مقدمه :
در جلسات گذشته در مورد کنترل بیولوژیک و شیمیایی آفات گلخانه ای صحبت کردیم. در این جلسه به بحث دیگر تحت عنوان سایر روشهای مبارزه با آفات میپردازیم.
* روشهای کنترل آفات گیاهان زینتی
- تولید گیاهان مقاوم به آفات؛
- استفاده از تکنیکهای زراعی؛
- تکنیک رهاسازی نرهای عقیم؛
- استفاده از تلههای فرمونی.
علاوه بر این 4 روش در مبارزه با آفات روشهای دیگری وجود دارد که خیلی به صورت گسترده مورد استفاده قرار نگرفتهاند.
سایر روشهای کنترل آفات
- استفاده از ترکیبات شیمیایی دور کننده (Repelents)؛
- استفاده از مواد ضد تغذیه (Antifeedants)؛
- استفاده از عقیمکنندههای شیمیایی (Chemostrilants)؛
- استفاده از تلههای نوری؛
- استفاده از تلههای چسبناک.
در اینجا در مورد تعدادی از مهمترین روشها بصورت فشرده مطالبی ارائه میشود.
* تولید گیاهان مقاوم
یکی از روشهای جالب توجه در مبارزه با آفات تولید گیاهان مقاوم است. اصول اساسی این روش دگرگونی مصنوعی گونههای گیاهی به روش ژنتیکی است به نحوی که گیاه تولید شده میزبان مناسبی برای آفت نباشد. این تغییرات میتواند به دو روش فیزیکی و شیمیایی باشد.
تغییرات فیزیکی عمدتاً تغییراتی در ظاهر و بافت گیاه است. بعنوان مثال گیاهانی که با بافت سخت تولید میشوند در مبارزه با آفات مناسبترند. همچنین گیاهانی که سطح برگ آنها از کرک بیشتری برخوردار است.
قابل توجه است که هر یک از این روشها ممکن است فقط در مبارزه با یک آفت مفید باشد و در مبارزه با گونه دیگر نقش منفی ایفا کند. لذا در مبارزه با آفات کلاً به مجموع آفاتی که بر روی یک گونه گیاهی فعالیت میکنند، توجه داشته باشید.
تغییرات شیمیایی در برگیرنده تغییر در مواد شیمیایی موجود در گیاهان است، که بصورتهای مختلفی در کنترل آفات نقش دارد.
1)آنتی زنوز(Antixenosis) : مکانیزم شیمیایی و فیزیکی که باعث دفع حشرات و ممانعت از استقرار آنها روی گیاه میشود.
2)آنتی بیوز(Antibiosis) : مکانیزمی که باعث اثرات معکوسی روی ویژگیهای بیولوژیک آفت میشود.
3) تحمل (Tolerance) : مکانیزمی که باعث افزایش تحمل گیاه در مقابل حمله آفت میشود.
در تولید گیاهان مقاوم، وجود ارتباط تنگاتنگ بین متخصصین ژنتیک گیاهی و متخصصین حشرهشناسی مهم است. این دو گروه از متخصصین الزاماً باید در تولید گیاهان مقاوم با هم همکاری داشته باشند.
تولید هر واریته یا هر گیاه مقاوم به آفت، حداقل حدود 10 تا 15 سال طول میکشد. مزیت عمده استفاده از گیاهان مقاوم اینست که این روش با سایر روشهای مبارزه با آفات سازگار است. بعنوان مثال حشراتی که در روی گیاهان مقاوم به آفات تغذیه میکنند عموماً در مقابل شرایط محیطی حساستر و ضعیفترند و سریعتر از بین میروند. همچنین گیاهان مقاوم به آفات میتوانند کارآیی دشمنان طبیعی را افزایش دهند.
بعنوان مثال گیاه تولید شده با میزان کرک کمتر در سطح برگ، باعث افزایش کارآیی بعدی از پارازیتوئیدها میشود. تاکنون گیاهان مقاوم برای بیشتر از صد گونه گیاهی تولید شدهاند.
آیا تولید گیاهان مقاوم میتواند بعنوان یک نوع کنترل بیولوژیک باشد؟
تولید گیاه مقاوم اگر صرفاً بر روی جمعیت آفت تاثیر بگذارد کنترل بیولوژیک نیست، در حالیکه اگر باعث افزایش کارآیی دشمنان طبیعی باشد نوعی کنترل بیولوژیک محسوب میشود.
* استفاده از تکنیک های زراعی
از دیگر روشهای مبارزه با آفات میتوان به روشهای زارعی اشاره کرد. کنترل زراعی آفات در برگیرنده تغییرات اَگروتکنیکی به منظور کاهش تولید مثل و بقای آفت است. روشهای زراعی از قدیمیترین روشهایی هستند که توسط بشر در کنترل آفات مورد استفاده قرار گرفتند.
کنترل زراعی آفات
- تغییر در زمان کاشت و برداشت؛
- شخم زدن؛
- تغییر فواصل کشت؛
- آبیاری؛
- تناوب زراعی؛
- کاشت گیاهان تله.
زمان کاشت در مورد بعضی از محصولات در کنترل آفات نقش مهمی دارد. به عنوان مثال با کشت گیاه در زمان نبود آفت (زودتر یا دیرتر از زمان کشت معمول) گیاه از خسارت آفت فرار داده میشود.
در تناوب زراعی گیاهی که بعنوان گیاه دوم کاشته میشود، نباید در ارتباط سیستماتیک بوتانیکی با گیاه اول باشد. در واقع اگر آفات گیاه اول با آفات گیاه دوم متفاوت باشد میتوان در بیولوژی آفات ایجاد اختلال کرد و جمعیت آنها را کاهش داد.
* تکنیک رهاسازی نرهای عقیم
در این روش با تکثیر جمعیت انبوهی از حشرات نر و قرار دادن آنها تحت تاثیر مواد رادیواکتیو و رهاسازی آنها در طبیعت در تولید مثل آنها اختلال ایجاد میشود. این یک روش دیگر مبارزه با آفات است. یکی از تکنیکهای بسیار جالب که حداقل در مورد 10 گونه از آفات توصیه شده است. در این روش بطور خلاصه، نرها را در اَنسکتاریوم یا محیط پرورش حشرات با جمعیتهای بسیار انبوه تولید میکنند، سپس آنها را تحت تاثیر مواد رادیواکتیو مثل کبالت قرار میدهند، این عمل باعث بوجود آمدن اختلالات ژنتیکی در اسپرم حشرات نر میشود. بعد از رهاسازی حشرات نر در طبیعت، با حشرات ماده آزاد جفتگیری میکنند. اما تخمهای تولید شده توسط مادهها عموماً تفریغ نمیشود و از آن نِتاجی بوجود نمیآید.
انواع سبکهای مدیریتی :
سبکهای سازمانی و مدیریت
در این بخش براساس نتایج حاصله از تحقیق تجربی، برای هر نوع از انواع فرآیند تحقیق و توسعه (طرح غالب، علمی و فناوری سطح بالا)، ماهیت فعالیتهای تحقیق و توسعه تشریح میشود و مفاهیم فناوری، سازماندهی و روش مدیریتی از لحاظ مدیریت راهبردی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
طرح غالب
مدیریت راهبردی: فعالیتهای آزمایشی بسیار محدود (حدود 5 درصد از مصارف تحقیق و توسعه) و عمدتاً دارای خصوصیات کاوشی هستند. در مرحله بهرهبرداری، نرخ توقف یک برنامه تحقیق و توسعه معادل با صفر است. معمولاً فناوری ثابت است و برخورداری از امتیاز دانش: نسبت به رقبا نمیتواند همواره باقی و پایدار بماند. از آنجایی که فناوری مورد استفاده معمولاً ثابت و در دسترس است، تقلید و نسخهبرداری آسان است. موفقیت یک نوآوری و، به طور کلیتر، موفقیت یک رقابت، به عواملی نظیر شناخت بازار، چگونگی زمانبندی نوآوری و پایینبودن هزینههای تولید بستگی دارد. یک عامل مهم برای این منظور، نوآوری مکرر و معرفی محصولات جدید به بازار است (مثلاً در صنایع پارچهبافی، شرکتها هر ساله محصولات یا خطوط جدیدی را عرضه میکنند). برای دستیابی به این هدف موارد ذیل حیاتی است:
O دستیابی به منابع بازار اطلاعات در مورد کسب طرحهای کاربرد مورد نیاز برای محصولات جدید و تسریع فرآیند بهرهبرداری؛
O تهیه تجهیزات سرمایهای مورد نیاز و توسعه فرآیندهای تولید برای تضمین پایین بودن هزینههای تولید؛
O برخورداری از یک فرآیند کارآ و زمانبندیشده بهرهبرداری و مهندسی.
با فرض این که هیچ احتمال خطر فنی وجود نداشته باشد، احتمال خطر موجود تماماً تجارتی است و در صورتی که فرآیند مورد نظر کاملاً مطابق با نیازهای بازار باشد، میتواند کاهش یابد. بنابراین، بازاریابی نیازهای بازار را، که پاسخ به آنها هدف شرکت است، تعریف میکند، در حالی که تحقیق و توسعه، بهترین پاسخ فناورانه به چنین نیازهایی را تعیین میکند.
سازمان
تفاوت شدیدی مابین ماهیت فعالیت کاوشی و بهرهبرداری از توانمندیهای فناورانه وجود دارد. معمولاً فعالیتهای کاوشی از فعالیتهای بهرهبرداری تفکیک میگردند. هسته فعالیت تحقیق و توسعه، شامل مرحله بهرهبرداری است که در آزمایشگاههای بهرهبرداری اجرا میشود. این هسته مرکزی شامل طراحی محصولات جدید در جایی است که فناوریهای جدیداً به اثبات رسیده و در دسترس، به کار گرفته میشوند و همچنین شامل فرآیند تولید مرتبط است. آزمایشگاههای بهرهبرداری، بیشتر امور تحقیق و توسعه را اجرا میکنند ( آنها به طور میانگین 95 درصد از کل هزینهها را پوشش میدهند).
از آن جایی که کاهش پیچیدگی تغییرات فناوری سبب کاهش تعداد حوزههای فناوری که باید تحت نظارت قرار گیرند، میشود و هم چنین نیاز به دسترسی به منابع خارجی دانش را کم میکند، فعالیتهای آزمایشی گرایش دارند که در آزمایشگاهها و در مراکز شرکتها متمرکز شوند.
رویکرد مدیریتی: یکی از عوامل مهم اتخاذ تکنیکهای مدیریتی است که ادغام امور تحقیق و توسعه (فعالیتهای بهرهبرداری) با فعالیتهای توسعه فرآیند تولید، تولید و بازاریابی را تسهیل کند.