دانلود مقاله اعتباریابی پرسشنامه هوش هیجانی

Word 113 KB 9821 62
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده در دهه های اخیر ابعاد جدیدی از هوش به عنوان یکی از توانائیهای شناختی انسان شناسایی و مطرح شده است.

    یکی از مؤلفه های جدید هوش که توجه شایانی را به خود جلب کرده و پژوهشهای مختلفی را رقم زده است “هوش هیجانی” است که براساس سوابق موجود نخستین بار توسط داروین (1837) مطرح شده است.

    پس از بررسی های مختلف، جهت سنجش و راه اندازی این نوع هوش ، بار – اون (1988) پرسشنامه ای 117 ماده ای با مقیاس لیکرت تهیه کرده و این ابزار در تحقیقات مختلف مورد استفاده واقع شده است.

    به موازات معرفی این آزمون، مطالعات مختلف اعتباریابی این پرسشنامه در جوامع مختلف انجام شده است که شاخص ترین آن مطالعه اعتباریابی سموعی (1382) بوده که پس از بررسی های مختلف روان سنجی روی مواد پرسشنامه و بررسی روایی سازه آن، تعداد عباراتهای پرسشنامه به 90 سؤال و تحت 15 عامل تقلیل یافت.

    جهت بررسی ساختار عاملی پرسشنامه در جمعیت دانش آموزی دوره پیش دانشگاهی ناحیه دو یزد، فرم نود سؤالی این پرسشنامه در جمعیت 500 نفری اجرا و مورد بررسی قرار گرفت.

    پس از حذف پرسشنامه های ناقص، پاسخهای توصیفی یا عزت کرانه ای، حجم نمونه مورد بررسی به 470 نفر تقیلیل یافت.

    با بررسی های مختلف که در فصل چهارم ارائه گردید، اهم نتایج به دست آمده به شرح زیر است: ماتریس همبستگی عبارات و نمره کل نشان داد همبستگی پاسخ ها با هم نسبتاً پایین بوده و از این میان عبارتهای 1 ، 3 ، 13 ، 59 ، 65 و 88 دارای ضعیف ترین همبستگی درونی بوده است.

    در بررسی پایایی کل از توان 85/0 به دست آمده که ضریب بالایی می‌باشد.

    در این مرحله عبارتهای 1، 3 ، 65 ، 21 ، 54 و 58 دارای همسانی درونی کمتری با سایر سؤالات بوده و از ادامه تحلیل حذف شدند.

    نتایج به دست آمده از تحلیل پایایی درونی خرده مقیاسها، ضرایب به دست آمده بین مقادیر 37/0 تا 64/0 متغیر می باشد.

    درمقایسه با نتایج تحلیل سموعی (1382)، برخی عبارات از مقیاسهای حل مسأله، استقلال، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، خوشبینی، مسئولیت پذیری اجتماعی و همدلی حذف شده است.

    پس از این، همبستگی همه خرده مقیاسها با نمره کل پرسشنامه دارای ضریب معناداری بوده است.

    در مرحله پایایی اعتباریابی آزمون ، پس از حذف سؤالات شماره های 1 ، 3 ، 13 ، 59 ، 65 ، 88 ، 21 ، 54 و 58 که از مراحل قبلی حذف شده است،‌جهت بررسی روایی سازه از تحلیل مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس استفاده شد که به دلیل همبستگی درونی ضعیف عبارتها و عدم همگرایی بین آنها جهت قرارگرفتن در عوامل مختلف، حتی پس از چرخش، برنامه SPSS از بارگذاری عبارتها تحت عوامل مختلف ناکام ماند که دلایل روشن شناختی مختلفی برای آن در فصل چهارم ارائه شده است.

    فصل اول طرح تحقیق مقدمه سالها تصور میشد که هوش افراد[1]، موفقیت آنان را در زندگی تعیین می کند، مدارس برای ثبت نام دانش آموزان در برنامه های مختلف و همچنین شرکتها و کارفرما پایان برای انتخاب افراد، از آزمون هوش استفاده می کردند.

    ولی در ده سال اخیر، محققان دریافته اند که هوش بهر، تنها شاخص موفقیت افراد نیست.

    اکنون هوش هیجانی[2] است که بعنوان شاخص دیگر موفقیت افراد محسوب می شود.

    (سموعی،1382).

    هوش هیجانی، نوع دیگر باهوش بودن است و شامل درک احساسات خود، برای تصمیم گیری مناسب در زندگی است.

    هوش هیجانی توانایی کنترل حالتهای اضطراب آور و کنترل واکنش هاست.

    این به معنی پر انگیزه و امیدوار بودن به کار و رسیدن به اهداف است.

    بطور کلی، هوش هیجانی یک مهارت اجتماعی است، و شامل همکاری با سایر مردم، کاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد می باشد.

    (گلمن،1999)[3].

    هم چنین هوش هیجانی، در موفقیت زندگی فردی و اجتماعی انسانها اهمیت دارد.

    موفقیتهای زندگی حرفه ای 20 درصد به بهره هوشی و 80 درصد به هوش هیجانی بستگی دارد.

    ( کاظمی، 1385).

    لذا یکی از هدفهای عهده هر علم اندازه گیری پدیده های مورد نظر دادن جنبه کمی به آنهاست.

    وقتی پدیده ای را با اعداد و ارقام نشان میدهم براحتی می توانیم آن را طبقه بندی و قوانینی درباره آن وضع کنیم که در علم روانشناسی اصطلاحاً روان سنجی نامیده می شود.

    یعنی بهره گیری از آزمونهای روانی برای اندازه گیری تواناییهای ذهنی.

    (فرجیان1375، گنجی 1370).

    به علاوه با ارزیابی هوش هیجانی میتوان میزان موفقیتهای فرد را در زندگی فردی و اجتماعی پیش بینی کرد.

    (قمرانی و جعفری 1383).

    بنابراین با توجه به اهمیت هوش هیجانی در زندگی لزوم دسترسی به ابزار سنجش مناسب در این زمینه وجود دارد که متناسب با فرهنگ و جامعه ایرانی قابل کاربرد باشد.

    در این زمینه ضمن جستجو در منابع اطلاعاتی پرسشنامه هوش هیجانی بار- اُن[4] به دلیل جامعیت و سادگی انتخاب گردید.

    بیان مسأله با توجه به اینکه هوش هیجانی بر سلامت حافظه و نیروی عقل، ادراک، معنا بخشی تجربه ها، داوری صحیح، تصمیم گیری مناسب و رشد روانی- اجتماعی فرد تأثیر چشمگیر میگذارد، لذا افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند قدرت بیشتری برای سازگاری با مسائل جدید روزانه دارند.

    هم چنین هوش هیجانی بالا با برون گرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر و با توان بودن، هماهنگ کردن احساسات مختلف، شناسایی این احساسات و تأثیر آنها بر مغز و رفتار همبستگی دارد.

    در مقابل هوش هیجانی پایین با رفتارهای مسئله ساز درونی، سطح پایین همدلی، ناتوانی در تنظیم خلق و خو، افسرده خویی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، انحرافات جنسی، تخریب دارایی، دزدی و پرخاشگری همراه است.

    ( قمرانی و جعفری، 1383).

    بنابراین هوش هیجانی دارای ابعاد و مؤلفه هایی که ممکن است فرهنگ بسته باشد.

    به عبارتی تحت تأثیر الگوها و باورهای فردی و جمعی گروههای اجتماعی مختلف، معانی و تعابیر مختلفی از آن استنباط شود.

    به علاوه هر مشاور و روانشناس بالینی باید با روشهای انتخاب، اجرا، تفسیر نتایج آزمون ها آشنا باشد.

    اگر آزمون بطور صحیح انتخاب، اجرا و تفسیر شود، می تواند به یافتن راه حلی برای مشکل مراجع، کمک کند.

    در غیر اینصورت نتیجه ای جز اتلاف وقت و گمراهی مشاور در کمک به مراجع نخواهد داشت.

    (شفیع آبادی، 1370).

    در این مهم باید از ابزارهایی استفاده کرد که قابلیت کاربردی در محیطهای مختلف از حیث فرهنگی را داشته باشد و براساس جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند هنجار شود.

    لذا با توجه به اینکه اصل پرسشنامه هوش هیجانی بار- اُن متعلق به فرهنگ غربی است، ‌لازم است با جامعه ایرانی و طبقات مختلف آن هنجار شود.

    به دلیل تنوع فرهنگی در کشور، ما نیازمند هنجار شهری برای این آزمون هستیم.

    تا به این پاسخ برسیم که آیا پرسشنامه مذکور از لحاظ شاخص‌های روان سنجی قابلیت کاربرد در جمعیت دانش آموزی را دارد؟

    اهمیت و ضرورت تحقیق آشنایی با تئوری هوش هیجانی، دیدگاه جدیدی درباره پیش بینی عوامل مؤثر بر موفقیت و هم چنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم می کند، که تکمیل کننده علوم شناختی، علوم اعصاب و رشد کودک است.

    از هوش هیجانی در زمینه های آسیب شناسی روانی و تعلیم و تربیت، روابط میان فردی، رضایت حرفه ای، هوش و شغل، سلامت جسمی، فعالیتهای اقتصادی و تجاری، بهزیستی روانی می شود صحبت به میان آورد.

    ( حسینی حسین آبادی 1383، سیاروچی و همکاران2001، مختاری پور 1381).

    لذا با توجه به گستردگی حیطه هوش هیجانی و تأثیر آن در زندگی انسانها ضرورت دارد که آزمونی با توجه به فرهنگ و جامعه ایرانی هنجار شود.

    بنابراین اهمیت پژوهش حاضر، این است که بتوان با هنجار نمودن یک پرسشنامه هوش هیجانی در جامعه مورد نظر کمکی هر چند اندک به دانش آموزانی که در سنین حساس قرار دارند، و اغلب برای انتخاب راه و روش زندگی آینده، به خود شناسی بیشتر نیاز دارند، ارائه کرد.

    این پرسشنامه میتواند برای روان سنجها، روان شناسان بالینی، مشاوران و روان درمانگران، در تشخیص و درمان کاربرد فراوانی داشته باشد.

    با هنجار کردن پرسشنامه مزبور مشاوران دبیرستانها و همچنین مراکز مشاوره و بهداشتی و درمانی مستقر در یزد، قادر خواهند بود که تا حدی دانش آموزان و جوانان دارای هوش هیجانی پایین را شناسایی کرده و اقدامات بعدی که میتواند شامل اجرای آزمونهای تخصصی تر، استفاده از روشهای آموزش مناسب، اقدامات مشاوره روانشاختی و مدد کاری لازم و غیره شود را بکار گیرند.

    همچنین مسئولین مشاوره را بر این موضوع که مشکلات دانش آموزان و جوانان بیشتر حول چه محورهایی قرار دارد واقف سازد.

    بنابراین رهنمودهایی برای آنان جهت برگزاری دوره‌هایی برای آموزش و تعلیم و درمان و حل مشکلات برای مشاوران فراهم آورد که این امر می تواند مفید و اثر بخش باشد لذا با توجه به گستردگی حیطه هوش هیجانی و تأثیر آن در زندگی انسانها ضرورت دارد که آزمونی با توجه به فرهنگ و جامعه ایرانی هنجار شود.

    بنابراین رهنمودهایی برای آنان جهت برگزاری دوره‌هایی برای آموزش و تعلیم و درمان و حل مشکلات برای مشاوران فراهم آورد که این امر می تواند مفید و اثر بخش باشد.

    اهداف پژوهش الف) هدف کلی هدف اصلی تحقیق هنجار یابی فرم کوتاه شده پرسشنامه هیجانی بار- اُن در جامعه دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی ناحیه ی دو آموزش و پرورش شهر یزد در سال تحصیلی 87- 1386 می‌باشد.

    ب) اهداف جزئی مهمترین اهداف جزیی تحقیق به شرح زیر است: - بررسی همبستگی مواد آزمون با هم و با نمره کل آزمون - بررسی همبستگی خرده مقیاس های آزمون با یکدیگر - بررسی پایایی پرسشنامه بار- اُن در جامعه مورد تحقیق - بررسی پایایی خرده مقیاس های آزمون قبل از تحلیل - بررسی پایایی خرده مقیاس های آزمون بعد از حذف سئوالات نامناسب - بررسی شاخص های توصیفی خرده مقیاس ها و نمره کل آزمون - بررسی امکان وجود ساختار عاملی جدید در جامعه تحقیق حاضر با توجه به داده های جمع آوری شده - بررسی تفاوت هوش هیجانی پسران و دختران - بررسی تفاوت هوش هیجانی دانش آموزان در رشته های تحصیلی مختلف سئوالات پژوهش 1- آیا مواد آزمون دارای همبستگی معنادار با هم و با نمره کل آزمون هستند؟

    2- آیا خرده مقیاس های آزمون دارای همبستگی درونی با یکدیگر هستند؟

    3- آیا بر اساس پاسخ های افراد آزمودنی پرسشنامه بار- اُن در جامعه تحقیق دارای پایایی قابل قبول است؟

    4- آیا خرده مقیاس های آزمون قبل از تحلیل به تفکیک دارای پایایی می باشد؟

    5- آیا خرده مقیاس های آزمون بعد از حذف سئوالات نامناسب دارای پایایی می باشد؟

    6- شاخص های توصیفی خرده مقیاس ها و نمره کل آزمون چیست؟

    7- آیا ساختار عاملی جدیدی در جامعه تحقیق حاضر برای داده های جمع آوری شده وجود دارد؟

    فرضیه های تحقیق 1- آیا بین هوش هیجانی دختران و پسران دانش آموز تفاوت وجود دارد؟

    2- آیا بین هوش هیجانی دانش آموزان رشته های مختلف تفاوت وجود دارد؟

    تعریف متغیر هوش هیجانی تعریف نظری: یک دسته از توانایی های غیر شناختی که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد.

    ( رشتی،1385).

    تعریف عملیاتی: هوش هیجانی از لحاظ عملیاتی سازه ای است که براساس نمره فرد در پرسشنامه هوش هیجانی بار- اُن مشخص می گردد.

    فصـل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق مقدمه در سالهای متمادی بهره هوشی یا هوش بهر، معیاری برای سنجش هوش فردی به شمار می آمد.

    و از آزمون بهره هوشی تنها شاخصی که نشان دهنده توانایی یادگیری و میزان موفقیت شخصی محسوب میشد، استفاده می کردند.

    در سالهای اخیر این امر مورد بحث و چالش علمی قرار گرفت، زیرا بسیاری از افراد در آزمون ورودی دانشگاهها و مؤسسات عالی از نظر بهره هوشی نمره بالایی کسب می کردند، اما این افراد در محیط کار و خانواده چندان موفق نبودند، و برعکس افرادی که بهره هوشی پایینی داشتند، در محیط کار افرادی موفق و سازگار به شمار می‌رفتند، که علت آن میتواند به سطح هوش هیجانی فرد مربوط باشد.

    (آقایار، 1383).

    این فصل در دو بخش ارائه می گردد.

    ابتدا به ادبیات نظری درباره هوش هیجانی پرداخته می‌شود، که به توصیف کلی هوش هیجانی که شامل تاریخچه طرح هوش عاطفی، تعاریف هوش هیجانی، رویکردها در تعریف هوش عاطفی، گستره هوش هیجانی (شغلی، زناشویی، تحصیلی، اختلال های روانی، حافظه، آینده) آموزش و پرورش و افزایش هوش هیجانی و...

    .

    همچنین هوش هیجانی از دیدگاه بار- اُن، مشخصات آزمون هوش هیجانی، حیطه های پرسشنامه بار- اُن، نحوه نمره گذاری، کلید نمره گذاری، ارزیابی پرسشنامه و...

    می باشد.

    و در بخش دوم سوابق پژوهشی ارائه می شود، که مهمترین تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور در این زمینه ذکر می گردند.

    تاریخچه طرح هوش هیجانی مدتها قبل از تمدن بشری فلاسفه ای چون ارسطو، سقراط، افلاطون، سنت اگوستین، دکارت، پاسکال و کانت مجذوب نقش عاطفی در تفکر و رفتار شده اند.

    افلاطون اولین کسی بود که فکر می کرد، عاطفه، جنبه بسیار ابتدایی و حیوانی انسان است که با عقل و منطق سازگار نیست.

    هم چنین چارلز داروین موضوع هوش عاطفی را برای اولین بار در سال 1837 میلادی مطرح کرد.

    و در سال 1873 اولین اثر معروف خود را در این زمینه منتشر کرد.

    داروین اثبات کرد که ابراز عواطف در رفتار سازگارانه افراد نقش اساسی ایفا می کند.

    این یافته به عنوان یک اصل مهم هوش عاطفی تا امروز مورد قبول صاحبنظران بوده است.

    (سیاروچی و همکاران 2001، ص85 و ص141).

    1900 الی 1969 هوش هیجانی به عنوان دو حیطه جدا از هم تحقیقات در باب هوش : در این دوره حوزه آزمون گری روانشناختی برای هوش رشد و گسترش یافت و یک تکنولوژی صریحی درباره آزمونهای هوش قدم به عرصه وجود گذاشت.

    تحقیقات درباب هیجان: در حوزه ای جدا، از هیجان، بحث و گفتگو متمرکز بر همان مشکل قدیمی مرغ و تخم مرغ بود، که کدامیک زودتر بوجود آمده اند، واکنشهای فیزیولوژیک یا هیجان.

    در دیگر گستره های کاری، داروین در رابطه با انفعال پذیری و تکوین پاسخهای هیجانی سخن گفته بود.

    اما در طول این دوره هیجان اغلب به عنوان یک موضوعی که فرهنگی است تعیین شد و عمدتاً محصول آسیب شناسی و پدیده‌هایی با ویژگی فردی نگریسته می شد.

    (دهشیری 1383، ابراهیمی بی تا).

    تحقیقات در باب هوش اجتماعی همانگونه که آزمونگری هوش پا به عرصه وجود گذاشت و تمرکز بر روی هوش کلامی و بیانی بود، تعدادی از روانشاسان بدنبال شناسایی هوش اجتماعی هم بودند.

    از جمله هوش اجتماعی در سال 1920 توسط ثراندیک مطرح شد.

    وی در مقاله ای در روزنامه هارپر اظهار داشت، که: «هوش اجتماعی یعنی توانایی درک دیگران و عمل کردن عاقلانه در ارتباطهای بشری» که جنبه ای از هوش هیجانی است و به خودی خود جنبه ای از هوش بهر را نیز تشکیل می‌دهد.

    (همان منبع).

    به علاوه وکسلر نیز به ابعاد غیر شناختی هوش عمومی تأکید کرده است.

    وکسلر در صفحه 103 گزارش 1943 خود درباره هوش مینویسد: « کوشیده ام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوش، عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارد.

    که می تواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند نمی توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم مگر اینکه آزمونها، معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی دربر داشته باشد».

    (مقنی زاده1382).

    وکسلر در صدد آن بود که جنبه های غیر شناختی و شناختی هوش عمومی را با هم بسنجد.

    تلاش او را در این زمینه میتوان در استفاده وی، از کاربرد خرده آزمونهای تنظیم تصاویر، درک و فهم، که دو بخش عمده آزمون وی را تشیکل می دهد، دریافت.

    درخرده آزمون درک و فهم، سازگاری اجتماعی و در تنظیم تصاویر، شناخت و موقعیتهای اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد.

    لیپر 1948 نیز براین باور بود که تفکر هیجانی بخشی از تفکر منطقی است و به این نوع تفکر یا به معنای کلی تر “هوش” کمک می کند.

    ( دهشیری،1383).

    روانشناسان دیگری نظیر مایر و سالوی (1993) نیز پژوهشهای خو را به جنبه های هیجانی هوش متمرکز کرده اند، ولی به هر جهت تلاش در این راه مایوس کننده بود و مفاهیم هوشی منحصراً بصورت شناختی باقی ماندند.

    ( دهشیری 1383، ابراهیمی بی تا).

    1970 الی 1989 پشتازان هوش هیجانی طلایه داران هوش هیجانی در این دهه تلاش می کردند.

    حوزه شناخت و عاطفه ظهور یافت تا به بررسی این مطالب بپردازد که چگونه هیجانات در رابطه با افکار می باشند.

    در این دوره عنوان شده بود، که افراد افسرده ممکن است، نسبت به دیگران کمی بیشتر واقع گرا و دقیق باشند، و از این رو نوسانات خلقی آنها ممکن است، خلاقیت آنها را ارتقاء بدهد.

    حوزه ارتباط غیر کلامی، مقیاسهایی را گسترش داد، تا برای ادراک اطلاعات غیر کلامی که قسمتی از آنها هیجان بود، در باب تظاهرات چهره ای و ژستها عمل کنند.

    آن افرادی که در حوزه هوش مصنوعی کار می‌کردند به بررسی این مطلب پرداختند، که چگونه کامپیوترها ممکن است، بفهمند و دلیل بیاورند درباره اینکه داستانها دارای ابعاد هیجانی هستند.

    (سیاروچی و همکاران،2001).

    تئوری جدید گاردنر، در باب هوش چند گانه به توصیف یک هوش درون فردی پرداخت، که این هوش در برگیرنده قابلیت ادراک نماد سازی هیجانات می باشد.

    کارهای تجربی بر روی هوش اجتماعی به این نتیجه رسید که ( هوش اجتماعی) به مهارتهای اجتماعی، مهارتهای همدلانه، نگرشهای پیش اجتماعی، اضطراب اجتماعی و هیجان پذیری، تقسیم می شود.

    تحقیقات در باب مغز شروع به جداسازی ارتباطات میان هیجان و شناخت کردند.

    (استفاده به طور معمول از واژه هوش هیجانی ظاهر شد).

    1990 الی 1993 ظهور هوش هیجانی در 4 سال آغازین دهه 1990 مایر و سالوی رشته مقالاتی تحت عنوان هوش هیجانی چاپ کردند.

    این مقالات اولین بازنگری حوزه های بالقوه مربوط به هوش هیجانی بودند.

    در همان زمان مطالعات، نشان داده شده، شامل اولین توانایی سنجش هوش هیجانی، تحت همان عنوان به چاپ رسید.

    و دیگر مقیاسهای هوش هیجانی گسترش یافتند.

    علی الخصوص علوم مغزی.

    1994 الی 1997- عمومی سازی و گسترش مفهوم هوش هیجانی گلمن یک ژورنالیست علمی، کتاب مشهور خود را تحت عنوان « هوش هیجانی» منتشر ساخت.

    در آن کتاب، هوش عاطفی را به عنوان: «آگاهی به عواطف خود،‌مدیریت‌عواطف،برانگیختن‌خود،شناسایی‌عواطف‌وتنظیم‌روابط‌با‌دیگران» تعریف نمود.

    مجله تایم روی جلد خود واژه هوش هیجانی را بکار برد.

    تعدادی از مقیاس های شخصیتی تحت عنوان هوش هیجانی انتشار یافتند.

    بار- اُن 1997 مدلی چند عاملی برای هوش هیجانی تدوین کرده است.

    وی معتقد است که هوش هیجانی جزئی از توانائی ها و مهارتهایی است که فرد را برای سازگاری مؤثر با محیط و کسب موفقیت در زندگی تجهیز می کند.

    وصف هیجان در این نوع هوش رکن اساسی است که آنرا از هوش شناختی متمایز می کند.

    (ابراهیمی بی تا).

    1998 تا به حال، تحقیق و مؤسسه سازی هوش هیجانی چالش هایی در باب مفهوم هوش هیجانی انجام شد و مقیاسهای جدیدی در باب مفهوم و مقالات تحقیقی بازنگری شده در رابطه با موضوع معرفی گردیده است.

    (ابراهیمی بیتا، رشتی 1385، دهشیری 1381).

    تعاریف هوش هیجانی هوش هیجانی همانند هوش شناختی شناور است.

    هوش هیجانی ریشه خود را از مفهوم هوش اجتماعی می گیرد که اول بار توسط ثراندیک در سال 1920 شناسایی شد.

    (حامدی1382).

    نخستین تعریف رسمی از هوش هیجانی را در سال 1990 توسط سالوی و مایر مطرح شد: «توانایی شناسایی هیجانهای خود و دیگران و تمایز بین آنها و استفاده از اطلاعات برای هدایت تفکر و رفتار فرد» (همان منبع).

    گلمن (1995) هوش هیجانی را از هوش بهر جدا کرده است.

    بنظر او هوش هیجانی، شیوه استفاده بهتر از هوش بهر را از طریق خود کنترلی، اشتیاق و پشتکار و خودانگیزی شکل می دهد.

    (گلمن،1999).

    بار- اُن (1999)– هوش هیجانی را «یک دسته از توانائیها و مهارتهای غیر شناختی، که توانایی موفقیت فرد در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی را افزایش می دهد»بیان کرده است.

    (بار- اُن2000).

    سازه هوش هیجانی نماینده توانایی تشخیص، ارزیابی و بیان احساس و هیجان به نحو صحیح و سازگارانه است.

    (حامدی 1382).

    هوش هیجانی، عبارت است از پردازش مناسب اطلاعاتی که بار هیجانی دارند و استفاده از آنها برای هدایت فعالیتهای شناختی مانند حل مساله و تمرکز انرژی روی رفتارهای لازم.

    ( اکبرزاده، 1383).

    رویکردها در تعریف هوش عاطفی میتوان از دو رویکرد در تعریف هوش عاطفی نام برد: الف: رویکردهای اصیل و غیر ترکیبی که هوش عاطفی را به عنوان هوش که شامل عاطفه است، تعریف می کند.

    ب : رویکردهای معمولی و ترکیبی، که هوش عاطفی را با مهارتها و خصیصه های دیگری شامل بهزیستی روانی، انگیزشی و توانایی برقراری رابطه با دیگران، در هم می‌آمیزند و بر ترکیبی از آنها تاکید دارند.

    (رشتی، 1385).

    خصایصی که گفته می شود هوش عاطفی را می سازند.

    سالوی و مایر هوش عاطفی را به چهار حوزه تقسیم می نمایند: اولین حوزه شامل ادراک و ابراز عواطف می باشد، که در برگیرنده ی ارزیابی صحیح عواطف در خود و دیگران است.

    حوزه ی دوم شامل توانایی کاربرد جهت تسهیل تفکر است، که در برگیرنده‌ی پیوند و ارتباط صحیح عواطف با سایر احساسات، و نیز توانایی کاربرد عواطف، برای بهبود و افزایش تفکر می باشد.

    سومین حوزه یعنی درک و فهم عواطف، شامل تجزیه کردن عواطف به اجزای مختلف، فهمیدن و درک تغییر احتمالی از یک حالت احساسی به حالت احساسی دیگر، و فهم احساسات پیچیده در موقعیت های اجتماعی می باشد.

    در پایان، حوزه ی چهارم مدیریت عواطف است که شامل توانایی اداره‌ی احساسات خود و دیگران می باشد.

    گستره هوش هیجانی هوش هیجانی، آخرین و جدید ترین تحول در زمینه فهم رابطه بین تعقل و هیجان است.

    علیرغم دیدگاههای اولیه.

    نگاه واقع بینانه به ماهیت انسان نشان میدهد، که انسان نه منطق صرف است و نه احساس و هیجان صرف، بلکه ترکیبی از هر دو است.

    بنابراین توانایی شخص، برای سازگاری و چالش در زندگی به عملکرد منسجم قابلیتهای هیجانی و منطقی بستگی دارد.

    همانطور که تامکینز در سال (1962) بیان میکند: «تعقل بدون عاطفه، ناتوانی است و عاطفه بدون تعقل، نابینا است».

    (رضوی 1384) موفقیت در زندگی توانایی شخص را در استدلال و براساس تجارب هیجانی و سایر اطلاعات سرشار عاطفی، پاسخ به شیوه ای انطباقی با منابع ترسیم شده و تعقل درباره موفقیتهای گذشته و حال را به مبارزه می طلبد.

    به علاوه تجارب بالینی امروز مدعی است، که تفکر خالی از هیجان، فرایند تصمیم گیری رضایت بخش را غیر ممکن می‌سازد.

    بنابراین فقدان کفایت و قابلیت هیجانی می تواند، افراد را از دستیابی به پتانسیل بالقوه شان باز دارد.

    اما بـُعد مثبت این قضیه آن است که، هوش هیجانی قابل یادگیری هست و از لحاظ ژنتیکی ثابت نیست.

    لذا متخصصان تعلیم و تربیت و مربیان با استفاده از برنامه های عاطفی– اجتماعی توانسته اند تغییرات مثبت و معناداری در زندگی دانش آموزان از جمله، تحصیل بهتر، پرخاشگری کمتر، عدم اعتیاد را بوجود آورند.

    (رضوی 1384، دهشیری 1381، سیاروچی و همکاران 2001، شولتز 1998).

    هوش هیجانی و توانایی شغلی از هوش عاطفی برای گزینش و رشد و توسعه ی توانایی های شغلی، آموزش و بهبود مدیریت منابع انسانی، استفاده می شود.

    مهارتهای عاطفی و اجتماعی، بخش مهمی از توانایی های افراد برای احراز شغلی است، که طالب آن هستند.

    هم چنین این نوع هوش، به عنوان یک عامل واسطه ای و سازمان دهنده میتواند موجب بهبود عملکرد گروه شود.

    زیرا برای گروه این امکان را فراهم می آورد که بطور سریع و موثر به شکل هماهنگ در آید.

    (رشتی 1385، دهشیری 1383).

    هوش هیجانی و موفقیت زناشویی هوش هیجانی با شادکامی در زندگی زناشویی و دوام آن رابطه دارد.

    مدیریت و تنظیم هوشمندانه ی عواطف یک عامل مهم و تعیین کننده در سلامت ازدواج و زناشویی است.

    زوجهای شاد و سعادتمند، آنهایی هستند که به صورت دقیق و صحیح به ادراک، تشخیص و تنظیم و ابراز عواطف خود با یکدیگر می پردازند، و هر چه از سطح بالاتری از این توانایی برخوردار باشند، زندگی سعادتمند تر و خوشبخت تری خواهند داشت.

    هم چنین ناتوانی مردان در تشخیص و ابراز دقیق عواطف، علت مهم و اساسی ازدواجهای ناموفق است.

    (دهشیری 1383، سیاروچی و همکاران 2001، کرتیس1963).

    هوش عاطفی و اختلالهای روانی هیجانها نقش اساسی در اختلالهای روانی ایفا می کنند.

    شاید به این دلیل که انسان باید عقلانی و منطقی باشد.

    گروس(1998) مطرح می کند که عدم تنظیم هیجان در نیمی از اختلالهای محورI و در تمام اختلالهای محورII نقش مهمی ایفا می کند.

    (خداپناهی، 1385).

    لذا در حوزه های روان پزشکی و طب روانی تنی، درمانگران و پژوهشگران از سازه ای بنام الکسی تیمیا، که به نحوی باهوش عاطفی در ارتباط است، صحبت می نمایند.

    افرادی که دچار الکسی تیمیا هستند، نمی توانند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار نموده و سازگار گردند، و آمادگی ابتلا به انواع اختلالات روانی ( اختلال سوء مصرف مواد، اختلال خوردن، اختلال جسمانی شکل، اختلال افسردگی و اضطرابی، اختلال شخصیت مرزی) را دارند، و این اختلال میتواند باعث انواع آشفتگی و بهم ریختن فرایند تنظیم و اداره عواطف در آنان گردد.

    بنابراین هوش هیجانی شیوه ای پذیرفته شده برای ارزیابی موفقیت یک فرد است.

    ( کاظمی 1385، سیاروچی و همکاران 2001، گلمن 1999).

    هوش هیجانی و حافظه تجربه های عاطفی ما بر نحوه ذخیره سازی اطلاعات در حافظه مربوط می شود.

    حالات عاطفی نقش تعیین کننده ای در نحوه پردازش و اندوزش محتوای اطلاعات، ایفا می‌کنند.

    تحریک عواطف در جهت مثبت منجر به تقویت انگیزه و مبارزه برای رسیدن به هدف می شود.

    (کیاسالار، بی تا).

    هوش عاطفی و آینده هوش عاطفی، می تواند به مادر زندگی کردن در لحظه حال بسیار کمک کند.

    حالات عاطفی، غالباً ما را از زمان حال غافل نگه می دارند، و نسبت به آینده مبالغه آمیز و تحریف شده عمل می کنند.

    مروری بر احساسات حال و گذشته، می تواند به مادر پیش بینی آینده و احیاناً در تغییر نگرش ما به آینده نقطه تأملی ایجاد کند.

    در مجموع این نظریه (هوش هیجانی) از خصوصی ترین حالتهای افراد تا گسترده ترین روابط فرد با اجتماع را در بر می گیرد.

    بنابراین عاطفه بر بیشتر رفتارهای ارتباطی، گروهی، تصمیم های سازمانی، رفتارهای مرتبط با سلامت، بهداشت و حتی خریدهای روزانه تأثیر می گذارد، و هوش عاطفی، لزوماً شامل آگاهی از چگونگی و زمانی است که این تأثیر صورت می گیرند.

    هم چنین در زمینه ی سلامت جسمی، سطح مناسب و منطقی ابراز عواطف به ما کمک می نماید، تا بتوانیم از پیامدهای منفی چون ابراز خشم یا سرکوبی عواطف بپرهیزیم.

    در زمینه سرمایه گذاری های تجاری، یادگیری مدیریت و کنترل پشیمانی خود از سرمایه گذاری یا اضطراب ناشی از آن، کلید طلایی موفقیت، در زمینه تجارت و سرمایه گذاری و پرهیز از پیامدهای آسیب شناختی ضرر و زیانهای اقتصادی می باشد.

    هوش عاطفی به فرد کمک می کند که هم سالم باشد و هم ثروتمند (عبدی 1384، سیاروچی و همکاران2001، کاظمی 1385، کرتیس 1963).

    آموزش و پرورش و افزایش هوش هیجانی شکل گیری اجزای هوش هیجانی از همان بدو تولد کودک آغاز می گردد، و به عنوان مبنای تمام یادگیری های بعدی او، عمل می کند.

    خانواده به عنوان اولین مدرسه آموزش هیجانها به کودک مطرح است.

    نحوه برخورد والدین با کودک، در شکل گیری ویژگی‌های عاطفی وی مؤثر است.

    نتایج مطالعات مختلف نشان میدهد، والدینی که فاقد الگوهای صحیح تربیتی اند، به احساسات و نیازهای کودک توجه نمی کنند، فرصت اکتشاف و کنجکاوی را از کودک سلب می نمایند، در برابر اشتباهات کودک موضعی مستبدانه و توام با تنبیه اتخاذ می‌کنند، نحوه صحیح بیان احساسات و عواطف را به کودک آموزش نمی دهند، مجادله‌های کلامی و غیر کلامی با همدیگر و کودکانشان دارند، خواستهای خویشتن را به کودک تحمیل می کنند، به برخوردهای افراطی و ترحم آمیز متوسل می شوند، به طور ناخواسته کودکانی پرورش میدهند که فاقد کفایت عاطفی و هیجانی اند.

    (کاظمی،1385).

    اگر ما سعی کنیم در کنار آموزشهای علمی فرزندانمان، تحولاتی مثل، سواد آموزی هیجانی، خود شناسی و هوش هیجانی را نیز قرار دهیم، آنها یاد خواهند گرفت وقتی عصبانی شدند، به جای اسلحه از زبان و به جای زور از همدلی استفاده کنند و بتوانند هیجانات خود را شناسایی، کنترل و هدایت کنند.

    (عبدی،1384).

    لذا یکی از راه حلهای پیشنهادی برای پرورش هوش هیجانی، ایجاد یک محیط امن عاطفی است به گونه ای که کودکان بتوانند با آزادی و امنیت خاطر درباره احساساتشان با والدین گفتگو کنند.

    پس باید به آنها نشان داد که به احساسات آنها توجه شده و نظریات آنها با صبر و حوصله شنیده می شود.

    حتی اگر نظریات کودکان مورد قبول والدین نیست، بهتر است با استدلال خواهی آنها را توجیه کنند، و اگر اشتباهی از جانب والدین رخ داد، باید از کودکان عذر خواهی کنند تا عملاً آموخته باشند که پذیرش اشتباهات و احساس تأسف امری طبیعی است.

    (رشتی،1385).

    هم چنین آموزش مهارتهای اجتماعی نیز یکی از راه های افزایش هوش هیجانی است.

    این آموزشها شامل برنامه های کنترل خشم و عصبانیت، همدلی، تشخیص و به رسمیت شناختن تشابهات و تفاوتهای مردم.

    اظهار ادب و صمیمیت و تعارف، اداره خود، برقراری ارتباط، ارزیابی خطرات، خود گفتاری مثبت، حل مساله و مشکل، تصمیم گیری ایجاد هدف و مقاومت در مقابل فشار گروه همسن است.

    ( حسینی حسین آبادی 1383، رشتی 1385).

    بعلاوه سالوی عقیده دارد، که بسیاری از مهارتهایی که قسمتی از هوش هیجانی هستند، می‌توانند یاد گرفته شوند.

    روان درمانی، مشاوره، مربی گری، آماده سازی راههایی هستند که بوسیله آنها می توان مهارتهای هیجانی را افزایش داد.

    (مایر و سالوی2002، نقل از خشنودی فر1385).

    بنابراین آنچه مسلم است این است که مهارتها و قابلیتهای هیجانی قابل یادگیری بوده و وارد نمودن آموزش اینگونه مهارتها در برنامه آموزشی استاندارد مدارس و حتی دانشگاه‌ها و مراکز صنعتی و تدریس آنها مانند سایر مهارتهای تخصصی در رویکرد پیشگیرانه مهم بشمار می آید.

    برای نمونه صنعت آمریکا 50 میلیون دلار صرف آموزش هوش هیجانی کارکنان خود کرده است و بسیاری از این آموزشها، بر توانایی ها و قابلیتهای اجتماعی و هیجانی آنها تمرکز یافته اند.

    گرانت برای پدید آوردن“هوش هیجانی” در فرد برنامه آموزشی چند مرحله ای زیر را پیشنهاد کرد که با موفقیت خوبی همراه بود.

    الف) آموزش مهارتهای هیجانی شناسایی و نامگذاری احساسات، ابراز احساسات، مدیریت احساسات، به تعویق انداختن کامیابی، کنترل هیجانها، آگاهی یافتن از تفاوتهای موجود میان احساسات و عمل.

    ب) آموزش مهارتهای شناختی صحبت با خود ( اجرای گفتگوی درونی)، دریافتن و تفسیر نشانه های اجتماعی، استفاده از گامهای مشخصی برای حل مسائل و انجام تصمیم گیری ها ( به عنوان مثال، کنترل هیجان، تعیین اهداف و...) درک نظر گاه دیگران درک هنجارهای رفتاری، داشتن دیدگاهی مثبت به زندگی و خود آگاهی.

    ج) آموزش مهارتهای رفتاری مهارتهای غیر کلامی، مهارتهای کلامی، در اجرای این برنامه، استادان از شیوه های متفاوتی استفاده می کنند.

    اما نوعاً با شناخت هیجانات آغاز می کنند و از دانش آموزان می خواهند درباره احساسات مختلف خود تا آنجا که میتوانند در مقابل دوستانشان آنها را توصیف کنند.

    ده‌ها تمرین وجود دارد که متناسب با شرایط سنی و سطح تحول آنها طراحی شده است، و کودکان و نوجوانان می آموزند، که چگونه هیجانات خود را بشناسند و با چه شیوه ای بر هیجانات، عواطف و رفتار خود مدیریت کنند.

    (اسدی1382، عبدی 1384، اکبرزاده 1383).

    نقش مدرسه در پرورش هوش هیجانی جایگاه مدرسه در پرورش ابعاد مختلف شخصیت کودکان از دیر باز مورد توجه متخصصان قرار گرفته است.

    پرورش ابعاد شناختی به همراه ابعاد غیر شناختی، تاثیرهای فراگیر و عمیق بر روند شکل گیری شخصیت دانش آموزان می گذارد.

    مدارسی در پرورش استعدادهای هیجانی، موفق اند که به ایجاد رابطه ای مناسب بین دانش آموزان، معلمان و سایر اعضای مدرسه کمک کنند.

    در چنین مدارسی معلم و دانش آموزان برای ایجاد تعامل و رابطه متقابل و مطلوب تلاش میکنند.

    برنامه های آموزش مهارتهای هیجانی اینگونه مدارس نه تنها به آگاهی دانش آموزان از حالتهای هیجانی خود کمک می کنند، بلکه عزت نفس آنان را نیز تقویت نموده باعث می شوند که در آزمونهای شناختی استاندارد نمره های بهتری کسب کنند.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

نقش هوش هیجانی EQ در فراگیری زبان دوم مراحل تفصیلی اجرای طرح تحقیق علمی به طور کلی برای انجام دادن تحقیق علمی می توان 12 مرحله تفصیلی را مورد نظر قرار داد. فهرست مراحل اجرای یک طرح تحقیق علمی : 1-انتخاب موضوع تحقیق موضوعی که برای تحقیق انتخاب نموده ام عبارت است از ٌ نقش هوش هیجانی در فرا گیری زبان دوم ٌ با توجه به ویژگی های یک موضوع تحقیق برای من این موضوع دارای ویژگی های ممتازی ...

در این یادداشت بلند! با استفاده از دو مقاله به بررسی دلالت های استفاده از فنون ارزشیابی توصیفی در نظام برنامه ریزی درسی با توجه به نظام موجود ارزشیابی تحصیلی و مقررات موجود ارتقاء تحصیلی در آموزش و پرورش کشور می پردازیم. متاسفانه در ادبیات آموزشی موجود در کشور ما، امتحان که نوعی اندازه گیری (Assessment) می باشد؛ با ارزشیابی (Evaluation) که نوعی قضاوت است؛ یکسان پنداشته شده است. ...

عامل 1) هوش درون فردی ( Intelligence Intrapersonal ) به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی, بیان احساسات, عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به روشی غیر مخرب و رها بودن از وابستگی هیجانی اطلاق می شود . و خود آگاهی هیجانی ( باز شناسی و فهم احساسات خود) , جرات ( ابراز احساسات , عقاید , تفکرات و دفاع از حقوق شخصی به شیوه ای سازنده ) , خود تنظیمی ( آگاهی , فهم, پذیرش و احترام به خویش ) ...

چکیده مشکلات روانی – اجتماعی کودکان و نوجوانان تأثیر مستقیم بر یادگیری و فرآیند تحصیل آنها دارد. پژوهش‌های بی‌شماری نشان میدهد که از هر پنج دانش‌آموز یک نفر دچار مشکلات مربوط به سلامت روانی است و متأسفانه به سبب عدم پیشگیری، اینگونه اختلالات رفتاری تا مقاطع تحصیلی بالاتر و حتی تا هنگام ورود به جامعه در دانش‌آموزان ماندگار است. یکی از این اختلالات افسردگی می‌باشد که در کودکان ...

هوش هیجانی چیست؟ به چند نفر از موفق‌ترین افراد در زندگی تان فکر کنید و به خصیصه‌‌های مشترکی که آنها با یکدیگر دارند. بی‌شک ، دایره دوستان این افراد بزرگ و متنوع است. ارتباطات شخصی‌شان قوی و زندگی خانوادگی شان مملو از افتخار و کامیابی است. آنها نسبت به دیگران ، حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می‌کنند، علاقه نشان می‌دهند. آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند، احترام همسالانشان را ...

فصل اوّل مقدمه : هوش هیجانی به عنوان مجموعه ای از عوامل که می تواند فرد را به طرف روابط سالم و توانایی برای پاسخ به کوشش های زندگی شخصی و حرفه ای در جهت مثبت هدایت کند ، تعریف شده است (مک مولن 2003) . نظریه پردازان هوش معتقدند که IQ به ما می گوید که چه کار می توانیم انجام دهیم. در حالیکه هوش هیجانی به ما می گوید که چه کاری باید انجام دهیم . IQ شامل توانائی ما برای یادگیری تفکر ...

1-1مقدمه بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است. افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به ...

1-1 بیان مسأله بازی وسیله ای طبیعی برای بیان و اظهار خود است، آدلر1 روانشناس معروف در سال 1937 می گوید: هرگز نباید به بازیها به عنوان روشی برای وقت کشی نگاه کرد. لندرث2 در سال 1995 اظهار می دارد که بازی برای کودک مساوی با صحبت کردن برای یک بزرگسال است، بازی و اسباب بازی کلمات کودکان هستند. ابتدا مکاتب مختلف روشهای یکسانی را در درمان کودکان و بزرگسالان در پیش می گرفتند، اما به ...

همه چیز از یک مقدمه کوچک شروع شد و سپس بالا گفت « یان مور»[1] دانش آموز سال آخر جفرسون در بروکلین با دوست خود خلیل سامپتر[2] پانزده ساله اختلافی پیدا کرده بودند از پی این اختلاف به عیب جویی کردن از او و تهدید وی پرداختن در آن لحظه این نزاع به حد انفجار خود رسیده بود . خلیل از ترس اینکه یان و تامرون قصد داشتند او را کتک بزنند ، ، یک روز صبح یک اصلحه کالیبر 38 را با خود به مدرسه ...

هوش هيجاني به طور فزاينده اي تبديل به يک عامل اندازه گيري رهبران اثر بخش بالقوه شده است . با داشتن استعداد وهوش بالا امکان دارد يک تحليل گر مالي عالي و يا يک محقق منطقي شد اما با توسعه هوش هيجاني مي توان کانديدايي براي CEO و يا يک وکيل برجسته شد. هد

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول