مقدمه :
همه ما انسان ها تحت تأثیروتأثر محرک هاى محیطى اطرافمان هستیم که تحریک ها و بعضاً تقاضاهایى از ما دارند، براى اینکه بتوانیم به این تقاضاها پاسخ دهیم، باید در رفتارمان تغییر ایجاد کنیم، یعنى خود را با وضعیت جدید تطبیق بدهیم، فشار را ضرورت پاسخ انطباقى ناشى از محرک هاى محیطى تعریف مى کنند، پس فشار یعنى درخواست پاسخ انطباقى از سوى محیط.
فشار همیشه منفى نیست بلکه آثار مثبت هم دارد، جریان داشتن فشار یعنى جریان داشتن زندگى، لازمه تداوم حیات وجود فشار است. البته به شرطى که متعادل باشد. اما اگر متعادل نبود چه پیش مى آید؟
در خبرها مطرح شده بود: «طى پنج سال گذشته یک میلیون نفر از شاغلان لندنى تنها به دلیل استرس مجبور به بازنشستگى شدند.» (به نقل از شبکه دوم سیما در یازدهم اسفند ۸۲ و رادیو بى.بى.سى در همان تاریخ) این فقط آمار مجبورشدگان به بازنشستگى بود و به آمار بیماران ناشى از استرس، تصادفات و سوانح ناشى از استرس، معلول شدگان در اثر سوانح ناشى از استرس و غیره اشاره اى نشده است.
در همه کشورهاى دنیا که ایران از آن مستثنى نیست، اگر چه آمار صدمه دیدگان ناشى از استرس در دست نیست ولى مسلماً نباید کمتر از آمار فوق باشد.
به همین دلیل حفظ نیروى انسانى (به خصوص متخصص و کارآزموده) در هر جامعه و سازمانى از اهمیت اساسى برخوردار است و استرس یا فشارهاى روحى عصبى نیز به عنوان یک آفت و تحلیل برنده این نیرو مطرح هستند. به همین دلیل مرکز مشاوره روانشناسى وظیفه خود دانسته نسبت به وضعیت روحى روانى افراد حساس بوده و عوامل استرس زا و فشارزاهاىمحیط کار را پس از بررسى برطرف کند.
تعریف استرس
استرس به معنى فشار و نیرو است و هر محرکى که در انسان ایجاد تنش کند، استرس زا یا عامل استرس نامیده مى شود. تنش ایجاد شده در بدن و واکنش بدن را استرس مى گوییم به عبارتى هر عاملى موجب تنش روح و جسم و از دست دادن تعادل فرد شود، استرس زا یا عامل استرس است.
هنگام وارد شدن استرس بدن واکنش هایى از خود نشان مى دهد تا تعادل از دست رفته را باز گرداند که این عمل استرس است.
استرس یا فشار عصبى یا تنیدگى واکنشى است که در فرد در اثر حضور عامل دیگرى به وجود مى آید و قواى فرد را براى روبرو شدن با آن بسیج مى کند و ارگانیزم یا موجود زنده حالت آماده باش پیدا مى کند.
در استرس یا به قول دکتر هانس سلیه (Dr Hans Selye) سندرم سازگارى کلى سه مرحله مشخص دارد:
واکنش اخطار:
از نظر فیزیولوژیک خبر ناگوار پس از شنیده شدن، به صورت اعلام خطر در مغز ثبت مى شود، هیپوتالاموس احساسات و عواطف این خبر راتفسیر مى کند. هیپوتالاموس اخطار الکتروشیمیایى به غدد هیپوفیز در مرکز جمجمه مى فرستد، غدد هیپوفیز شروع به ترشح هورمونى براى محرک قشر غدد فوق کلیوى مى کند، غدد آدرنال فعال مى شود و کورتیکوئید ترشح کرده در جریان خون مى ریزد و این پیام هایى به سایر غدد در سراسر بدن مى برد، در نتیجه ، طحال براى عمل بسیج شده، گلبول هاى قرمز اضافى وارد جریان خون مى شوند، اکسیژن و غذاى اضافى وارد سلول هاى بدن مى شود، قدرت لخته شدن خون ازدیاد مى یابد، کبد، مواد قندى و ویتامین ها را رها مى سازد، ضربان قلب بیشتر مى شود، تنفس تغییر مى کند.
خون از پوست و احشا به ماهیچه ها و مغز جارى مى شود دست ها و پاها سردتر مى شوند و کل ارگانیزم به صورت آماده براى حمله و تهاجم یا فرار در مى آید. با این حالت سرپرست کارگاه براى بررسى و حل کردن مشکل و احیاناً پاسخگو بودن به مدیر مافوق با حالتى مضطرب و نگران وارد کارگاه مى شود.
گام مقاومت:
طى این مرحله که ممکن است از چند ساعت تا چند روز به طول انجامد، بدن عملاً براى مبارزه با عامل فشاربسیج است که اگر براى مدتى طولانى همچنان بسیج بماند، ذخایرش به تدریج تخلیه مى شود.مثل کشورى که در حال جنگ است و توان خود را صرف مى کند و ذخایرش به تدریج تمام مى شود.
گام فرسودگى:
بدین معنى است که انرژى بدن تمام و تا حد زیادى در مقابل امراض و بد کار کردن اعضایش آسیب پذیر شده است. این همان جایى است که امراض شروع به تظاهر مى کنند و ممکن است از سرماخوردگى و آنفلوآنزا گرفته تا... شروع به تظاهر کند.
چند نکته در رابطه با استرس
۱ بدن انسان در مقابله با استرس از الگوى مشخصى پیروى و فرایند عصبى شیمیایى، معینى را طى مى کند، رویدادهاى هیجان آور خوشایند همان اندازه واکنش در بدن به وجود مى آورند که رویدادهاى ناخوشایند مى توانند ایجاد کنند، یک خبر بسیار هیجان آور، همان اندازه استرس ایجاد مى کند که یک خبر بد ایجاد مى کند.
۲ استرس هاى شدید و طولانى در همه حال باعث از پا درآمدن فرد نمى شوند و افراد در بعضى موارد مى توانند با عوامل استرس زا سازگار شوند نمونه آن خو گرفتن افراد در شرایط سخت و طاقت فرسا مثل دوران اسارت یا خو گرفتن به کارى سخت و طاقت فرسا مثل شغل آتشکارى در ذوب آهن است.
۳ این افراد با وجود سازگارى با شرایط استرس زا نمى توانند از آثار زیان بار آن صد در صد مصون بمانند و دچار مشکلات جسمانى، روانى، عاطفى و اجتماعى مى شوند. مثلاً فردى که مدت زیادى در اسارت است یا فردى که تحت شرایط بدى در معدن تاریک و دورافتاده اى کار مى کند، بعد از مدتى دچار ناراحتى هاى روحى عاطفى و پیرى زودرس مى شود.
۴ بدن ما وقتى چیزى را استرس تلقى کرده و به آن واکنش نشان مى دهد که ذهن ما به آن مارک استرس زده و در واقع پیشتر آن را شناخته باشد.