دانلود مقاله بررسی تئوری شاهی آرمانی و تداوم آن در دوره اسلامی

Word 41 KB 9865 23
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • 1- مقدمه اندیشه ایرانیان باستان را مانند اندیشه دیگر مردمان دنیای قدیم، می توان از اسطوره‌های حماسه‌ها، کتابها و باورهای دینی و نیز سنگ نبشته‌های آنان دریافت.

    انسانهای دنیای کهن، اندیشه‌هایشان را در قالب اسطوره‌ها، آیین‌ها و سرودهای دینی بیان کرده‌اند؛ از این رو به قول مردم دکتر حمید عنایت یکی از علل دشواری تحقیق در اندیشه‌های سیاسی در ایران آمیختگی آنها با عقاید و تعالیم دینی و اخلاقی وجهان شناسی و تاریخی است .

    در حالی که در مغرب زمین و از زمان افلاطون سنت بر آن بوده است که رساله‌ها و کتابهای جداگانه در موضوع سیاست و کشورداری بنویسند، در فرهنگ ایرانی تفکرات مربوط به جامعه و حکومت چه در دوره پیش از اسلام و چه پس از اسلام در ضمن ملاحظات عام‌تری درباره این و دنیا مندرج است.

    بدین جهت آگاهی از چگونگی اندیشه‌های سیاسی مستلزم آن است که کم و بیش همه متون و منابعی که به نحوی خود کار بینش و نگرش ایرانی در زندگی فردی و اجتماعی است از اندرز نامه‌ها گرفته تا کتب ملل و نحل و شرح حالها بدقت مطالعه شود (عنایت، 1369: 61) این مقاله به دنبال بررسی نظریه شاهی آرمانی در ایران باستان و به عبارتی اندیشه سیاسی ایرانشهری و تداوم آن در دوره اسلامی می‌باشد؟

    سؤال اساسی این می‌باشد که مدل رهبری سیاسی ارائه شده در اندیشه سیاسی ایرانشهری کدم می‌‌باشد؟

    و این تئوری ارائه شده در دوره بعد از اسلام به چه شکلهایی متجلی شد؟

    فرضیه‌ای که مورد سنجش قرار می‌گیرد این است: مدل رهبری سیاسی در اندیشه ایرانشهری Persian utopia تئوری شاهی آرمانی بوده است؛ بعد از ظهور اسلام این تئوری در قالبهای مختلف از قبیل فلسفه سیاسی، سیاستنامه و حکمت اشراق ….

    تداوم پیدا کرد، اما این قالبهای تفکر هر کدام به فراخور موقعیت و شرایط سیاسی خاص خود، وجوهی از آن برداشته و در قالب تفکر خاص خود ادامه دادند.

    مفهوم بنیادین اندیشه سیاسی ایرانشهری شاه آرمانی دارای فرّه ایزدی است که شاه آرمانی دارای فرّه ایزدی عین شریعت است و نه هجری آن؛ اندیشه شاه آرمانی دارای حره ایزدی در کهن‌ترین منابع اندیشه ‌ ایرانشهری آمده است و با همین مفهوم بنیادین، اندیشه ‌ سیاسی مسیحی سده‌های میانه و بویژه روم شرقی پیوند می‌یابد که در آن نیز شاه موجودی نامیرا و خدا گونه است.

    شاه آرمانی نیز از آنجا که دارای فرّه ایزدی است.

    در نوشته‌های ایرانشهری به عنوان انسانی خداگونه، نماینده و برگزیده خدا بر روی زمین فهمیده می‌شود (طباطبائی؛ 1375: 131) 2- جهان بینی در ایران باستان با اینحال، اندیشه سیاسی مردمان باستان در بافت کلی جهانشناسی آنها جای گرفته است.

    جهان‌شناسی شیوه‌ای در پرداخت اندیشه است که فلسفه، دین، اخلاق و اندیشه سیاسی را با هم در بردارد، در جهان شناسی و جهان بینی ایرانیان، جهان دارای نظم و همگونی است.

    این نظم طبیعی، مقدس، و قا بل احترام است.

    البته این نحوه نگرش اختصاص به ایران ندارد؛ در واقع، کیهان شناسی غالب در میان انسانها تا قبل از عصر نوزایی (رنسانس)، نه فقط در میان ایرانیان، بلکه در همه جای دنیا، جهان را مجموعه‌ای می‌دانست که می‌توانست که می‌توان آنرا به یک خیمه همانند نمود.

    در این جهان خیمه‌ای همه چیز موزن است، چرا که طبیعت چیزها این طور تلقی می گردید و این طور استنتاج می‌‌شد که این موزونی مقدس است.

    (رجائی، 1373: 40-41) در جهان شناسی هند و ایرانی، آرته (Arta) مفهوم مهمی است .

    آرته آیین و شیوه‌ای است که سراسر جهان هستی از طبیعت تا جامعه و تا عالم مجردات را به هم پیوند می‌زند.

    آرته که زیر بنای فکری آریائیهای ایرانی را تشکیل می‌دهد، همه ابعاد زندگی انسان در جامعه و نظام هستی و کل عالم وجود را در بر می‌گیرد و حیات در این چارچوب معنی می‌یابد.

    آرته پایدار نامنظم کیهانی و ناموس ازلی طبیعت است و چون در اندیشه سیاسی ایران همواره آرته به مثابه الگوی تبیین و توجیه نظام سیاسی ایرانشهری به کار رفته است، می‌توان گفت که نظم زمینی و نظم بشری مورد توجه بوده است.

    آنچه در چارچوب نظام سیاسی می‌گنجد، نیک و مقدس است و آنچه بیرون از آن قرار می‌گیرد، بیرون از نظم قدسی کیهان انگاشته می‌شود.

    جهان باستان، جهانی منظم و بسامان است و این سامان و نظم، خود از الگوی نظم کیهانی و آیین متعالی هستی گرته‌برداری شده است؛ آرته‌ای که نظم را نه تنها در آسمان و کیهان، بلکه در زمین نگاه می دارد.

    طبق ایدئولوژی‌های ایرانیان باستان، آرته نظام و آئینی بوده است که سراسر عالم هستی را به هم می‌پیوسته، و بر همه امور، کلی و جزئی، و به همه اشیاء، خرد و بزرگ، حاکم بوده است.

    در نظر ایرانیان راستی که معنی آن به «عدالت» نزدیکتر بوده است تا به سخن راست، هماهنگ شدن با نظام اخلاقی و اجتماعی بوده، و ظلم و دروغ، شکستن و بر هم زدن این آئین.

    آرته آئینی است بی زوال و پایدار که دوام و بقای جهان، نظم و صلح شهر و کشور ، و شادی و فرخندگی آدمی در هر دو جهان بسته بدان است.

    اندیشه راست، گفتار راست و کردار راست، اندیشه و گفتار و کرداری است که با این آئین‌ها هماهنگ باشد، و کسی که اندیشه و گفتار و کردار خود، یعنی جمیع اعمال حیاتی و فعالیتهای روحی و فکری خود را با این نیروی الهی یکی و موافق بسازد، با آن پایدار و بی‌زوال خواهد گشت و پس از مرگ نیز براستی پیوسته خواهد بود.

    (مجتبائی، 1352 : 32-30) 3.

    ویژگیهای شاه آرمانی: حال این سؤال پیش می‌آید که اجرا کننده ‌ این آئین چه کسی می‌باشد و یا به عبارت دیگر این آئین را چه کسی جامعه عمل می‌پوشاند؟

    پاسخ را باید در مفهوم شاهی آرمانی دوران اساطیری جستجو کرد.

    شاه آرمانی و دارای فرّه ایزدی در اندیشه سیاسی ایرانشهری مانند “خدایی بر روی زمین عمل” می‌کند و دارای دو صفت جلال و جمال است (طباطبائی، 1275:166) توجه به این نکته ضروری است که در اندیشه ایرانیان باستان، فقط فرمانروایی کسانی که با نظم کیهانی هماهنگ هستند، یعنی شاهی آرمانی، می‌تواند جامعه را به سوی سعادت ببرد.

    وقتی چنین کسانی فرمانروایی کنند، طبیعت نیز با جامعه هماهنگ می‌شود و خیر و برکت خود به مردم ازرانی می‌شود؛ ولی هنگاهی که دروغ چیره شود، نظم زمینی و آسمانی به هم می خورد و طبیعت نیز از انسان روی بر می‌گرداند، باران به موقع نمی‌بازد، درختان میوه‌ نمی‌دهند و قحطی و خشکسالی همه جا را فرا می‌‌گیرد (صالحی، 1382: 184) حال باید به خصایص و ویژگیهای حاکم و فرمانروا یا شاه آرمانی پرداخته شود.

    ایرانیان خصائص ویژه خود را برای نهاد حاکمیت قائل بودند.

    در نزد آنها رفاه و اعمال کننده حاکمیت که به نظر آنها پادشاهی بود می‌‌باید از زور، آیین وفر برخوردار باشد.

    در زبان علم سیاست امروز به سادگی می‌توان برای این سه مفهوم، واژگانهای تخصصی امروزی برابر نهاد.

    به ترتیب می‌توان از قدرت موثر، قرارداد اجتمای و یا قانون اساسی و شوکت یا جلال استفاده نمود.

    (رجائی، 1375: 78) الف- قدرت مؤثر و یا زورها: حاکم و اعمال کننده قدرت سیاسی کسی است که قدرت در اختیار دارد و در بالاترین مقام و شأن سیاسی می تواند خواست خود را جامعه عمل بپوشاند.

    اما این پادشاه قدرتمند و برخوردار از قدرت مؤثر می‌بایست چهار خصیصه داشته باشد که عبارتند از: نژاد ، گوهر، هنر و خرد.

    آریائیان به داشتن خون پاک و اصیل بسیار تأکید می‌کردند.

    مراد از گوهر یا سرشت همان است که امروزه از آن با مفهوم استعداد یاد می‌گردد.

    مراد از هنر فرهیختگی بود و تربیت که همه شامل آموزش و تکنیک‌ها و نقشهای رفتاری بود و هم تعلیم و ممارست نوعی سلوک شمرده می‌شد.

    مراد از خرد نیز برخورداری از عقل سلیم است.

    ب- آیین یا قرارداد اجتماعی: بر سلطان و حاکم فرضی است که آیین را بشناسد و در واقع نه تنها دنباله‌رو باشد بلکه در صورت امکان به تشویق و تبلیغ آیین خویش بپردازد.

    در معنای فلسفی و جهانشناسی آن، منظور از آیین درک معنای آرته یا رشد است که توضیح آن رفت.

    (رجائی، 1375: 85-78).

    پ- فرّه ایزدی یا شوکت: فرّه ایزدی یکی از مفاهیم مهم در جهان شناسی و اندیشه ‌سیاسی ایرانی است این واژه صورت جدید واژه‌های قدیمی‌تر یعنی فورند و فوره است.

    فورن در اوستا و فوره در زبان پهلوی (پارسی میانه) آمده است.

    فرّه ایزدی یکی از مفاهیم مهم در جهان شناسی و اندیشه ‌سیاسی ایرانی است این واژه صورت جدید واژه‌های قدیمی‌تر یعنی فورند و فوره است.

    «فرّه ایزدی» نخستین بار در دوران هخامنشی و از زمان داریوش به کار رفته است؛ هر چند در دورن ساسانی تداوم و گسترش یافته است.

    حتی این نگرش وجود دارد که چه بسا فرکیانی یعنی نیرویی که خداوند به شاهان عطا فرموده،‌ از راه اوستا به نوشته‌های دوره اسلامی رسیده باشد (طباطبائی،‌ 1375: 5-134) در حقیقت، فرّه ایزدی آموزه ای ایرانشهری است که دو بخش تاریخ ایران زمین را به هم پیوند زده است.

    داریوش در کتیبه نقش رستم، اهورامزدا را چین می‌ستاید.

    خدای بزرگ است اورمزدا، که این زمین را آفرید؛ که آسمان را آفرید؛ که مردمان را آفرید؛ که برای مردمان شادی آفرید؛ که داریوش را شاه کرد؛ یک شاه از بسیار (شاهان)؛ یک فرمانرورا از بسیار (فرمانروایان) (مجتبائی، 1352: 13) آنچه از فرمانهای شاهنشاهان ایران زمین و نیز بندهای برگرفته از اوستا بر می آید، این است که شاهی آرمانی در فرمانها و فرّه مند بودن در اوستا دارای وجه‌ای دینی می‌بوده و شهریاران ایران زمین، همه شاهانی دین آگاه بودند و به همین دلیل، گفته شد که فرمانروایی ایرانیان بر مایه‌ قانون و داد استوار شده بود.

    (طباطبائی، 1375: 167) در اوستا از دو گونه فر سخن گفته شده است: فرّ ایرانی و فرّکیانی.

    بر این پایه، فرّ، فروزه‌ای است که از سوی اهورامزدا به سرزمین ایران و پادشاهان تعلق یافته است در پرتو همین نیروی ایزدی، اهورمزدا هستی را در کمال زیبائی پدید آورده و این نیروی معنوی را پشتیبانی کسانی کرده است که شایستگی داشته‌اند.

    بی گمان پایداری و نیرومندی فر به اصل خویشکاری وابسته است، یعنی فر شاهی در آن است که در سرکوب نیروهای اهریمنی و نگاهداشت “داد و آیین ایزدی” بکوشد و هر چه در خویشکاری خود که همانا پاسداشت داد و نیکی و راستی است، استوار باشد، فره او نیرومندتر و نیکبختی‌اش تمامتر خواهد بود، یعنی سهم بردن از ویژگیهای اهورایی و مانند شدن به ایزد (مجتبائی، 1352:‌ 55-53) فردوسی نیز در شاهنامه، برجسته‌ترین ویژگی شاه آرمانی را فرّ او دانسته است.

    با خواندن داستانهای شاهنامه می توان دریافت که درخشانترین شخصیت برخوردار از فره ایزدی، از نگاه او، خسرو انوشیروان بوده است؛ و چنین می‌نماید که ضحاک تنها فرمانروایی بی بهره از فر بوده است.

    همچنین، بارزترین نمونه شاهی که فره ایزدی از او گرفته شده، جمشید است.

    روشن است که فره ایزدی در شخصیتهایی رخ می‌نماید که به آیین داد و خرد پیوسته باشند و اگر کسی از آیین ایزدی روی برتابد و به دروغ بپیوندد ، هرگز به فر نخواهد رسید.

    از این رو، ضحاک از فره ایزدی بی بهره ماند، و جمشید هم تا زمانی که راه راستی و داد می پیموده، از فرّ کیانی و تأیید یزدانی برخوردار بوده و‌ آن هنگام که به دروغ گرویده، فر از او جدا گشته است.

    (مجتبائی، 1352: 94).

    بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که فره بعد فلسفی و متافیزیکی و مشروعیت دهنده حکومت ومقام و منزلت شاهی است.

    وقتی گفته می شود کسی دارای فره است، در ذهن شنونده صفاتی چون پادشاهی، پرهیزکاری، خردمندی، بزرگی و اشرافیت القاء می گردد.

    (رجائی، 1375: 86) 4- تداوم اندیشه ایرانشهری در دوره اسلامی بسیاری از وجوه اصلی جهانشناسی و اندیشه‌ سیاسی ایران باستان در دوره اسلامی نیز به گونه‌هایی ادامه یافت.

    برخی از جریانهای فکری در ایران با روشنی بیشتر، شیوه‌ تفکر ایرانشهری را پی گرفتند.

    فلسفه سیاسی فارابی، جریان سیاستنامه نویسی و نیز حکمت اشراق سهروردی، هر چند تفاوتهایی با هم دارند،‌ در تداوم اندیشه ‌ایرانشهری به هم نزدیک شده‌اند.

    در واقع،‌ در هر کدام از این قالبتهای فکری وجوهی از تئوری شاهی آرمانی پس از ظهور اسلام تداوم تاریخی یافته است.

    الف: فلسفه سیاسی: یکی از مهمترین گونه‌های سنت سیاسی ایران، فلسفه سیاسی است که ابونصر محمد فارابی آنرا در جهان اسلام بنا نهاده است.

    در واقع فلسفه سیاسی فرآیندی است که در حوزه تمدن اسلامی با فارابی آغاز شده است تاریخ نویسان فلسفه او را به اعتبار اینکه به فلسفه یونانی در تمدن اسلامی بسطی داد، به درستی، مؤسس فلسفه در دوره اسلامی خوانده‌اند (طباطبائی، 1383: 158) فارابی نیز همچون دیگر فیلسوفان، دارای نظامی توجیهی از خلقت است که در بخشی از آن نیز علم مدنی جای می گیرد.

    بدین معنا فارابی متفکر یا اندیشمند صرف سیاسی نیست بلکه سیاست در نظام فلسفی او دارای جایگاهی طبیعی است و تا آن نظام مشخص نباشد نمی توان از فهم سیاست یا علم مدنی فارابی صحبت کرد.

    فارابی نیز ماند افلاطون و ارسطو معتقد است فلسفه معطوف به حقیقت نابی است که اساس خلقت را بیان می‌کند.

    فارابی نظام مدنی خود را در راستای همین توجه به فلسفه سازماندهی می‌کند.

    نظام مدنی نمی‌تواند منفک از نظام عمومی عالم به کار خود ادامه دهد و مدعی حقانیت نیز باشد.

    در نظام فلسفی فارابی از وجود باری یا مبدأ را موجودات، عقل اول صادر می‌شود و سپس طبق توضیح فلسفی پیچیده‌ای، عقول و افلاک آسمانی بعدی صادر می‌گردد تا سرانجام به عقل دهم که امور زمینی را تمشیت می دهد، ختم شود.

    عقل تمشیت دهنده امور زمینی (طبیعی) را با تفاوت تعابیر، “عقل فعال” یا “عقل قدسی” هم نامیده‌اند.

    (قادری، 1382: 2-141) فارابی، در رساله سیاست مدینه، پادشاهی آرمانی را با نبوت جمع و با تکیه بر نتایج این بحث، نظریه مدینه‌ فاضله را مطرح کرده است.

    مدینه فاضله به اعتبار وجود و رهبری رئیس اول، مدینه فاضله است و این نکته در نظریه فارابی جالب توجه است که مدینه فاضله فارابی عین شهر به معنی یونانی آن است.

    زیرا اهل مدینه فاضله فارابی، به ضرورت شهروندان یک شهر نیستند، بلکه می توانند در مدینه‌های گوناگون پراکنده باشند.

    بدین سان، فارابی، از سویی، به نظریه شاهی آرمانی‌اندیشه سیاق ایرانشهری نزدیک می‌شود، و از سوی دیگر ، نظریه نبوت را در بحث خود وارد می‌کند.

    درباره ‌نظریه شاهی آرمانی فارابی نیز ذکر این نکته ضروری است که منظور فارابی از پادشاه در نزد قدما در رساله سیاست مدینه، در وحدت آن با انسانی که به او وحی می‌شود، جمع میان شاهی آرمانی در اندیشه سیاسی ایرانشهری و دریافت فلسفی نبوت در اندیشه دوره اسلامی است.

    جمع میان شاهی آرمانی اندیشه سیاسی ایرانشهری که در آن، پادشاه دین دار، دارای مقام خلافت اللهی و مرتبه ظل اللهی است با درک فلسفی نبوت و امامت، ملازمت دارد و با تکیه بر این دریافت می‌باشد که فارابی دایره نبوت را بسته نمی‌داند.

    علاوه بر آن فارابی، در تحلیل مدینه‌های ضاله، بی‌آنکه مانند افلاطون به تحلیل واقعیت سیاسی و اجتماعی ساختار درونی نظامها پرداخته باشد، به اندیشه سیاسی ایرانشهری نزدیک شده و کانون تحلیل خود را رأس هرم اجتماعی یعنی رئیس اول مدینه قرار داده است که از بسیاری جهات با اندیشه شاهی آرمانی ایرانشهری سازگاری دارد.

    (طباطبائی، 133: 167-152).

    پس‌ می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که شاه آرمانی از آنجا که دارای فرّه ایزدی است، در نوشته‌های ایرانشهری بعنوان انسانی خداگونه، نماینده و برگزیده خدا بر روی زمین فهمیده شده و از این حیث، با رئیس اول مدینه فاضله فارابی که تبع اندیشه نوافلاطونی و تفسیرهای مسیحی نوشته‌های افلاطون، علت موجده و مبقیّه مدینه فاضله است، از یک سنخ است.

    (طباطبائی، 1375: 133) ب: سیاستنامه سیاستنامه نویسی، شاخه‌ مهمی از اندیشه سیاسی در ایران است که پیوندی آشکار با نظریه شاهی آرمانی، یعنی یکی از اجزای اصلی جهانشناسی کهن ایرانی دارد.

    سیاستنامه‌، دنباله سنت اندرز نامه‌نویسی دوران ساسانیان است (طباطبائی، 1382: 39) یکی از مشهورترین سیاستنامه‌ها را خواجه نظام الملک طوسی، وزیر بزرگ سلجوقی نوشته است.

    محور تحلیل سیاسی در سیاست نامه خواجه نظام الملک، شاه است.

    البته نباید نظریه شاهی آرمانی پیش از اسلام را با نظریه سلطنت نظام الملک یکسان دانست.

    او در دوره‌ای می‌زیسته که نظام خلافت در جهان اسلام، دچار بحران شده بود؛ از این رو، با طرح الگوی شاهان ایران باستان، می‌کوشید که حکومت ترکان را در ایران سامان دهد.

    پادشاه مفروض خواجه، قدرت خود را از خلیفه نمی‌گیرد و به توجهات خاص وی نیازی ندارد؛ پس لازم است برای مشروعیت قدرت وی اندیشه‌ای دیگر ارائه دهد.

    خواجه با اثرپذیری از نظریه پادشاهی ایران باستان، مشروعیت و قدرت پادشاه را ناشی از تأییدات الهی می‌داند.

    توصیف خواجه از پادشاه بیشتر شاهی آرمانی را به نمایش می گذارد که ویژگیهای او، بسته شدن در فتنه و آشوب و گذرندان روزگار مردمان به عدالت است.

    نکته مهمی که نشانه تأیید الهی پادشاه آرمانی مذکور است این است که خداوند هیبت و حشمت او را در دل و چشم مردم می‌نشاند.

    شاید بتوان این نشانه را بیانی دیگر از مسأله فره ایزادی یا فر کیانی گرفت که بکرات در ادبیات سیاسی مرتبط با سلطنت آمده است (قادری.

    1382: 6-125) به عبارت دیگر می‌توان چنین گفت که خواجه با طرح نظریه سلطنت و وام خواهی از شاهی آرمانی عناصری از آرمانخواهی ایرانشهری را با واقع بینی سیاسی و آموزشهای اسلامی در آمیخت (طباطبائی، 1382: 67) یکی از همین عناصر نظام شاهی آرمانی که در سیاستنامه خواجه نظام الملک بر آن تأکید بسیار شده است، ارتباط و پیوند وثیق میان دگرگونی جهان هستنی و سرشت شاهی است.

    خواجه پیدایش، شاهان خوب و عامل و نیز پادشاه بد و ستمکار را به “حادثه آسمانی” و “سعادت آسمانی” نسبت می‌دهد.

    (حلبی، 1372: 118) خواجه نظام در تبین نظریه ‌شاهی آرمانی خود با دو تنگنای اساسی روبرو بوده است، یکی وزیر سلطان سلجوقی بودن و دیگری ارتباط داشتن با نهاد خلافت خلیفه از این رو، تأکید بر شاهی آرمانی، راه برون رفت از این تنگاها می نموده، هم از این زاویه که به لحاظ عینی و علمی، نظام خلافت با بحران روبه‌رو بوده و هم از این جهت که خواجه به بی کفایتی و ناکاردانی سلاطین سلجوقی آگاه بوده است (صالحی، 1383: 191) .

    خواجه نظام الملک تحول اندیشه سیاسی در ایران را در بستری هدایت کرد که با بازگشت به اندیشه سیاسی ایرانشهری خود آماده ساخته بود.

    اما آرمانخواهی در اندیشه سیاسی خواجه بتدریج، و در عمل، در برابر واقع بینی سیاسی وی رنگ باخت و جریان عمده ‌اندیشه سیاسی سیاستنامه‌ها در راه هموار سلطنت مطلقه افتاد.

    (طباطبائی، 1382 : 68).

    پ- حکمت اشراق گستره اندیشه سیاسی ایران به اندازه‌ای است که نه تنها فلسفه و سیاست‌نامه، بلکه اشراق را هم در بر می‌گیرد.

    آیین اشراق در اندیشه سلطه بر انسان و دخل و تصرف در جهان هستی و دگرگونی نظام کیهانی نیست.

    (طباطبائی، 1382: 153) وقتی از حکمت اشراق سخن می‌گوییم، بی درنگ نام شهاب‌الدین سهروردی ملقب به شیخ اشراق می‌درخشد حکمت اشراق، طرز تفکر و جهان بینی و شیوه تعقل و جوهر ذوق ایرانی و روح بزرگ فرهنگ اصیل و باستانی ایرانیان را زنده کرده است.

    از دیدگاه وی،‌ معانی حکمت حقیقی که همان حکمت ذوق و شهودی و مبتنی بر سیر و سلوک است، در زمان او فراموش شده بود.

    در اندیشه سهروردی، حکمت حقیقی یا حکمت نوری را باید در مشرق جستجو کرد، اما نه مشرق جغرافیایی؛ مشرق بدان معنی که محل تابش نور حقیقت و وجود باشد.

    (پازوکی، 1378: 51-50) چنین مشرقی، یونان و ایران باستان است.

    هانری کوربن بازگشت شیخ اشراق به آبشخورهای حکمت باستانی ایران و تجدید آن حکمت را نه تنها در تعارض با تاریخ تحول اندیشه فلسفی ایرانی در دوره اسلامی نمی داند، بلکه گذار و تداوم سنت حکمت باستانی در اندیشه دوره اسلامی را به عنوان “گذار حماسه پهوانی در حماسه عرفانی” درک می‌کند.

    در واقع از این دیدگاه شیخ اشراق به مثابه‌ واسطه العقدی است که دوران باستان ایران را به دوره اسلامی آن پیوند داده و گذرا از آن به این را از دیدگاه فلسفی امکانپذیر کرده است.

    (طباطبائی،‌1382: 190) شیخ شهاب‌الدین سهروردی را می‌توان بزرگترین مفسر مفهوم فر کیهانی در دوره‌ اسلامی دانست و همو با تأسیس حکمت اشراق خود، از تداوم اندیشه‌ ایرانشهری، تفسیری مبتنی بر “حماسه‌ عرفانی” به دست داده است.

    از این حیث، می‌توان مقام سهروردی در تاریخ اندیشه فلسفی را با جایگاه خواجه نظام الملک طوسی در تاریخ اندیشه سیاسی سنجیده و گفت که آن هر دو به نوعی با تدوین نظام فکری خود گامی بلند در تداوم و استواری شالوده اندیشه ایرانشهری برداشته اند، مفهوم فرّه یا نور، مفهوم بنیادین حکمت اشراق سهروردی است و از این رو، تأسیس حکمت اشراق را باید بعنوان یکی از نقاط عطف تداوم اندیشه ایرانشهری در دوره اسلامی مورد تأمل قرار داد.

    در واقع، اهمیت مقام و ارجمندی جایگاه سهرودی به این امر اساسی مربوط می‌شود که او با تأسیس حکمت اشراق، به تجدید “حکمت خسروانی” پادشاهان آرمانی ایران باستان پرداخت و شالوده استواری از “یزدان شناخت” و “کیهان شناخت” برای بازپرداخت اندیشه سیاسی ایرانشهری فراهم کرد که بویژه‌ اندیشه سیاسی ایرانشهری دوره اسلامی فاقد آن بود.

    این حکمت خسروانی، در واقع، همان فرزانگی باستانی ایرانشهری است که شاه آرمانی در کانون تأملات آن قرار داد و سهروردی در حکمت الاشراق به تصریح، خود را مجدد آنان دانسته و گفته ‌است که قاعده نور و ظلمت، طریقه فرزانگان ایران مانند جاماسف و فرشا وشه و بوزرجمهر و کسانی که پیش از آنان می‌بوده‌اند، بود.

    وی در بیشتر رساله‌های خود، افزون بر اینکه مفهوم فورند را به عنوان مفهوم اساسی حکمت اشراق به کار گرفته، به تکرار به بحث از فرکیانی نیز پرداخته و برای تجدید اندیشه سیاسی ایرانشهری، این مفهوم را بعنوان یکی از مفاهیم بنیادین حکمت اشراق بسط داده است.

    (طباطبائی، 1375: 4-142).

    نتیجه اینکه، سیاست و حکومت از دیدگاه شیخ اشراق، مبتنی بر «حکمت» است و رئیس مدینه یا حاکم آرمانی باید حکیم باشد تا قطب جهان هستی شناخته شود و امکان ارتباط و پیوند جامعه را با کائنات فراهم آورد.

    آیین سیاسی اشراق برای پادشاهان روزگارش این پیام را داشت که اگر خواهان قدرت و فرهی پیشینیان هستند، باید در نزد حکیمی متأّلّه حکمت بیاموزند؛ و برخی بر این برآورند که این پیام سیاسی در سرنوشت (کشته شدن او) مؤثر بوده است.

    (صالحی، 1383: 192).

    5- نتیجه‌گیری: این مقاله تئوری شاهی آمارنی در اندیشه ایرانشهری و تداوم آن در دوره اسلامی را به بحث گذاشت و مشخص نمود که این مفهوم از یک موقعیت ویژه در تفکر ایرانی برخوردار است.

    ویژگیهای تئوری شاهی آرمانی و برداشت وجوه مختلفی از آن در هر یک از قالبتهای تفکری مورد بحث، یعنی فلسفه سیاسی، سیاستنامه و حکمت اشراق دغدغه اصلی این مقاله بود؛ همانطور که در بحثها مورد بررسی قرار گرفت، تئوری شاهی آرمانی مفهوم بنیادین اندیشه سیاسی ایرانشهری یا آرمانشهر است که بعنوان رئیس اول مدینه‌ فاضله در فلسفه سیاسی فارابی، پادشاه آرمانی در نظریه‌ سلطنت خواجه نظام الملک طوسی و حکیم شاه در حکمت اشراق شیخ شهاب الدین سهروردی بکار رفته است.

    در حالی که سهروردی به گم شدن فلسفه در زمان خود که فلسفه اشراق به جا مانده از ایران باستان می‌باشد، پرداخته است، نظام الملک اصول تئوری ایرانشهری را با بحث در مورد مدل شاهانه ایران باستان احیاء کرد و سعی کرد آنرا با واقعیتهای زمان خود هماهنگ کند.

    فهرست منابع: پازوکی، شهرام (1378) «شرق سهرودی و غرب هیدگر» نامه فرهنگ، سال نهم، دوره سوم، شماره 31، (پائیز) حلبی، علی اصغر (1372) «تاریخ اندیشه‌های سیاسی در ایران و جهان اسلام»، تهران: بهبهانی.

    رجائی، فرهنگ (1373) «موکه جهان بینی‌ها»، تهران: احیاء کتاب.

    رجائی، فرهنگ (1375) «تحول اندیشه سیاسی در شرق باستان»، تهران: قومس.

    صالحی، بهروز (1383) «آموزه‌ هماهنگی جامعه با نظام هستی در اندیشه سیاسی» اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره 200-199 (فروردین و اردیبهشت)، صص 195-182.

    طباطبائی، سید جواد (1375) « خواجه نظام الملک»، تهران: طرح نو.

    طباطبائی، (1382) «درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران»، تهران: کویر.

    طباطبائی، (1382) «زوال اندیشه سیاسی در ایران»، تهران: کویر عنایت، حمید (1369) «شش گفتار درباره ‌دین و جامعه»، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

    قادری، حاتم (1382) «اندیشه سیاسی در ایران و اسلام»، تهران: سمت.

    مجتبائی، فتح الله (1352) «شهر زیبای افلاطون و شاهی آرمانی در ایران باستان»، تهران: انجمن فرهنگ ایران باستان.

  • فهرست:

    1- مقدمه 1
    2- جهان بینی در ایران باستان 2
    3- ویژگیهای شاه آرمانی 4
    الف. قدرت موثر یا زور 5
    ب. آئین یا قرارداد اجتماعی 6
    پ- فرّه ایزدی یا شوکت 6
    4- تداوم اندیشه ایرانی در دوره اسلامی 8
    الف. فلسفه سیاسی 8
    ب. سیاستنامه 11
    پ. حکمت اشراق 13
    5- نتیجه‌گیری و جمعبندی 15
    6- فهرست منابع 17


    منبع:

    پازوکی، شهرام (1378) «شرق سهرودی و غرب هیدگر» نامه فرهنگ، سال نهم، دوره سوم، شماره 31، (پائیز)

    حلبی، علی اصغر (1372) «تاریخ اندیشه‌های سیاسی در ایران و جهان اسلام»، تهران: بهبهانی.

    رجائی، فرهنگ (1373) «موکه جهان بینی‌ها»، تهران: احیاء کتاب.

    رجائی، فرهنگ (1375) «تحول اندیشه سیاسی در شرق باستان»، تهران: قومس.

    صالحی، بهروز (1383) «آموزه‌ هماهنگی جامعه با نظام هستی در اندیشه سیاسی» اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره 200-199 (فروردین و اردیبهشت)، صص 195-182.

    طباطبائی، سید جواد (1375) « خواجه نظام الملک»، تهران: طرح نو.

    طباطبائی، (1382) «درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران»، تهران: کویر.

    طباطبائی، (1382) «زوال اندیشه سیاسی در ایران»، تهران: کویر

    عنایت، حمید (1369) «شش گفتار درباره ‌دین و جامعه»، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

    قادری، حاتم (1382) «اندیشه سیاسی در ایران و اسلام»، تهران: سمت.

    مجتبائی، فتح الله (1352) «شهر زیبای افلاطون و شاهی آرمانی در ایران باستان»، تهران: انجمن فرهنگ ایران باستان.

1- مقدمه انديشه ايرانيان باستان را مانند انديشه ديگر مردمان دنياي قديم، مي توان از اسطوره‌هاي حماسه‌ها، کتابها و باورهاي ديني و نيز سنگ نبشته‌هاي آنان دريافت. انسانهاي دنياي کهن، انديشه‌هايشان را در قالب اسطوره‌ها، آيين‌ها و سرودهاي ديني بيان کرده

با نهادینه‌شدن اندیشه مصلحت‌ گرا در قانون‌ اساسی دوم, دیدگاه‌های ایدئولوژیک به عقب رانده شدند, که به نظر می‌رسد با فروپاشی بلوک شرق,‌ این روند تقویت شد. آیا به نظر شما ملی مذهبی‌ های ملهم از طالقانی, شریعتی و مجاهدین بنیانگذار, متأثر از چنین فضایی شدند؟ برای توضیح بیشتر این پرسش باید بگویم بعضی‌ها معتقد هستند که این حکومت دینی است ولی به لحاظ قانون‌اساسی عملاً می‌بینیم فقط اصل ...

تهیه و تدوین برنامه های توسعه شهری در جهان و ایران با مفهوم امروزی از قدمت زیادی برخودار نیست ولی تلاش های انجام گرفته در این خصوص به زمان های گذشته باز می گردد، نخستین تلاش هایی که به نوعی در راستای نظم دهی به سکونتگاه انسانی بوده است که اولین سرچشمه های تدوین برنامه توسعه را فراهم نموده است. در یک تقسیم بندی عمده می توان 4 مرحله زیر را برای سیر تحول طرح های توسعه شهری در جهان ...

کتاب بوروکراسی و توسعه در ایران دارای 3 بخش می باشد : در بخش نخست به مبانی نظری و مدلهای مدیریت دولتی تطبیقی پرداخته است ، که در مورد مفاهیم بوروکراسی و تحول در نظام اداری و سیاسی بحث می کند. بخش دوم کتاب نگاهی تاریخی را به مدیریت دولتی دارد . و در آخر بخش سوم که مدیریت دولتی را در ایران معاصر مورد بررسی قرار می دهد. بخش اول : مدیریت دولتی تطبیقی : مبانی نظری و الگوها بوروکراسی ...

« مختصری از تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی » نتیجه می گوید: «نخستین بار ایرانیان تاریخ را درک کردند و آن را به دورانهای مختلف تقسیم کردند» و هرودوت تاریخ خویش را چنین آغاز می کند: «به روایات ایرانیان بهترین تاریخ شناسان هستند….». غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای ...

مقدمه : ایران تاریخی کهن دارد و تقسیماتی که در تاریخ ایران شده بیشتر بر مبنای شروع و پایاین کار سلسله های سلاطین بوده واز فتوحات وکشتار و زندگی انها سخن رفته است. ولی با ظهور اسلام این تاریخ به دو دوره تقسیم می شود که به دوره قبل از اسلام و دوره بعداز اسلام تقسیم می شود.که دوره قبل از اسلام دوره باستان نیز نامیده میشود و دوره بعد از اسلام به دوره اسلامی نامیده می شود . ولی دوره ...

مقدمه درباره شاعران ما محققان و ادیبان تاکنون سخن بسیار گفته اند و در این باب بسی دشواری ها را نیز آسان کرده اند . شک نیست که بعضی از آنچه آنها با دقت و کنجکاوی هوشمندانه بررسی و تحقیق کرده اند خود ارزش بسیار ندارد و گه گاه تحقیقاتشان مصداق واقعی « هیاهوی بسیار برای هیچ » شده است ، لیکن بسیاری از آن تحقیقات نیز ماده و زمینه است برای نقد و داوری درست در باب شاعران . نکته در ...

مقدمه با نام و یاد خدای یکتا سخن خود را آغاز می کنم و پا در راه تحقیقی می گذارم که سخن درباره آن زیاد گفته شده است. هدف از این تحقیق نتیجه گیری از وقایع گذشته و حال نیست بلکه با بیان اتفاقات، تماما تصمیم گیری را به عهده خواننده و شنونده آن میگذارد . بحث را با موضوع انقلابها در جهان آغاز می کنیم . رخدادی که یک ملت در آن شریک هستند و برای کشوری بهتر دست به انقلاب می زنند. پس از آن ...

اعتیاد به مواد مخدر، مشکل اجتماعی است که اکثر جوامع به آن مبتلا هستند. اطلاعات و آمار جدیدی که درباره موضوع مواد مخدر و اعتیاد در جامعه ما منتشر می شود، حاکی از مسأله بودن این پدیده اجتماعی است. دبیر جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران در گزارشی اعلام کرده است سالانه ۵ درصد به جمع معتادان کشور افزوده می شود، در حالی که سازمان بهزیستی کشور تنها توان مداوای ۲ درصد معتادان را دارد. بر ...

مقدمات حقوق و حقوق اساسي با توجه به گسترش روزافزون جوامع بشري در بخش هاي مختلف زندگي و با توجه به روح آدمي که موجوديست اجتماعي و با توجه به وجود دو گرايش خير و شر در آدمي که باعث مي شود تا آدمي گاهي سر به طغيان گذارده و حق ديگران را ناديده بگي

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول