مقدمه:
در سالهای اخیر به طور کلی مشخص شده است که قدرت تفکر و تصور خلاق می تواند کلید راه حل هر نوع مسأله ای باشد اخیراً تحقیقات علمی متصدیان آموزش را قانع کرده است که خلاقیت قابل تدریس است اکنون این واقعیت غیرقابل انکارات که تقریباً همه ما می توانیم خلاق تر شویم اگر اراده کنیم و صرف این حقیقت ممکن است امید بشریت باشد با خلاق تر شدن می توانیم زندگی درخشان تری را ادامه داده و با یکدیگر بهتر زندگی کنیم با خلاق تر شدن می توانیم محصولات و خدمات بهتری برای یکدیگر فراهم کنیم و در نتیجه سطح زندگی را بالاتر ببریم با خلاق تر شدن می توانیم حتی راهبی باری تأمین صلح پایدار در تمام جهان به وجود آوریم. شکسپیر می گوید: قدرت خلاقه انسان را (اشرف مخلوقات) کرده است همچنین اینشتاین گفته است: قدرت تصور و خلاقیت حائز اهمیت بیشتری از دانش است. امید است با پرورش خلاقیت در محیط های آموزشی به مراتب بالایی از دانش و زندگی برسیم.
پیشینه نظری
نهضت پرورش استعداد خلاقیت و ابداع در کشورهای مختلف خاصه در کشورهای صنعتی پیشرفته به سرعت در حال رشد بوده و مورد پذیرش قرار گرفته است و با وجودی که نهضتی جوان است تحقیقات و گسترش در این زمینه، لااقل به سالهای دهه 1930 بازمی گردد. در اواسط دهه 1950 تحقیقات به سرعت بیشتری شروع به بسط و توسعه نمود به طوری که اکنون علاوه بر مقالات پژوهشی بیشمار، هزاران کتاب در این زمینه تنها به زبان انگلیسی وجود دارد بیش از پانصد سال پیش بود که اروپا تفکر خلاق را هم ردیف زور بی منطق قرار داد و این طرز فکر جدید به انسان نیرو بخشید از آن به بعد رد اروپا و آ»ریکا ایده ها بود که کشورها را می ساخت و بدون کمک پیشرفتهای جدید در سطح زندگی از طریق تفکر خلاق به دست آمده است.
با وجود پیشرفتهای سریع و فراوان مدت زیادی نیست که ارزش تصور خلاق حتی در کشورهای پیشرفته تشخیص داده شده است قدرت بالقوه تفکر خلاق و تصور خلاق دارای حد و مرز نیست مثلاً ژول ورن به ندرت محیط آرام خانه را ترک نمود با این وجود قدرت تصورش توانست وی را به اکناف جهان ببرد. این حقیقت که تصور قدرت اساسی مغز بشر است مدت هاست به وسیله بزرگترین متفکرین شناخته شده است می توان گفت در صورتی که کوشش خلاق بشر که غالباً کند، دردناک و دائماً مأیوس کننده بود به کار می رفت انسان صرفاً موجودی ابتدایی بودک ه از مغز هسته ها، میوه ها و گوشت خام و ریشه های گوناگون تغذیه می نمود. در حالی که اکنون بشر به بالاترین اختراعات دست یابی پیدا کرده واز سایه تفکر خلاق به بالاترین پیشرفت های علمی نائل آمده است. مدرسه به عنوان مهمترین نهاد در زندگی انسان ها در ایجاد خلاقیت می تواند نقش بسیار مهمی ایفا کند که در مقاله به آن اشاره اساسی خواهد شد هدایت به سوی خلاقیت، تشویق خلاقیت، راههای رسیدن به خلاقیت از عمده موارد و وظایف مهم محیط آموزشی می باشد اگر در سیستم آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته و موفق دنیا بنگریم به این امر مهم خواهیم رسید که در محیط آموزشی این کشورها عامل خلاقیت نقش بسیار مهمی را ایفا کرده است، نحوه آموزش به صورت آموزشی خلاق و محیط آموزش نیز محیط خلاق بوده است و همواره آموزش در محیطی خلاق و با ایده ای خلاقانه صورت می گرفته است امید است نحوه آموزش کشور ما نیز زمانی دارای محیطی برای رشد خلاقیت و آموزشی خلاق و دانش آموزان و مربیانی خلاق باشد.
پژوهش ها و تحقیقات در زمینه مقاله
آزمایش های علمی مربوط به استعداد های فکری عمومیت نسبی قدرت خلاقیت را آشکار کرده است. تجزیه و تحلیلی از تمام آزمایش های روانی که تاکنون به عمل آمده به این نتیجه اشاره دارد که استعداد خلاقیت به طور نرمال تقسیم شده است و آن به این معنی است که همه ما با درجات مختلف دارای این استعداد تیم این تجزیه و تحلیل همچنین نشان داده است که درجه موثر بودن خلاقیت ما با بازده انرژی فکری ما (کوشش و پشتکار ما در بکار بردن مغزمان) ارتباط بیشتری دارد تا با استعداد درونی ما. کشفیات عملی مملو از موارد نامحدودی است که در آن افراد عادی قدرت خلاقیت خارق العاده نشان داده اند حتی بعضی معتقدند که اغلب بهترین ایده ها به وسیله افرادی که در رشته مربوطه آماتور بوده اند به وجود آمده است مسأله اساسی عصر ما عبارت است از این که آیا می توانیم تفاهم و درایتی به وجود آوریم که برای استفاده به عنوان الگویی برای مسائل مربوط به روابط انسانی قابل اطمینان باشد یا نه. برای این کار نیاز به تحقیقات بیشتر وجود دارد ولی تحقیقات نمی تواند راه حل بیابد مگر آن که با ایده ها همراه باشد.
ذکر تجربیات و راهکارها و پیشنهادها:
در مورد راهکارهایی که با آن بتوان محیطی جهت رشد خلاقیت ایجاد کرد نظرات و تجربیات زیادی را شنیده و دیده ایم اما از مهمترین راهکارها و مفیدترین تجربه ها و پیشنهاداتی که برای اینجانب به عنوان تجربه های مفید و سازنده در طول مدت کاری کسب کرده ام مواردی است که ذکر خواهد شد. از مهمترین و بیشترین تجربیات اینجانب در مورد پرورش خلاقیت می توان به عامل تشویق در سازندگی و خلاقیت نام برد. اگر افراد در محیط زندگی یا آموزشی در موارد مختلف و ابراز ایده های مختلف دلسرد شوند بسیار در تخریب خلاقیت آنها بسیار موثر است اگر ما از طرف افرادی که به انان علاقمند هستیم تشویق نشویم مطمئن باشیم که به افکار خلاق ما ضربه جدی خواهد خورد بخصوص در داخل خانواده تشویق با ارزش تر از هر جای دیگر است والدین باید تعمق نموده و قبل از ابراز کمترین اظهار دلسرد کننده درباره کوشش های خلاق کودک کمال دقت را در گوش دادن به ان به کار برند و تشویق کنند تشویق کودک وقتی در خلاقیت به بهترین وجهی کمک می کند که مستقیماًبه وی اظهار گردد .لیکن حتی از این هم پر توان تر است وقتی به دیگران ابراز شود و کودک ان را تصادفاً بشنود روانشناسان بر اهمیت ارتقا اعتماد به نفس کودکان تاکید نموده اند به خاطر داشته باشیم که استعداد خلاقیت در محیط هایی که عوامل دلسرد کننده و باز دارننده وجود دارند از ریشه و بنیاد خفه خواهد شد همچنین به خاطر داشته باشیم که به همان نحو که ممکن است ایده ها و خلاقیت ها خفه شوند می توانند با قاعده صحیح ان ایده ها وخلاقیت ها تشویق شوند بلند پروازی را می توانیم در ابراز عقیده و در تفکر تشویق کنیم ترکیبی از یک محیط خلاقیت زا واستفاده مداوم از روشهای خلاقیت برای پیشبرد اهداف آموزش و پرورش باشد .
از دیگر تجربیات اینجانب در پرورش خلاقیت از بین بردن عادات غلط که مانع بروز خلاقیت می باشند است یکی از دلائلی که ما هر چه بیشتر رشد می کنیم ولی خلاقیت ما کم می شود آن است که قربانی عادت هستیم. در نتیجه تحصیلات و تجارب، عوامل بازدارنده ای در ما ایجاد می شود که طرز فکر ما را به سوی جمود می کشاند و این عوامل در هنگام برخورد خلاق ما با مسائل مانع ایجاد می کنند. این نوع موانع را به اسامی مختلف شناسایی نموده اند مانند «لحاجت در طرزکار»، «سرسختی» و «توقف» و یا «جمود در حل مسائل» نامیده اند. برای تداوم خلاقیت باید خود را به نحوی از عادت رها کنیم بدین معنی که عادت محدود نمودن ایده یابی در محدوده تجارب گذشته را ترک نموده و بدین ترتیب به قدرت تصور خود اجازه دهیم که در تجسس رهنمون هایی جهت راه حل مسائل جدید آزادانه سیر نماید.
از دیگر تجربیات خود در پرورش محیط خلاق استفاده از بازی های فکری مثل حل معما و جدول و استفاده از سرگرمی ها و هنری های زیبا در محیط آموزشی است به نظر می رسد که نسبت معکوسی بین فعالیت های مغزی و فعالیت دستی مناسب وجود دارد عدم استفاده از کارهای دستی و بازی های فکری یکی دیگر از علل رخوت فکر است و به عکس افتاده مکرر آنها در محیط آموزشی زمینه های بروز هر چه بیشتر خلاقیت را فراهم می کند استفاده از وسائل خراب و بی مصرف و تبدیل آن به اشیا مفید یا تزئینی در رشد خلاقیت بسیار مفید است بسیاری از خلاقان بزرگ ادبیات سرگرمی های خلاق داشته اند.