عضلانی احشایی را نیز بر می انگیزد این برانگیختگی باعث افزایش سطح برانگیختگی عصبی غددی شده و آن نیز در یک حرکت دورانی \ سطح دوم را برانگیخته تر می کند به همین ترتیب سطح سوم نیز تحریک میشود و به گفته جاکوبسون حرکتی حلزونی به خود میگیرد بنابراین سطح اضطراب و برانگیختگی سبب برانگیختگی سطوح یاد شده و برانگیختگی سطوح یاد شده سبب برانگیختگی بیشتر تنیدگی و اضطراب میگردد .

    در درمانگری اضطراب در سطح اول با مداخله های شیمیایی و دارویی ( غدد اعصاب ) وارد میشوند در سطح دوم با مداخله ه ای بدنی رفتاری به مهار اضطراب میپردازند و با مداخله های شناختی در سطح سوم حرکت دوچرخه را تغییر میدهندبنابراین انواع درمانگریهای ارائه شئه دراین کتاب با توجه به الگوی فوق جایگاه خاص خود را می یابند که این شیوه درمانگری مبتنی بر عادت دهی نظام دار ، قلمرو گسترده ای از حالتهای روانزاد گوناگون را چه با نشانه های بدنی و چه با نشانه های روانی به خود اختصاص میدهد این ممکن است به عنوان عامل مهمی چه در جریان درمان و چه پس از آن در بسیاری از روان درمانگریها اعم از تلفینی یا ترغیبی استفاده شود در حالی که میتوان از آن به عنوان یک درمان مستقل برای بیمارانی که مشکل چندان عمیقی ندارند استفاده کرد دراین شیوه تلاش میشد بتدریج مواجه بیمار با نشانه ه ای بیماری را بیشتر و شدید تر کنند روش آموزش در این مورد بیشتر مبتنی بر متقاعد سازی دوستانه است ناانضباطی دیکتاتور مآبانه .

    که این شیوه درمانگری مبتنی بر عادت دهی نظام دار ، قلمرو گسترده ای از حالتهای روانزاد گوناگون را چه با نشانه های بدنی و چه با نشانه های روانی به خود اختصاص میدهد این ممکن است به عنوان عامل مهمی چه در جریان درمان و چه پس از آن در بسیاری از روان درمانگریها اعم از تلفینی یا ترغیبی استفاده شود در حالی که میتوان از آن به عنوان یک درمان مستقل برای بیمارانی که مشکل چندان عمیقی ندارند استفاده کرد دراین شیوه تلاش میشد بتدریج مواجه بیمار با نشانه ه ای بیماری را بیشتر و شدید تر کنند روش آموزش در این مورد بیشتر مبتنی بر متقاعد سازی دوستانه است ناانضباطی دیکتاتور مآبانه .

    هوارد و پاتری بر لزوم آموزش عادت صحیح تاکید داشتند که بویچه برای درمان اختلالات بدنی لازم است و موجب بازشناسی و تشخیص نقاط آسیب دیده یا عقیده ها و خاطرات ، تداعیها و واکنشها میشود که با جایگزینی رفتارها و عواطف لذت بخش تر حساسیت زدایی میشود.

    ولبرگ به موضوع از زاویه روان تحلیل گری نگریسته مینویسد «حساسیت زدایی عبارت است از فرایندی که فرد بتدریج قادر میگردد با جنبه های دردناک شخصیت خود رو به رو شود و آن را بپذیرد » به نظر او بسیاری از ارزشهایی که از اعتراف به گناه و برون ریزی حاصل میشوند مبتنی بر این حقیقت اند که مراجع را نسبت به موقعیتها و تعارضهایی که در او اختلال ایجاد کرده اند حساسیت زدایی کنند حساسیت زدایی یکی از کاربردی ترین راهبردهای رفتاری برای درمان اضطراب و هراس است که تحولش را مدیون سالتر ( 1949) و و لپی ( 1958) است .

    ولپی مفهوم عصب شناختی شرینگتون ( 1947) از بازداری تقابلی را برای رفتار درمانگری به کار برد که اصل بنیادی آن چنین بیان شده است اگر یک پاسخ بازدارنده اضطراب بتواند در حضور محرکهای اضطراب انگیز اتفاق افتد قادر خواهد بود پیوند بین آن محرکها و اضطراب را ضعیف کند » دراین هراس یک واکنش آموخته شده نسبت به محرکه میباشد که اساساً خنثی است این واکنش به نسبت درجه ای که محرک توسط آزمودنی ( حتی به صورت تجسمی ) پیش بینی میشود قوی میگردد حساسیت زدایی میکوشد پاسخ متغایری با نشانه های اختصاصی هراس پیوند دهد پاسخی بازداری کننده که بتواند پاسخ مربوط به هراس را برطرف نماید از اهداف حساسیت زدایی میتوان به برقراری شیوه یادگیری تداعی پاسخ ضد هراس و اضطراب با استفاده از روش شرطی سازی تقابلی اشاره کرد حساسیت زدایی با کمک آموزش تنش زدایی یا دیگر پاسخهای که مانع ترس و اضطراب میشوند مراجع را با محرکهای که وی نسبت به آنها شرطی شده است رو به رو میکند .

    درمانگری حساسیت زدایی دارای سه مرحله آموزش تنش زدایی تهیه سلسله مراتب اضطراب و حساسیت زدایی متناسب با سلسله مراتب است شایان ذکر است که تنظیم ایم مراحل بخصوص تهیه سلسله مراتب از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود شیوه های تنش زدایی مورد استفاده بیشتر بر تنش زدایی عمیق عضلات بر اساس روش جاکوبسون مبتنی اند اگر چه از شیوه های دیگر مثل تنش زدایی از طریق هیپنوتیزم ،‌آموزش خودزاد تنش زدایی با استفاده از دارو تمرینهای تنفس پسخوراند زیستی و مراقبه نیز استفاده میشود .

    تهیه سلسله مراتب اضطراب عبارت است از مشخص کردن همه وقایع هراس انگیز واقعی در زندگی بیمار که سطوح مختلفی از اضطراب رادر وی به راه می اندازد .

    متخصص بالینی ابتدا موقعیت های اضطراب انگیز را مشخص کرده ، از بیمار میخواهد فهرست سلسله مراتبی از 10 تا 20 صحنه را به ترتیب افزایش اضطراب ایجاد کند در هر صحنه تنها یک موقعیت اضطراب انگیز مد نظر قرار میگیرد سپس در مرحله بعد به حساسیت زدایی متناسب محرکها در خلال سلسله مراتب موجود می پردازد در حالی که مراجع در عمیق ترین حالات تنش زدایی قرار گرفته است از او میخواهد صحنه ای که کمترین اضطراب را در وی برانگیزد تجسم کند یعنی ابتدا بیمار تنش زدایی میشود سپس وادار به تجسم صحنه ای میگردد که کمترین اضطراب رادر وی بر می انگیزد ، طوری که خود واقعاً در آن صحنه ببیند و تا وقتی که بر اساس نظریه بازداری تقابلی پیوند با پاسخ جدید ( آرامش ) مستحکم تر از پاسخ و اضطراب انگیز نشده است درمانگر بیمار را در حالتی آرام نگه میدارد وقتی که بیمار بتواند هرصحنه را بدون ناراحتی و اضطراب تجسم کند تنش زدایی مرحله بعدی مطابق سلسله مراتب آغاز میگردد کل تعداد مراتبی که نیاز به درمان دارد بستگی به شدت هراس و اضطراب تعداد هراسهایی که نیاز به درمان دارند توانایی بیمار برای رشد مهارت تنش زدایی و تجربه صحنه ها دارد ولپی ( 1973، 1990) موردی استثنایی را معرفی کرد که د ر آن دو هزار صحنه به عنوان سلسله مراتب اضطراب از نظر حداکثر مراتب ردیف شده بود از طرفی سوین ( 1970) موفقیت در موردی را گزارش کرد که تحت شرایط ویژه ای تنها در طول سه ساعت درمان شد .

    در هر حال میزان پیشرفت بیمار در طول فهرست سلسله مراتب ، با توجه به پاسخهای بیمار نسبت به محرکه مشخص میشود اگر فرد بتواند اضطراب انگیزترین صحنه از سلسله مراتب را با آرامش تصویر پردازی کند ، در موقعیتهای واقعی مشابه با آن در زندگی اضطراب بسیار کمی را تجربه خواهد کرد .

    گاهی برای تسریع فرایند درمانگری حساسیت زدایی ، از داروهای مختلفی نیز استفاده میشود بیشترین تجربه ها دراین زمینه با باربیتوراتهای سدیم که واکنشهای سریعی را بر می انگیزند صورت گرفته است این دارو به طور وریدی در میزان و وعده های مختلف مصرف میشود معمولاً تا حدود شصت میلی گرم از این دارو با میزان وعده ها ی متفاوت در یک جلسه تجویز میشود دیازپام وریدی ( والیوم ) نیز میتوانید مورد استفاده قرار گیرد اگر این روش با جزئیاتش به دقت دنبال شود تقریباً‌تمام بیماران آن را مطبوع خواهند یافت امتیاز حساسیت زدایی با دارو این است که آموزش تنش زدایی مقدماتی حذف و همه بیماران تقریباً آرام میشوند و درمان ظاهراً سریعتر پیش میرود .

    حساسیت زدایی انواع مختلفی دارد و به اشکال مختلف مورد استفاده قرار میگیرد از جمله میتوان به حساسیت زدایی تجسمی حساسیت زدایی واقعی و خ ود حساسیت زدایی اشاره کرد برای کودکان نیز از حساسیت زدایی استفاده میشود ولی توصیه شده است به جای استفاده از تنش زدایی به شکل نافعال بزرگسالی ، از تنش زدایی ویژه کودکان استفاده شود که بیشتر بر فعالیت عضلانی و تصویر پردازیها مثبت شامل غرور و شهامت تأکید دارند .

    شیوه آموزش غلبه بر اضطراب ( AMT) به منظور جبران بعضی از نقایص حساسیت زدایی و دیگر درمانگریهای غلبه بر اضطراب ایجاد و تحل یافته است .

    آموزش غلبه بر اضطراب ( سوین 77-1970) ابتدا برای مهار اضطراب کلی یا اضطراب فراگیر ( تعمیم یافته ) و سپس برای انواع هراسها نیز مورد استفاده قرار گرفته است .چهارچوب کلی AMT عبارت از آموزش خود مهار گری نظامدار برای پاسخهای تنش زا ست زیر بنای نظری این شیوه این است که پاسخهای اضطرابی خود میتوانند برای فرد کامیاب کننده باشند آموزش غلبه بر اضطراب به مراجع درک چگونگی یا طرق خاص تجربه تنیدگی را یاد میدهد و ضمن شناساندن نشانه های تنیدگی و تجربه آنها( به طور هشیار ) توانایی هشیارانه تقلیل اضطراب را پیدا میکند و اضطراب را پیش از بروز عقیم میگذارد .

    اهداف یاددهی غلبه بر اضطراب عبارتند از : مهار همه جانبه مولفه های خود مختار ناشی از تنیدگی یاددهی در جهت و با هدف خودمهارگری .

    یاددهی چگونگی تعمیم مهارتهای خود غلبه یابی به موقعیتهای متعدد زندگی واقعی .

    گامهای واقعی در یاددهی غلبه بر اضطراب چند مرحله است : ارزیابی و آموزش تنش زدایی آموزش تصویر سازی برای هدایت تمرینها هدایت تمرینها از طریق تجسم صحنه های اضطراب انگیز و به دنبال آن کاهش اضطراب از طریق تنش زدایی آموزش فزاینده در جهت خود ابتکاری به جای درمانگرابتکاری به منظور کاهش اضطراب تحت تنیدگی تاکید فزایند در انتقال آموزشها به موقعیتهای واقعی زندگی .

    منطق سازوکارها وکاربردها اضطراب را میتوان با استفاده از اصضول یادگیری مشاهده ای یا جانشینی تقلیل داد روشی که بند ورا و دیگر محققان معرفی و گسترش داده اند در روش تقلید از الگو مراجعی که نگرانی و کنش وری اجتنابی از خود نشان میدهد در معرض الگویی قرار میگیرد که با آرامش رفتار میکند و شیوه مقابله و چگونگی تسلط بر شرایط اضطراب بر انگیز را به درستی میداند البته رفتار الگو باید به نتایج مثبت منتهی گردد نه پیامدهای متغایر .

    دلایل اضطراب عبارتند از ندانستن ، نتوانستن ، بازداری از موقعیتهای اضطراب زا و نداشتن استانداردهای واقع گرانه رفتاری .

    انسان در برابر موقعیتهای نا آشنا اضطراب دارد اگر فرد کسی را در موقعیتهای اضطراب زا با تواناییهای فوق ملاحظه کند و خود را باو همسان کند میتواند بر اضطراب خود غلبه نماید .

    الگوگیری پیامدهای مشخصی دارد که اولین آنها تحصیل پاسخ است با مشاهده یک الگو مراجع مممکن است شیوه های رفتاری یا مقابله ای جدیدی را یاد بگیرد که قبلاً نمی دانسته یا در فهرست رفتار او نبوده است .

    دومین نتیجه بنیادی الگو گیری عبارت است از تسهیل پاسخ .

    در اینجا این فرض نهفته ا ست که افراد خود آمادگی انجام رفتار مناسب را دارند اما نمی دانند چگونه آن را به کار گیرند .

    سومین نتیجه یادگیری مشاهده ای بازداری زدایی پاسخ است اگر مارجع الگویی را ببیند که وقتی به پاسخ خاص نزدیک میشود ، پیامدهای مغایر به دنبال نداشته باشد بلکه به پیامدهای مثبت نیز منجر شود به خاموشی جانشینی دراو منتهی خواهدشد .

    چهارمین نتیجه عبارت است از فراگیری معیارهای واقع نگرانه برای خود نظم جویی .

    کسانی که اضطراب زیادی را تجربه میکنند خود و رفتارشان با بدون داشتن معیار متغیر در معرض ارزشیابی انتقادی سختی قرار میدهند چنین فردی اگر در معرض الگویی که معیارهای کنش وری او واقع نگرانه و منطقی است و خود مقید به آن معیارهاست قرار گیرد ممکن است به طور قابل ملاحظه ای میزان انتقادات خود ساخته او کم شده و در نتیجه اضطرابش تقلیل یابد.

    انواع الگو گیری شیوه الگو گیری مشارکتی ( بندورا 1969) یا حسیاسیت زدایی مبتنی بر تماس گامی فراتر از الگو گیری تدریجی است به این ترتیب که نه تنها مراجع را در معرض درمانگر ـ الگو قرار میدهد بلکه در عین حال که مراجع فعالانه در هر گام درگیر رفتار مورد نظر میشود از وی حمایت کلامی یا فیزیکی نیز بعمل آید .

    در واقع بعضی از محققین عقیده دارند که در حال حاضر شیوه الگو گیری مشارکتی موثرترین شیوه کاهش اضطراب است و از شیوه های الگو گیری به تنهایی حساسیت زدایی یا الگو گیری شناختی موثرتر است ( روزنتال و بند ورا 1978) تحقیقات نشان میدهد که این شیوه درمانگری در انواع اضطراب و مشکلات وابسته به اضطراب موثر و مفید است .

    یکی دیگر از انواع الگو گیری ، الگو گیری غیر مستقیم یا نا آشکار است (کاتلا فلانری هنلی 1974) در الگو گیری نا آشکار به جای اینکه فرد مستقیماً با الگو مواجه شود از طریق ویدئو یا فیلم افراد را تجسم میکند فرض بر این است که الگوگیری از طریق تجسم پیامدهای رفتار افراد با الگوگیری مستقیم در حضور افراد اثر مشابهی دارد این شیوه الگوگیری نیز در تحقیقات مختلف اثر مشابهی با شیوه هایی که بیشتر به آنها اشاره شد دارد .

    بی فایدگی آشکار داروها ، درمانگران را بر آن داشته است که برای کنترل اضطراب و تنیدگی به تحقیق درباره ابزارهایی بپردازند که پاسخهایی متغایر با پاسخهای اضطراب وتنیدگی در فرد به وجود می آورند .در اینجا حداقل ما به چهار شیوه دراین زمینه اشاره میکنیم که خصوضاً در مهار اضطراب و تنیدگی موثرند هر فرد به طور نظامدار یاد میگیرد که چگونه واکنشهای تنیدگی خود را بروز داده آنها را از طریق تنش زدایی خود نشم جویانه مهار کند یعنی فرد به جای پاسخ خود به خودی همراه با مکانیزم نارسای قدیمی جنگ گریز می آموزد که چگونه آرامش داشته باشد .

    این چهار شیوه خود نظم جویی عبارتند از تنش زدایی ، آموزش خود زاد ، مراقبه متعالی و آموزش پسخوراند زیستی .

    هر چند شیوه های دیگری نیز تا به حال عرضه شده اند ولی این چهار شیوه بیشترین مطالعات رابه خود اختصاص داده اند .

    الگوی هم افزایی ( سیبر نتیک ) مهمترین الگو برای تبیین پسخوراند زیستی است هم افزایی دانشی است که نظامهای خود نظم جویی را بررسی میکند فرایندهای دریافت ، نگهداری ، تصحیح و ا نتقال اخبار که مرکز مهار هر نظامی است مورد بررسی هم افزایی قرار میگیرد پسخوراند زیستی دادن اطلاعات از کنش وریهای زیست شناختی به افراد است .

    میلر نشان داد نظام اعصاب خود مختار را میتوان با استفاده از پسخوراند مناسب به طور عامل شرطی نمود و بنابراین نظام اعصاب خود مختار بر خلاف نام آن چندان هم خود مختار نیست .

    به طور کلی دریافت پسخوراند چه از محیط و چه از خود بدن برای سازگاری زیستی انسان ، امری بنیادی است همچنین دوام تعادل حیاتی و رفتار عصب مزاجی از طریق حلقه های پسخوراند یا نظامهای مهار خود مختار تنظیم میگردد پسخو راند زیستی نوعی خاصی از پسخوراند است که اطلاعات مربوط به فرایندهای زیر آستانهای بیولوژیکی ( زیستی ) یا فیزیولوژیکی ) بهنجار را به صورت اطلاعات برونی و محسوس در اختیار فرد قرار میدهد .

    روشهای پسخوراند زیستی : با استفاده از ابزارهای مختلف مراجع اطلاعاتی درباره وضعیت کارکردهای زیستی به ظاهر غیر ارادی خود مانند حرارت پوست قابلیت هدایت الکتریکی پوست ، تنش عضلانی ، فشار خون ، ضربان قلب و فعالیت امواج مغز دریافت میکند سپس به مراجع یاد میدهند یک یا چند پسخوراند ازاین حالتهای زیستی را که در نشانه های بیماری او موثرند تنظیم کند مثلاً ممکن است با استفاده از توانایی بالا بردن حرارت دستهای فرد بتوان فراوانی سر دردهای میگرنی ، تپش قلب یا آنژین قفسه سینه را تقلیل داد سازو کار فرضی این فرایند کاهش فعالیت سمپاتیک و افزایش خود نظم جویی ارادی عروقی و اشخاص مستعد است .

    نوع ابزار مورد استفاده در پسخوراند زیستی به نوع مراجع و نوع بیماری خاص او بستگی دارد موثر ترین ابزارها عبارتند از موج نگار عضلانی ( EMG) که پتانسیلهای الکتریکی الیاف عضلانی را اندازه گیری میکند موج نگار مغزی ( EEG) که امواج القایی را که در حالت آرامش به وجود می آیند می سنجد و پاسخ گالوانیک پوست ( GSR) که قابلیت هدایت الکتریکی پوست را در مدت تنش (به دلیل انقباض عروقی پیرامونی حاصل ) اندازه گیری میکند .

    پسخوراند زیستی و درمان ترس و اضطراب : روش پسخوراند زیستی به وفور برای درمان تر س و اضطراب مورد استفاده قرار گرفته است .

    برای این کار ابتدا باید اضطراب و ترس برای مراجع توصیف و سپس دقیقاً‌مورد سنجش و اندازه گیری قرار گیرد .

    مطالعات زیادی نشان میدهند که مثلاً‌وقتی بالا بودن ضربان قلب اصلی تری مولفه پاسخ اضطرابی است درمان با پسخوراند زیستی در کنترل آن موثر است همچنین وقتی این مولفه راتنش عضلانی به خود اختصاص میدهد درمان با پسخوراند ( EMG)‌مفید است (گاچل و پرایس ، 1979) درمان با پسخوراند ( EMG) برای مهار اضطراب ابتدا توسط بادزینسکی در سال 1967 به کار رفته است بادزینکسی بیان میدارد که ما ابتدا کار رابا مراجعی شروع کردیم که نمی توانست با روش آموزش مختصر ولپی ـ جاکوبسون که در مانگران به کار میگرفتند به تنش زدایی برسد در طول دوازده سال ما با انواع مراجعینی که به طور مزمن مضطرب بودند کار کردیم نتیجه کلی این بود که در اثر کسانی که از اضطراب تعمیم یافته رنج میبردند پسخوراند زیستی ، افراد را به سطوح قابل قبولی از آرامش میرساند اما بعداً دریافتیم که ترکیب پسخوراند ( EMG) تعیین دستورالعمل تمرین خانگی روزانه به طور متوسط و کاهش اضطراب مزمن مفید و موثر خواهد بود .

    مراقبه متعالی (TM) ایجاد تغییر در حالت هشیاری به وسیله روشهایی مثل یوگا و ذن به وسیله یک راهب ارزش درمانگر ی آنها را از طریق یادگیری این فنون مطرح کرده است مراقبه متعالی ( تی ام ) یک فن تنش زدایی است که بر تکرار مرتب یک کلام مقدس ( مانترا) مبتنی است این شیوه به شکل کنونی را فردی به نام ماهاراشی ماهیش یوجی به دنیای غرب معرفی کرده است این فن بسیار ساده است فرد در یک مکان راحت و با چشمان بسته ، به مدت بیست دقیقه دو بار در روز درباره یک لغت سانسکریت ویژه یا مانترایی که توسط یک مراقبه گر که معلم این فن است به فرد داده میشود فکر میکند مراقبه انواع مختلفی دارد بعضی از آنها تنها یک قسم مانترا و بعضی انواع مختلفی مانترا را به کار میگرند مراقبه متعالی در ایالات متحده و اروپا عمومیت خاصی یافته است موفقیت این شیوه در بعضی موارد به خاطر ساده بودن آن و گاهی به دلیل ویژگی معنوی و حالت روحانی خود ماهاراشی بوده است همچنین برخی فنون مراقبه فعال مستلزم این است که شخص تلاش جدی برای تمرکز روی یک چیز مشخص داشته باشد و در برخی دیگر شخص غیر فعال است و ذهن او درگیر با یک موضوع یا با هیچ موضوعی نمیگردد و هدف تنها رسیدن به یک حالت آرام درونی است در جریان تی ام تغییرات نسبتاً با دوام و ثابتی به سرعت در مقایسه با دیگر شیوه ها و تمرینها در مراقبه کننده به وجود می آید .

    بطور کلی مراقبه منظم و مداوم حتی اگر تنها چند دقیقه در هر روز انجام شود از نظر کاهش تنیدگی چهار نتیجه اساسی و حیاتی دارد ( فونتانا 1990) فرایند توجه کردن را بهبود میبخشد و تمرکز را افزایش میدهد مهار انسان را در پردازش افکار خود افزایش میدهد توانایی دستکاری هیجانات را افزایش میدهد به تنش زدایی بدن کمک می کند روی آورد روان ـ پویشی کمک به مراجعان به منظور درک و حل رویداد ها ی گذشته ، محور اصلی این شیوه درمانگری را تشکیل میدهد این درمانگران با استفاده از روشهایی مانند همخوانی آزاد و تفسیر های کم و بیش القا کننده کوشش میکنند تا مراجعان را در بازشناسی کشاننده های عمقی ، نیازهای و تعارضهایی که زیر بنای هیجانها و رفتارهایشان قرار دارند یاری دهند و انتظار دارند که این هشیاری به بهبود آنها منجر شود روان تحلیل گری سنتی در روان تحلیل گری سنتی سعی میشود تا ترس مراجعان از کشاننده های بن کاهش یابد و توانایی مهار کردن موفقیت آمیز این کشاننده ها در آنها ایجاد گردد در خلال تحلیل بزرگسالان تعارضها و مسایلی که در نخستین روابط موضوعی دوره کودکی وجود داشته اند به چهار چوب رابطه با درمانگر انتقال می یابند (روان آزردگی انتقال)گسترش روان آزردگی انتقال بر اساس موضع فعل پذیرانه درمانگر تسهیل میشود و وی براساس تحلیل محتوای این انتقال به بیمار کمک میکند تا به بینش دست یابد و به حل مسائل خود نایل شود .

    روان تحلیل گران کودک کوشش کرده اند تا از اصول حاکم بر روان تحلیل گری بزرگسالان به منظور درمان کودکان سودجویند اما از آنجا که ظرفیت کودکان در قلمرو تفکر و تحلیل احساسات و انگیزه هایشان محدود است ، و طراز عقلی ، زبانشناختی و عاطفی آنها نیز کاملاً متفاوت است ، عمه روان تحلیل گران دراین باره اتفاق نظر دارند که در تحلیل کودکان باید از فنون متفاوتی استفاده شود ضمن آنکه درمانگر باید از موضع فعل پذیر خود صرف نظر کند و به گونه ای فعالتر در فرایند درمانگری مداخله نماید بدین ترتیب تحلیل گران کودک به جای آنکه از کودکان بخواهند تا به بیان مسائل خود بر اساس همخوانی آزاد بپردازند با استفاده از روشهایی مانند بازی ، ترسیم ، نقل قصه ها یا ایفای نقشها ، کودک را به بیان تعارضها و احساسات خود به گونه ای غیر مستقیم وادار میکنند .

    تحلیل سنتی در کودکان بازی درمانگری : گرچه بین روان تحلیل گران درباره تفاوت سطح وشیوه بیان کودکان ، اتفاق نظر وجود دارد با این حال در مورد چگونگی رابطه بین بازی و همخوانی آزاد ، روش تفسیر تعارضها وو جود یک روان آزردگی انتقال در خلال کودکی ، تضاد عقیده مشاهده میشود تضادی که انعکاس آن در آثار ملانی کلاین و آنا فروید آشکارا قابل مشاهده است .

    کلاین اصطلاح بازی درمانگری را به منظور توصیف یک فرایند درمانگری که بازی کودک را معادل همخوانی ازاد تلقی میکند به کار برده است و عقیده دارد که کودک خیالپردازیها ، امیال و تجربه های کنونی خود را به گونه ای رمزی در بازیهای خویشتن بیان میکند چرا که بازی مهمترین شیوه بیان اوست و عناصری که درآن آشکار میشوند مشابه عناصری هستند که در خوابدیده های بزرگسالان مشاهده میگردند و بنابراین میتوان در خلال فرایند تحلیل گری کئدکان خردسال به تفسیر این داده ها پرداخت همچنین کلاین وجود روان آزردگی انتقال را در خلال تحلیل گری کودکان میپذیرد .

    آنا فروید بازی کودک را معادل تداعی آزاد در روان تحلیل گری بزرگسالان نمیداند و گرچه براین باور است که کودک افکار ، احساسات و هیجانهای خود را به وسیله بازی بیان میکند اما عقیده دارد که رفتار کودک در خلال بازی همواره به منزله بیان رمزی تعارضهای او نیست و میتواند دلمشغولیهای کنونی وی را نیز بیان کند و از اینجاست که تفسیر آن به عنوان تعارضهای هیجانی خاص یا سازش نایافتگیهای وی دارای ارزش اندگی ا ست در حالی که به منزله شیوه اصلی بیان کودک دارای ارزش عاطفی غیر قابل انکاری است و میتواند اضطراب عینی و نورزی را در وی کاهش دهد .

    اضطراب عینی مولود ترس از جهان برونی است جهانی که کودک خود را در برابرآن ناتوان می بیند بازی با ایجاد تصور قدرت و توانایی مهار کردن دنیای برونی اضطراب عینی را کاهش میدهد کودک در خلال بازی دنیای گسترده و فراتر از حد ظرفیت خود را به جهانی کاهش میدهد که توانایی دستکاری آن را دارد وبدین ترتیب تصور سلطه بر دنیای برونی به طور موقت در وی ایجاد میشود .

    باید گفت که موضع آنا فروید درباره همخوانی آزاد تفسیر و روان آزردگی انتقال در حد گسترده ای توسط روان تحلیل گران معاصر ، پذیرفته شده است هدف اصلی تحلیل کودک مانند تحلیل بزرگسالان ، ایجاد تغییر در شیوه ارتباطی و ساختهای بنیادی شخصیت ( بن من فرامن ) است تا بتوانند به گونه ای موزون عمل کنند در تحلیل کودک ، عواملی مانند (من ) رشد نایافته بیمار ناتوانی وی در به کاربردن درون بینی به منزله تداعی آزاد و گرایش وی به مواجه به تعارض ازراه عمل بیش از فکر ، غالباً موجب میشوند که عناصر دیگر رابطه تحلیلی ، نقشی گسترده تر ایفا کنند این عناصر شامل به لفظ درآوری و توصیف افکار سرکوب نشده گسترده تر ایفا کنند این عناصر شامل به لفظ درآوری و توصیف افکار سرکوب نشده ، تلقین مستقیم تحلیل گر ، تصحیح تجربه های هیجانی ناشی از رابطه کودک با تحلیل گر به عنوان یک بزرگسال اهل تفاهم و دستکاری محیط کودک بر اساس توصیه های تحلیل گر بخ والدین هستند .

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

فصل اول اضطراب انواه درمانگیرهای رفتاری و خود نظم جویانه نکته های قابل توجه اضطراب چیست ؟ سطو ح آن کدامست ؟ چه نشانه و انواعی دارد ؟ چگونه رفتارها را تحت تاثیر خود قرار میدهد و چگونه میتوان آن را ارزیابی کرد ؟ سوالهای فوق از محورهایی است که درمانگر باید اطلاعاتی را درباره آنها به مراجع انتقال دهد تا مراجع و درمانگر قبل از شروع شیوه های مداخله در آنها با یکدیگر همسو شوند و مفاهیم ...

مقدمه: رویکرد شناختی و روانی شناسی امروزه مورد توجه بسیار قرار گرفته است وبیشتر از هر رویکرد دیگری مورد تجربه واقع می شود (ای وی، ای وی و مورگان 1993،ص258) رویکرد شناختی معتقد است که ریشه رفتارهای انسان در نوع تفکر و نگرش وطرز تلقی های اوست برنز، 1367، ص 17) می گوید: ‌«نخستین اصل شناخت گرایی است که حال اسنان نتیجه شناخت ها و تفکرات اوست.» با استفاده از تئوری ABC درمان شناختی- ...

از مجموعه نظامهای طبقه بندی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرند ، طبقه‌بندی چندمحوری به دلیل تکمیل محورهای تکمیلی و کمک و تشخیصی متعدد ، نظام مناسبی برای تشخیص و طبقه بندی فراهم می سازد . دو طبقه بندی چند محوری هر محور نشانگر آگاهیهای تکمیلی در مورد علایم ، سبب شناسی ، سطح سازگاری ، میزان استرس و ... است . تجدیدنظر چهارم راهنمای تشخیصی آماری اختلالهای روانی (DSM IV) یکی از ...

انسان و موسیقی موسیقی درمانی خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. رسول اکرم (ص) ادیان و نژادها بی شمارند اما زبان و روح یکی است، زبان عشق. موسیقی نوعی زبان عشق است. انسان و موسیقی ‌‌‌‌}کاربرد موسیقی برای درک زیبایی و سلامت زندگی اجتناب ناپذیر است{ مقدمه ای برای موسیقی درمانی شاید تاکنون مطالبی در روزنامه ها، مجلات، محل کارتان یا در بین مردم درباره "موسیقی درمانی" خوانده یا شنیده ...

چکیده هدف: این طرح با هدف تعیین تفاوت بین تیپ A و B از نظر میزان افسردگی انجام گرفت. روش: مطالعه حاضر با روش علی – مقلیسه ای و به صورت مقطعی در مهر ماه 1386 انجام شد.داده های این مطالعه از 276 نفر که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده بودند جمع آوری شد.و این پاسخگویان به سؤالات پرسشنامه (SD G)و (SABAT)پاسخ دادند. نتایج: نتایج تفاوت معنا داری را بین تیپA و B از نظر میزان ...

مقدمه بیمارهای روانی از آغاز پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ انسانی در مقابل این بیماریها مصونیت ندارد این خطر همیشه بشر را تهدید می‌کند. (احمدوند، 1382، ص 2) عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است. در هر طبقه و صنفی در هرگروه و جمعی، اشخاص نامتعادلی زندگی می‌کنند بنابراین در مورد همه افراد، اعم از کارگر، دانش‌پژوه، پزشک و مهندس، زارع، استاد ...

خلاصه انسان با توجه به پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبه‌های گوناگون می‌‌بایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره ...

مکانیزمهای دفاعی که در مراحل[1] رهانی، مقعدی و نخستین مرحله احلیلی[2] تحول روانی- جنسی پدیدار می شوند. یک بار دیگر این اصل کلی را یادآوری می کنیم که: مکانیزمهای دفاعی عملیات ذهنی ای هستند که مؤلفه های[3] ناخوشایند عواطف را از حوزه آگاهی هشیاری دور[4] می کنند (عواطف[5] یک اصطلاح روان تحلیل گری برای ایجاد هیجان ها [6] است). با در نظر داشتن تعریفی که در پی می آید، به خاطر داشته ...

چکیده: رفتار انسان پیچیده و اغلب علل گوناگون دارد. و از فردی به فرد دیگر تغییر می کند. حتی اگر رفتار مورد مشاهد یکی باشد. افراد با خودهای متفاوت از یک موقعیت می تواند درک متفاوتی داشته باشد. شاید رفتار یکسانی که از دوفرد در یک زمان بروز می کند با رفتار مشابهی که در زمانهای مختلف از همان افراد سر می زند ، دلایل مختلفی داشته باشد و از طرف دیگر ممکن است از رفتاری که نشان می دهیم یا ...

مقدمه: رویکرد شناختی و روانی شناسی امروزه مورد توجه بسیار قرار گرفته است وبیشتر از هر رویکرد دیگری مورد تجربه واقع می شود. رویکرد شناختی معتقد است که ریشه رفتارهای انسان در نوع تفکر و نگرش وطرز تلقی می گوید: ‌«نخستین اصل شناخت گرایی است که حال انسان نتیجه شناخت ها و تفکرات اوست.» با استفاده از تئوری ABC درمان شناختی- رفتاری پیشرفت بسیار زیادی از دهه 1970 تاکنون داشته است و اکنون ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول