مقدمه:
اگر در خانواده دچار مشکل هستید، اگر در محیط کار آنچنان که باید و شاید موفق نیستید اگر برای جامعه خود یک شهروند مثبت و مفید نیستید. اگر در انتشار افکارتان، یا استفاده از حمایت های دیگران(همکاران، همکلاسی ها، خویشاوندان، همسایگان، دوستان و نزدیکان) خود کامیاب و برخوردار نیستید همه و همه ناشی از ضعف اعتماد به نفس است و بس! اعتماد به نفس یعنی اضافه شده، یعنی آرام شدن، یعنی پشتیبانی دیدن یعنی ترمیم و تکمیل گردیدن. فکرهای غلط، ترس و پرهیز از ارتباطات مثبت، اجتناب از گفت و گوهای منطقی، عاقلانه و در عین حال دوستانه و تنهایی، عامل استثنایی برای عدم موفقیت و شکست خوردن است. اعتماد به نفس کلید طلایی برای برخورداری از روابط سالم و لذتبخش خانوادگی و اجتماعی، اسباب رسیدن به موقعیت مناسب و درآمد و پس انداز مکفی و اساس دوست داشتن و برقراری ارتباطات سودمند و موثر است.
شما نیز می توانید برای رسیدن به خواسته ها و شرایط مطلوب دست به تغییر باور و ایجاد زمینه های روانی لازم برای تقویت اعتماد به نفس در خود بزنید. اصول اساسی اعتماد به نفس به شما می آموزد که چگونه نشاط را، اشتغال را، امنیت روانی و اجتماعی راه رهایی از مشکلات و خلاصی از ناملایمات را از خویش و نه از دیگران و نه از جامعه انتظار داشته باشید.
با عمل کردن به این اصول و اعتماد به نفس در شما تقویت شده و شهامت ابراز نظر در مقابل دیگران و جرات رد کردن اشتباه های منفی در وجودتان شکل می گیرد. با تقویت اعتماد به نفس تقویت مبانی جامعه پذیری و آداب شهروندی، قبول مسوولیت های پدر و مادر بودن، فرزند بودن، دانشجو بودن، شهروند بودن، همسایه بودن و … امکان پدیر خواهد بود.
از طرفی رهایی از محدودیت ها و ناتوانی های تحمیلی به انسان زمانی میسر خواهد شد که انسان خود بدین باور برسد که دارای توانمندی های درونی بسیار است. در حقیقت باید ارزش خویش را بشناسید و با اعتماد به نفس کامل برای رفع نواقص و حل مشکلات گام بردارید. همیشه به یاد داشته باشید«شما همانی هستید که تصمیم گرفتید بشوید»
تعریف اعتماد به نفس
«اعتماد به نفس عبارت است از احساس اطمینان نسبتی به خود، به عبارت دیگر اعتماد به نفس یک فرد به نحوه ی احساس او درباره ی«من» خویش بستگی دارد»
«شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذارید؟ اگر پاسخ شما به این سوالات مثبت باشد در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آن برخودار هستید اما اگر شما نظر مساعدی نسبت به خودتان ندارید و برای خودتان احترام قائل نمی شوید، می توان گفت که شما دارای من ضعیفی هستید. مع الوصف، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او در یک موقعیت خودش را خوب و قوی بیندازد ولی دیگری خودپنداری ضعیفی داشته باشد.
اما چیزی که ناصف آور است این است که اغلب ما معمولا بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم و تمام توجه مان را بر روی نکته های ضعف هایمان متمرکز می کنیم و نه بر روی امتیازاتمان پس چاره کار چیست؟
نخستین قدم شما برای تقویت و بالا بودن اعتماد به نفس خود درک و فهم این حقیقت باید باشد که اعتماد به نفس، در واقع همان نظر و عقیده ای است که شما راجع به خودتان دارید آگاهی از این امر منجر به این خواهد شد که در تقویت اعتماد به نفستان در مسیر صحیحی گام بردارید. در مرحله ی بعدی باید از خودتان بپرسید که چرا در برخی از جنبه های زندگی دارای اعتماد به نفس کافی نیستید؟ یک دلیل آن شاید مورد مقایسه قرار دادن خودتان با افراد دیگر باشد.
به این ترتیب اگر در این مقایسه شما خودتان را کمتر از دیگران بدانید مسلما خودپنداریتان رو به نقصان خواهد بود به طور کلی هنگامی که شما خودتان را با فرد دیگری مقایسه می کنید این فرد چه یم هنرمند باشد و چه یک ورزشکار و چه یک وکیل، یک پزشک، یک تاجر و یک دانشجو اگر آن فرد را در بعضی خصوصیتها بهتر از خودتان بدانید خودپنداری شما تضعیف خواهد شد اما جهت مقابله با این وضعیت و جهت مقابله با این که خودپنداری صحیح و مناسبی از خود داشته باشیم بهترین شیوه نگریستن به سایر افراد داشتن یک نگرش کلی است که در آن همه ی انسان ها با هم برابر در نظر گرفته شوند به عبارت بهتر به هنگام مقایسه خود با دیگران باید به این نکته توجه داشته باشید که هر انسانی درباره ی منابع مختلفی است هیچ کس یک مرد یا یک زن نیست، بلکه بیش از هر چیز دیگری شما یک انسان هستید.
شما با یک اسب برابر نیستید زیرا یک اسب بسیار قوی تر از شماست. اما شما در مور قدرت خودتان نسبت به آن اسب هیچ نقصی در خودتان احساس نمی کنید سرعت یک سگ و هیکل یک فیل بسیار بیشتر از شماست اما شما اینگونه موارد نیز هیچ گونه کمبودی در خودتان احساس نخواهید کرد زیرا این حیوان خارج از دایره تعمیم شما به عنوان یک انسان قرار دارد برخی از ما افراد دیگر را دارای خصلتهایی می بینیم که خود فاقد آنها هستیم و لذا در خودمان احساس کمبود می کنیم این احساس کمبود و عدم کفایت حتی اگر در مورد یک جنبه ی جزئی و کوچک باشد سریعا در سرتاسر وجود و در کلیت خودپنداری ما گسترش می یابد. ولی اگر ما همه ی مردم را به چشم یک انسان بگیریم در آن صورت دیگر همه کس با هم برابر خواهند بود. بلند و کوتاه، ثروتمند و فقیر، دانا و نادان، چاق و لاغر و… همگی بی معنا هستند. هر کس دارای امتیازی نسبت به دیگران است شما دارای چه توانایی هستید که دیگران ندارند؟ مسلما شما می توانید کارهایی انجام دهید که افراد دور و برتان قادر به انجام آن کارها نیستند.
آیا داشتن این توانایی ها شما را برتر از دیگران می سازد؟ یا این که فقط به این معناست که شما می توانید کاری را بهتر از برخی از افراد دیگر انجام دهید؟ اگر در زندگی شما شخصی وجود داشته باشد که شما با نگاهی از پائین به بالا او را برتر از خودتان می بینید و از طرف دیگر اگر در زندگی شما کس دیگری وجود داشته باشد که شما با نگاهی از بالا به پایین، او را کمتر از خودتان می پندارید. باز هم لازم است به تقویت اعتماد به نفستان مشغول شوید.
اما اگر شما همه ی انسان ها را چه آنهایی را که قبلا برترین برترین ها و چه آنهایی را که کم ترین کمترینها هستند با خودتان برابر بدانید در این صورت می توان گفت که سطح اعتماد به نفس شما خوب و طبیعی است.
شما در صورتی از اعتماد به نفس بالا برخوردار خواهید شد که در رقابت دائم با تنها چیزی که احساس رقابت را در شما تحریک می کند. یعنی خودتان قرار داشته باشید. در این صورت زندگی از نظر شما چیزی همانند یک بازی جلوه گر خواهد شد. یعنی موقعیتهای دشوار زندگی را در حکم قوانین یک بازی در نظر خواهید گرفت.»
اعتماد به نفس ، عبارت است از احساس اطمینان نسبت به خود. به عبارت دیگر ، اعتماد به نفس یک فرد به نحوه ی احساس اودرباره ی (( من )) خویش بستگی دارد .شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید ؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذاریم ؟ اگرپاسخ شما به سوالات اخیر مثبت باشد ، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل ، برخوردار هستید ، اما اگرشما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید و برای خودتان احترام قایل نشوید ، می تون گفت که شما دارای من ضعیفی هستید .مع الو صف ، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او دریک موقعیت خودش را خوب و قوی بپندارد ، ولی در موقعیت دیگری خود پنداری ضعیفی داشته باشد .
اما ، چیزی که تاصف آور است ، این است که اغلب ما ، معمولا" بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم و تمام توجه امان را بر روی نکته ضعفهایمان متمرکز می کنیم نه بر وی امتیاز اتمان . پس ، چاره کار چیست ؟ نخستین قدم شما برای تقویت و بالا بردن اعتماد به نفستان ،درک و فهم این حقیقت باید باشد که اعتماد به نفس ، در واقع همان نظر و عقیده ای است که شما راجع به خودتان دارید. آگاهی از این امر منجر به این خواهد شد که در تقویت اعتماد به نفستان در مسیر صحیحی گام بردارید . در مرحله’ بعدی ، باید از خودتان بپرسید که چرا در برخی از جنبه های زندگی دارای اعتماد به نفس کافی نیستند ؟ یک دلیل آن ، شاید مورد مقایسه قرار دادن خودتان با افراد دیگر باشد .