بیان مساله کودکان گلهای زندگی هستند که اگر نور خورشید تربیت به آنها بتابد و اگر از جویبار آگاهی آب بنوشند و باز هم اگر مورد توجه ،لطف و نوازش کافی قرار گیرند عطرشان باغ زندگی را فرا می گیرد ، اگر چنین نباشد ، کویری را بوجود می آورند بی بروبار که نه باغ ، بلکه خارستان است و اولین سنگ بنای سازندگی شخصیت کودکان و در نهایت سازندگی اجتماع در همین سالهای اولیه گذاشته می شود و لذا هم از نظر کیفی و هم از حیث کمی این دوره از اهمیت خاصی برخوردار است .
بنا به سفارش نبی اکرم (ص) که می فرماید (العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر) که دانش در کودکی مانند نقش بر سنگ است [1].
و یا غزالی اشاره ای به این مطلب دارد که (هر کار که عظیم بود ، تخم آن اندر کودکی افکنده باشند [2]) در این راستا فردریک فروبل آلمانی سیستمی از بازیهای آموزشی را برای کودکان ابداع کرد و برای نخستین بار کودکستانی را در سال 1837 در بلانکبرک آلمان بنا نهاد و در سال 1855 اولین کودکستان در آمریکا توسط کارل شورز تاسیس شد .
در نیم قرن اخیر ، آموزش و پرورش پیش دبستانی (کودکستان –مهدکودک )در کشور ما ضرورت پیدا کرد و از سال 1298 در تهران و بعضی از کشورهای دیگر مانند ایران کودکستانهایی تاسیس شد و می توان گفت اولین کودکستان ایران در سال 1303 در شهر تبریز در محله صفی بازار توسط جبار باغچه بان به نام باغچه اطفال تاسیس شد[3] .
در سال 1307 در شیراز تاسیس شد و مخصوص کودکان مرفه بود و اولین امتیازی که از طرف وزارت معارف و اوقاف صنایع مستطرفه برای تاسیس کودکستان ها صادر شد و به نام خانم برسابه هوسپیان در تاریخ 31/4/1310 بود و این سال سرآغاز جدیدی درتاریخ آموزش های پیش دبستانی در ایران بود که مخصوص کودکان 7-4 سال بود که در سال 1335 طبق آئین نامه ای سن کودکان 6-3 سال قید شد و تا سال 1322 کودکستان در ایران وجود داشته است و تا سال 1371 تعداد آنها به 4114 باب رسید و در کشور بنین نیز دوره دو ساله پیش از دبستان که کودک از سن 3 سالگی شروع می کند و تا سن 5 سالگی ادامه می یابد در این دوره مطابق علاقه و استعدادش تحصیل می کند[4].
آموزش و پرورش در مرحله پیش از دبستان از دیر باز در کشور ، بعنوان یک مرحله آموزش مطرح بوده است .
یعنی از همان زمان که برنامه ریزی در امر تعلیم و تربیت کودکان در دوره دبستان به طور جدی مورد توجه قرار گرفته مساله تعلیم و تربیت کودکان در سالهای اولیه پیش از دبستان که باید آن را سالهای سازندگی و تشکیل دهنده بسیاری از صفات و خصوصیات کودک نامید نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است با توجه به اینکه انسان اولین ارتباط اجتماعی خود را با محیط اطرافش از دوران طفولیت آغاز می کند و اولین درسهای زندگی فردی و اجتماعی را در این سن می آموزد .
لذا این سن ضرورت توجه بیشتر را می طلبد و هویدا است ذهن کودک همانند زمین مساعدی است که تاکنون کشتی در آن صورت نگرفته و بذری افشانده نشده است .
بنابراین در چنین زمین مساعدی هر بذری که افکنده شود پاسخ می دهد و زمینه رشد آن با توجه به توانایی هایش فراهم می شود و حاصل این بذر تا پایان عمر در مزرعه ذهن کودک باقی می ماند و فرد از آن تاثیر می پذیرد و بر اساس آن عمل می کند و تغییر بنیادی آن بسیار مشکل و در مواردی غیر ممکن است .
بنابراین برای اینکه کودک در مسیر صحیح تربیتی قرار گیرد باید آموزش او را از همان دوران کودکی آغاز کرد لیکن رشد روزافزون صنعت و جامعه صنعتی و تنگناهای اقتصادی موجب شده تا آنچنان که باید و شاید مسئولان با این موضوع برخورد جدی ننمایند .
نگاهی گذرا به تغییر و تحولات آموزش و پرورش پیش از دبستان در طول بیش از نیم قرن گذشته نشانگر این است که وجهه نظرهای شخصی در این امر بیش از حقایق علمی و عینی و مسلم و غیر قابل انکار موثر بوده است .
در طول تاریخ نگرش اندیشمندان درباره مقام محیط و جایگاه آموزش کودکان متفاوت بوده است .
زمانی کودک مینیاتور افراد بزرگسال تلقی می شده و زمانی دیگر این اندیشه رواج داشته که کودک یک بزرگسال کوچک نیست بلکه به خودی خود اهمیت و ارزش دارد و از این رو باید نیازهای او را دریافت و در جهت ارضای آنها کوشیده ولی آنچه مهم است این است که آموزش و پرورش در دوره های پیش از دبستان خود مرحله ای است که برای رشد قوای جسمانی ، ذهنی ، عاطفی ، اعتقادی و اجتماعی کودک ضرورت دارد و از این می خواهیم بررسی نماییم که آیا دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد ؟
ضرورت موضوع [5] اهمیت آموزش در دوران کودکی از دو جنبه مورد نظر است یکی حساسیت و سهولت اثر پذیری کودکان از محیط های آموزشی و دیگری دوام تاثیرات عمیق یادگیری ها در این دوران .
و اهمیت این نوع آموزش در دوران اولیه کودکی به حدی محسوس و شایان توجه است که در آیات ، احادیث ، پژوهشهای علمی و برنامه های آموزشی مراکز پیش دبستانی کاملاً هویدا است و جان آموس کمینوس معتقد است که آموزش و پرورش در سالهای اولیه کودکی به بهترین وجه صورت می گیرد و تنها در صورت برخورداری از چنین آموزشی ، موقعیت های بعدی امکان پذیر است .
از آنجا که بین رشد هوشی و تجارب اولیه کودکان رابطه وجود دارد مثلاً بنجامین بلوم معتقد است که حدود 50% از رشد هوشی بین زمان تولد تا 4 سالگی ، حدود 30% ، بین سنین 4 تا 8 سالگی و 20% باقی مانده بین 8 تا 17 سالگی شکل می گیرد و لذا بایستی به دوران کودکی توجه خاص مبذول داشت پرواضح است که وجود مراکزی برای آموزش در سنین اولیه 6-3 سالگی با توجه به اهمیت آن در مراحل بعدی آموزش ضروری است و برطرف نمودن نیازهای فردی کودکان نیز از نقطه نظر حسی ، حرکتی ، عقلی ، اجتماعی وجود این مراحل را الزامی می کند .
در مطالعه حاضر سعی بر آن است که تاثیر گذرانیدن دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان مورد بررسی قرار گیرد اما از آنجائیکه پیشرفت تحصیلی متاثر از عوامل فردی و خانوادگی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی است .
لذا در حد توان تاثیر متغیرهای دیگری در کنار گذراندن دوره پیش دبستانی مورد بررسی قرار گرفته است .
از این رو هدف کلی از این تحقیق بررسی رابطه بین متغیر گذراندن دوره پیش دبستانی و ویژگی های هوش ، آموزش ، خانواده دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول است .
با توجه به اهمیت مسئله یکی از تکالیف اساسی ما آن است که بر کیفیت و ثمربخشی عمومی که دوره پیش دبستانی و دبستانی مهم ترین بخش آن است تاکید می کنیم .
اگر به این مسئله نیز توجه کنیم که اکثریت بزرگی از کودکان دوره پیش دبستانی و دبستانی ما متعلق به گروه های محروم تر فرهنگی – اجتماعی هستند .
ضرورت بهسازی و تحول آن در آموزش و پرورش و برنامه ریزی های آموزشی و پرورشی کودکان دیگر ندارد لیکن باید عمدتاً بر کاهش نکات فرهنگی بین گروههای مختلف اجتماعی جذب کلیه کودکان پنج ساله محروم برای گذراندن یک تا دو سال دوره آمادگی و آموزش مهارت های اساسی و زبان آموزی و مفاهیم اولیه پایه ای ارتباط و همکاری مستمر مدرسه با خانواده های این کودکان و بهینه سازی فرهنگی و اجتماعی آنان مبتنی باشد .
کودکان خانواده های محروم غالباً تجارب کافی و مناسب عاطفی و زبانی و شناختی و اجتماعی برای موقعیت در دبستان را ندارد .برنامه ریزی علمی با توجه به اینکه هنوز کودکستانها جای واقعی خود را در جامعه نیافته اند و دولت نیز قصد دارد که دوره آمادگی را اجباری کند و یقیناً این تصمیم باعث بالارفتن هزینه ها خواهد شد و کودکان که از سن شش سالگی واجب التعلیم می شوند و بایستی وارد کلاس اول دبستان شوند از سن پنج سالگی بطور اجباری وارد کودکستانها می شوند و از سن پنج سالگی تحت تعلیم و تربیت قرار گیرند .
این تحقیق بر آن است که نشان دهد که بین کودکانی که دوره آمادگی را طی کرده اند از نظر : الف)وظایف و هدف های مربوط به مهارت های خودیاری شخص ب)هدف ها و وظایف مربوط به دریافت تصور صحیح از خود ج)وظایف و هدف های ارتباط اجتماعی د)وظایف و هدف های مربوط به رشد زبان ه)آشنایی با طبیعت و مواد و)وظایف و هدف های آموزشی و آمادگی برای یادگیری .
با کودکانی که دوره آمادگی را طی نکرده اند تفاوتی وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد رابطه مستقیم یا معکوس دارد .
دوره یک یا دو ساله آمادگی می تواند این کمبود ها را تا حد زیادی جبران کند ایجاد فرصت های مناسب تربیتی و اجتماعی در سالهای پنجم و ششم زندگی این کودکان می تواند نهایتاً به شکستن دوره عیوب فرهنگی کمک می کند .
این فرصتها موجب می شود که کودکان با بهره گیری از موقعیت هایی در جریان آموزش خود به دست می آورند ، تلقی ها و دیدگاه های مثبتی درباره زندکی روزمره و فعالیت های خویش در مدرسه پیدا کنند .
تحقیقات نشان داده است که اگر بخواهیم افرادی خلاق ، نوآور و سازنده تربیت کنیم باید از نخستین سالهای زندگی آغاز کنیم وگرنه به افرادی تعلیم آموزش خواهیم داد که دانسته های نسل های پیش را تکرار می کنند .
همانطور که از عنوان تحقیق بر می آید هدف به دست آوردن اطلاعات در زمینه دوره آمادگی را بر پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار دهد و اینکه شاید بیشترین ضرورت اجرای این تحقیق این است که بتوان برای این مسئله که منظور کردن دوره کودکستان در برنامه تحقیق این است که بتوان برای این مسئله که منظور کردن دوره کودکستان در برنامه رسمی تا چه اندازه ای ضروری است ، پاسخی یافت .
برخی از کارشناسان تعلیم تربیت بر این اعتقاد هستند که آموزش یک یا دوساله قبل از دبستان در توسعه خزانه لغوی کودکان با ایجاد مفاهیم اساسی و قدرت بیان بسیار موثر است و کسب این فضیلت ها یعنی فصاحت نسبی در کلام و استعمال سریح مجموعه وسیعی از لغات این کودکان را به هنگام ورود به مدارس ابتدایی نیست به هم کلاسی هایشان از این مزیت برخوردار نبوده اند در مقامی ممتاز قرار می دهند .
این امتیاز احتمالاً تا آخر سالهای تحصیل حفظ خواهند شد .
لذا ما با اجرای این تحقیق مسئله را در قالب علمی مورد بررسی قرار داده و به صحت و سقم آن پی خواهیم برد .
با گسترش روان شناسی خصوصاً روان شناسی کودک ، مسئله آموزش های قبل از دبستان و تاثیر آن بر رشد ذهنی و پیشرفت تحصیلی مورد توجه جدی دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گرفته است که ظهور فراتری تحت عنوان کودکستان و تشکیل دوره آمادگی یک ساله و مهد کودک از نتایج این توجه بوده است .
تغییرات فرهنگی و اجتماعی پیدایش نیازهای جدید نظام آموزشی کشور متحول ساخته است .
آموزش و پرورش پیش دبستانی نیز به موازات تغییرات فرهنگی و اوضاع اجتماعی و سیاسی کشور دست خوش دگرگونی گردیده است تا آنجا که زمانی آموزش وپ رورش پیش دبستانی آنقدر کم اهمیت تلقی می گردد که تحت تاثیر سلیقه های شخصی قرار بگیرد و گاهی موضوع گسترش زبان آموزی در مناطق دوزبانه کشورمان به حدی مورد توجه قرار می گیرد که آموزش قبل از دبستان هسته اصلی برنامه آموزش ابتدایی را تشکیل می دهد .
اگرچه دوره آمادگی و بطورکلی مراکز پیش دبستانی نقش بسزایی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته است به دلیل محدودیت های اقتصادی و اجتماعی نیروی انسانی و کمبود مکان و افزایش رشد جمعیت واجب التعلیم و ثبت نام کنندگان در پایه اول ابتدایی این نظام آموزشی نتوانسته است فراگیر شود نتایج حاصله به دست اندرکاران آموزش و پرورش در امر سرمایه گذاری بیشتر و توسعه این گونه دوره های آموزشی کمک خواهد کرد .
از اهداف مهم هر نظام آموزشی پیشرفت تحصیلی بیشتر و کم کردن اثرات افت تحصیلی است .
اگر این مراکز مثمر ثمر باشند می توان از آنها به عنوان یار و یاور آموزش وپ رورش در جهت پیشبرد و اهداف نظام آموزشی یاد کرد .
در غیر این صورت آنها را از میان بردارند و عمر کودکان را به نحوی تلف نکنند و همچنین از به هدر رفتن این همه هزینه و امکانات جلوگیری شود.
اهداف تحقیق هدف: بررسی تاثیر آموزشهای پیش دبستانی بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ابتدائی اینکه آیا وجود این دوره لازم و ضروری است و می بایست سرمایه گذاری بیشتر کرد یا آن را متوقف ساخت خصوصاً اینکه اکنون دولت قصد گسترش این دوره را دارد .
آیا این امر در راستای تحقق اهداف آموزش و پرورش است ؟
و بدین طریق فرزندان این مرز و بوم بهتر می توانند به اهداف آموزش و پرورش برسند .
پس می توان هدف را به شرح ذیل نام برد : بررسی تاثیر مراکز پیش دبستانی بر معدل درسی دانش آموزان .
فرضیه تحقیق 1-بین آموزش پیش دبستانی و آمادگی کودکان به فراگیری بیشتر مفاهیم در سال اول ابتدائی رابطه وجود دارد .
2-آموزش و پرورش ، پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد .
تعریف متغیر ها 1-پیش دبستانی : یک واحد تدبیر است که بوسیله یا با اجاره وزارت آموزش و پرورش برای تربیت کودکانی که در پیش دبستانی از ورود به دبستان هستند تاسیس می شوند .
2-آموزش پیش دبستانی : فراهم کردن محیط و فرصت های برابر برای کمک به رشد جسمی ، ذهنی ، عاطفی شخص و پرورش توانائیها و استعدادهای کودکان و تقویت قوای جسمی آنها برای آماده شدن آنها برای تحصیل در دوره ابتدائی و همچنین آماده کردن برای یادگیری بیشتر و آسانتر مفاهیم آموزشی .
3-عملکرد تحصیلی: منظور از عملکرد تحصیلی دانش آموز نمراتی است که دانش آموز در امتحانات خردادماه بدست می آورند .
لزوم برداشتی نو و دیدی تازه 1 به هر حال وقت آن رسیده است که موضوع تعلیم و تربیت ، با همه ابعاد و جوانب گوناگون آن با دیدی تازه و فارغ از پیشه آوریها و افکار و روشهای قبول شده رسمی بررسی شود ، که هدفهای عمده تعلیم و تربیت از وظایفی که مدرسه برای خود قائل شده است تجاوز می کند و به همان نحو آنچه که نام سواد یا آموختن بدان گذاشته اند نیز فقط جنبه ای از پدیده چند جانبی تعلیم و تربیت را تشکیل می دهد .
همه موافقت دارند که هدف نهائی و اصلی ،تعلیم و تربیت انسان است با همه ابعاد گوناگون آن رسالت تعلیم و تربیت ، پروراندن انسان پرسش جوئی است که می خواهد از قیدهای بیشمار و گوناگون وجودی اش رها گردد .
راه تکامل همه جانبه خود را هموار سازد .
به رموز موقع خردی و اجتماعی خود دو دنیای متغیری که در آن زندگی می کنند تا آنجا که ممکن است آشنا شود .
با دنیا و انسانهایش مرتبط گردد ، زندگی دهد ، زندگی کند و زندگی خود و دیگران را با عشق و دانش شکوفائی سازد تعلیم و تربیت جمع پدیده ها و فعالیتهائی است که انسان را در این هزار گرد خلاق یاری می کند .
بدو اجازه می دهد تا دنیا را روشن تر و آگاهانه تر بیند و هنر دیدن و عشق ورزیدن و آفریدن ، هنر بودن و زیستن را به او می آموزد و از آنجا که هیچکس جز خود او نمی تواند چنین هدفهائی را تأمین سازد انسان هم یگانه هدف اصلی تعلیم و تربیت است و هم یگانه وسیله آن و نیز با تعلیم و تربیت است که بین این وسیله و هدف ارتباطی متقابل و تأثیر پذیر بوجود آورد تا این دو هیچگاه جدا از یکدیگر جلوه نکنند .
نگرشی بر وضعیت آموزش وپرورش قبل ازدبستان درپاره ای ازکشورهای جهان 1ـ کودکستان در فرانسه در کشور فرانسه دوره قبل از دبستان یک دوره اختیاری است که در کودکستانها اجرا می شود .
در ارتباط با کودکان 2 تا 6 ساله می باشد .
این دوره شامل 3 بخش است : بخش 1 : کودکان 2 تا 4 ساله بخش 2 : کودکان 4 تا 5 ساله بخش 3 : کودکان 5 تا 6 ساله آموزش در این بخش با تفاوت هایی همراه می باشد بطوریکه در دو بخش نخست این آموزش عبارتست از ارتباط جهان خارج و زندگی در گروهی که با گروه خانواده متفاوت است .
بیان مقصود ایجاد رابطه از طریق کلام و نیز از راه آواز نقاشی و حرکت دست و بدن در این سطح تربیت کودک مبتنی بر بازی است .
بخش سوم آموزش کودکستانی که مسئولیت مرحله انتقالی از کودکستان به دبستان را عهده دار می شود .
در این مرحله کودکان ضمن ارائه تمرینات بدنی ، فعالیتهای دستی و هنری ، به تدریج به حساب ، خواندن و نوشتن آشنایی پیدا می کند .
به منظور بکار انداختن توانایی های ذهنی ،احساسی و مهارتهای دستی کودکان تا حد ممکن آموزش در این سطح یکنواخت نیست .
2ـ نگرشی بر وضعیت آموزش و پرورش پیش از دستان در آمریکا در آمریکا تأسیس اینگونه مراکز به جنگهای داخلی و سالهای 1837 بر می گردد .
در اوایل کار ایجاد کودکستان که بر اساس افکار فروبل در آلمان ایجاد شده بر اثر مهاجرت آلمانیها به آمریکا در اواسط قرن 19 توسعه پیدا کرده بود ، بیشتر برای کودکان بی بضاعت سودمند به نظر می رسید زیرا افزایش سریع مراکز شهری در این سالها و سیل مهاجرت اروپائیان به آمریکا و گسترش محله های فقیر نشین و پر جمعیت ، کودکستانهای خیریه در بسیاری از نقاط تأسیس شده بود و اولین مؤسسه را خانم کارل شورتی که قبلاً دوره مربی کودک را در آلمان گذرانده بود ، در خانه خود این روش را پیاده کرد .
بعدها با آغاز قرن بیستم نوعی دگرگونی در آموزش کودکستانهای آمریکا ایجاد شد .
ظهور نهضت مطالعه وضع کودک که از طریق مطالعه و مشاهده کودک ضابطه ای تجربی بر شناخت دوران کودکی می نهاد و حرکتی رشد و تعلیم و تربیت به شمار می آمد وبر آزادی کودکان در کلاسها تأکید داشت .
اصلاح آموزش کودکستانی طی دوره های 1920 ـ 1930 ادامه یافته و منجر به ایجاد کودکستانهای مدرن آمریکایی که امروز در بسیاری از مدارس به چشم می خورد ، می شد .
خصوصیت برجسته آموزش کودکستانی در آمریکا این است که آموزش دارای ماهیتی گزینشی و گلچین کننده است البته این آموزشها در عین سازگاری و استواری ، انعطاف پذیر هستند و در نتیجه برخوردهای متقابل ایدئولوژیها متضاد در شیوه های عملی مربیان آمریکا شکل خاص و ثابت بخود ندارد .1 3ـ آموزش قبل از دبستان در ژاپن2 این نوع تعلیمات در کودکستانها و مهدهای کودک صورت می پذیرد .
کودکستانها کودکان سنین 3 و 4 یا 5 ساله را می پذیرند و به تناسب سن آنان دوره های آموزشی بین یک الی 3 سال را برایشان مهیا می کنند .
کودکان 3 ساله به دوره سه ساله پذیرفته می شوند و کودکان سنین 4 و 5 ساله به ترتیب به دوره های 2 و یک ساله راه می یابند .
علاوه بر کودکستانها مؤسسات دیگری نیز وجود دارند که وظیفه آموزش قبل از دبستان را به عهده می گیرند و در حقیقت این مؤسسات همان مهدهای کودک روزانه می باشند که کودکان گروه سنی تا 5 ساله را پذیرا هستند .
کانونهای پرورشی مذکور به کودکان سه سال به بالا همان آموزشی را ارائه می کنند که در کودکستانها معمول است .
اغلب کودکستانها توسط بخش خصوصی احداث می شوند و با مشارکت و نظارت مقامات محلی آموزش و پرورش اداره می شوند و مهدهای کودک روزانه توسط مقامات رفاه اجتماعی محلی دایر می گردند و امور آموزشی آن با همکاری مقامات محلی آموزش و پرورش حل و فصل می شود .
ضوابط برنامه آموزشی برای کلیه کودکستانها از طرف وزارت آموزش و پرورش مشخص می شود .
آموزش و پرورش در این دوره بر محور آموزشهایی چون آموزش بهداشتی ، زندگی اجتماعی ، آشنایی با طبیعت ، زبان ، موسیقی و هنر استوار است و اهداف تعلیم و تربیت در این دوره عبارتند از : 1ـ پرورش عادات لازم برای زندگی سالم و شادی بخش که لازمه رشد هماهنگ جسم و روح می باشد .
2ـ غنی ساختن تجارب زندگی گروهی کودکان و پرورش حسن همکاری و شراکت در آنان .
3ـ پرورش درک صحیح و تقویت نگرش درست نسبت به وقایعی که در محیط زندگی اجتماعی او حادث می شود .
4ـ هدایت و راهنمایی کودکان در فراگیری صحیح زبان و پرورش علایق آنان نسبت به کتب مصور و داستانهایی آموزنده کودکان .
5ـ تقویت و پرورش حس کنجکاوی و ابتکار از طریق بکارگیری موسیقی ، بازیها ، نقاشی ،کارهای دستی و سایر وسایل .
با توجه به آمار سال 1983 در ژاپن قریب به 800/192/2 نفر کودک و 99811 مربی و 90/15 کودکستان وجود داشته است .
اگر چه تعداد کودکان ، مربیان و مؤسسات آموزشی قبل از دبستان رشد داشته ولی ژاپن در مقام مقایسه با سایر کشورهای صنعتی از جمله آمریکا ، فرانسه ، شوروی ، در ردیف پائین تری قرار داشته است .1 4ـ آموزش قبل از دبستان در شوروی در شوروی شبکه وسیعی از مراکز آموزش قبل از دبستان وجود دارد که به شیوه ای انتظام یافته گسترش یافته است .
اگر چه آموزش در این دوره نه اجباری و نه برای کلیه کودکان واجدالشرایط مهیا شده است ، لیکن اینگونه آموزش بیش از سایر کشورهای صنعتی جهان در دسترس کودکان قرار دارد .
متخصصان پداگوژی (تعلیم و تربیت) شوروی بر لزوم آموزش قبل از دبستان به لحاظ تأثیری که در پیشرفت مراحل بعدی تحصیل کودکان دارد ، تأکید می ورزند .
آنان اعتقاد دارند ، کانونهای آموزش قبل از دبستان علاوه بر پرورش اخلاقیات سوسیالیسم در کودکان ، وظیفه توسعه خزانه لغوی کودکان و قدرت بیان آنان را به عهده دارند .
نخستین کودکستانی که برای کودکان طبقه کارگر پس از انقلاب اکتب 1917 ایجاد شد به ابتکار لنین در سال 1918 در شهر پتر و گراد بود .
در سال 1920 اعلامیه آموزش قبل از دبستان منتشر شد و بر اساس آن مراکز پیش دبستانی جزلاینفک نظام عمومی آموزش و پرورش در آمد و اهداف اجتماعی و آموزش آن مشخص شد .
دو نوع مؤسسه آموزش قبل از دبستان در شوروی وجود داشت : 1ـ پرورشگاهای کودک و مهدهای کودک 2ـ کودکستانها پرورشگاهها و مهدهای کودک ، اطفال سنین بین 2 ماهگی تا 3 سالگی را نگه می دارند و کودکان سنین 3 تا 7 سال در کودکستانها پذیرفته می شوند که اغلب این شیر خوارگاهها و مهدهای کودک که اطفال بین 2 ماهگی تا 3 سالگی را نگهداری می کنند ، در جوار مؤسسات ، کارخانجات استقرار داشتند .1 5ـ آموزش و پرورش قبل از دبستان در ایران 2 پیدایش ، پذیرش و رشد بسیاری از مراکز پیش دبستان در کشورهای مختلف در نتیجه نیازهای گوناگون افراد جامعه ، رشد صنعتی ، حضور مادران در کارگاههای تولیدی فقر فرهنگی ، تبدیل خانواده های گسترده به خانواده های هسته ای ، عدم آگاهی والدین به روشهای تربیتی کودک که سبب به وجود آمدن دشواریهای جدید در درون خانواده ها می شود ، صورت گرفته است .
در کشور ما نیز کم و بیش این تغییرات سبب شده برای حل مشکلات خانواده ها و جلوگیری از مشکلات تربیتی کودکان خردسال مراکز آموزشی و مراقبتی خاصی تشکیل شود .
بنابراین آموزش و پرورش پیش از دبستان در کشور ما نیز در نتیجه نیازی اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته و امروز با توجه به تحقیقات و نظریه های بسیاری از صاحبنظران امر آموزش و پرورش ، مسأله ضرورت آن مطرح شده و این آموزشها از شناخت و اهمیت روز افزونی بر خوردار گردیده است .
از سال 1298 در تهران در بعضی از شهرهای ایران ، مسیولزهای مذهبی و اقلیتها کودکستانی را تأسیس کردند و در امر مراقبت از کودکان تلاشهایی ابتدیی داشتند .
از جمله خانم مسروژیان در تهران و سپس خانم خانزاریان در تبریز کودکستانها و یا محلهایی برای نگهداری اطفال و کودکان دایر کردند که اکثر آنها مربوط به خانواده های اقلیتهای مذهبی بودند .
اولین کودکستان در ایران در سال 1303 در شهر تبریز در محله صفی بازار توسط صبار باغچه بان به نام باغچه اطفال تأسیس شد وی در سال 1307 شمسی نیز کودکستان دیگری تأسیس کرد .
البته کودکان خانواده های مرفه به خصوص کارمندان عالی رتبه به کودکستان مزبور می رفتند و بازیها و مراقبتهای گروهی را تجربه می کردند .
با استقبالی که از این کودکستانها به عمل آمد ، طی مدت کوتاهی در تهران ، پاره ای از شهرهای بزرگ از اسلوی بخش خصوصی کودکستانهایی افتتاح شد که با برنامه های ساده ای از قبیل بازیهای مرسوم آمزش مقدماتی ، خواندن و نوشتن ، نقاشی ، عروسک بازی و ...
در جلب رضایت خانواده ها تلاش می کردند .
در 27 بهمن ماه 1303 ، شورای عالی فرهنگی ، آئین نامه مکتب خانه را که فقط در تهران قابل اجرا بود ، تصویب کرد .
در سال بعد یعنی از 29 فروردین سال 1304 نظامنامه مکاتب تهران بود .
اگر چه همان طور که خواندید در سالهای قبل از این تاریخ کودکستانهایی در ایران افتتاح شده بود ، اما اولین امتیازی که از طرف وزارت معارف و اوقاف و صنایع متظرفه برای تأسیس کودکستانها صادر شد بنام خانم برسابه هوپیان در تاریخ 31/4/1310 بود خانم برسابه در یکی از کودکستانها در ایران به صورت پراکنده و خصوصی دوره کار آموزی دیده بود و سال 1310 سر آغاز جدیدی در تاریخ آموزش و پرورش پیش دبستانی بود و طی سالهای قبل از آن سازمانی برای ، آموزش پیش از دبستان به معنی امروزی وجود نداشت .
اولین آئین نامه کودکستانها در سال 1312 به تصویب شورای عالی فرهنگی رسیده که در ماه اول آن ، سن اطفال مورد پذیرش در کودکستانها را 7 ـ 4 سال در نظر گرفته بود .
در سال 1334 در وزارت فرهنگ اداره مستقلی برای کودکستانها به تصویب رسید که در آن سن کودکان بین 6ـ3 سال قید شده بود و در سال 1340 این اداره منحل شد و تمام کارهای مربوط به کودکستانها به اداره کل تعلیمات ابتدایی محمول گردید .
لازم به ذکر است که در سال 1340 از سوی دولت تلاشهای بیشتری و مستمری برای ایجاد کودکستانها آغاز شد و با ایجاد کودکستانهایی در سایر شهرها ، کودکان خانواده های طبقه متوسط را زیر پوشش قرار داد .
در این سال آموزش و پرورش پیش از دبستان از توجه و تحرک چشمگیر بخش خصوصی و دولتی برخوردار گردید و با نیازی که به امور تربیت مربی برای کودکستان و مهدهای کودک احساس شد ، و در این راه نیز تلاشهایی آغاز گردید .
تأسیس شورای کتاب در سال 1341 و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 1345 با هدف عمده کوشش در راه بهبود کیفی کتابهای کودکان پیش از دبستان و دبستان نیز در افزایش توجه به آموزش کودکان سهم مؤثری داشته است .
به هر حال تأسیس در سال 1322 در سراسر کشور فقط 7 کودکستان وجود داشت و از سال 1331ـ1322 یعنی در طول 9 سال تعداد به 74 و در سال 51ـ1350 به 431 افزایش یافت .
در سال 1346 به منظور تربیت نیروی انسانی برای این گونه مراکز ، آموزشگاههای کودکیاری آغاز به کار کردند که البته اساسنامه و برنامه های دروس آموزشگاهی کودکیاری در سال 1345 به تصویب شورای عالی فرهنگی رسید و چند سال بعد نیز برخی از دانشکده های تربیتی رشته مربی کودک و آموزش وپرورش پیش از دبستان را دایر نمودند که از آن جمله مدرسه عالی سفیران و دانشگاه ابوریحان تلاشهای مستمری در این جهت مبذول داشتند .
در سال 1350 اداره کل تعلیمات ابتدایی به دفتر برنامه ریزی آموزش ابتدایی تغییر نام داد و واحد کودکستانها مسئولیت طرح و برنامه ریزی آموزشی و پرورش پیش از دبستان را عهده دار شد .
در سال 1354 ، با توجه به توسعه کودکستانها و تربیت مربی کودک ، دفتر برنامه ریزی آموزش ابتدایی به دفتر آموزش کودکستانی و ابتدایی تغییر نام یافت و بالاخره در سال 1359 در اداره کل و سپس در دفتر آموزش عمومی ادغام شد .
هچنین در اینجا باید اشاره کرد که بر طریق آخرین آئین نامه کودکستانها که در سال 1349 به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسید و اجازه تشکیل کلاسهای آمادگی ضمیمه دبستان را داده بود سن کودکان کودکستانی 6ـ3 سال تعیین شد .
در سال 1353 وزارت آموزش و پرورش طی بخشنامه ای اصلاحاتی در مواد آیین نامه مذکور صورت داد که براساس آن فقط کودکان 5 سال تمام حق ثبت در کلاسهای کودکستان را داشتند که تا به امروز ادامه دارد .
صدور امتیاز تشکیل کلاسهای آمادگی برای نگهداری کودکان زیر سه سال و یا به صورت شبانه روزی وجود داشت که بنام پانسیون و مهد کودک خوانده می شدد و امتیاز این گونه مراکز را اتاق اصناف صادر می کرد .
سازمان بهزیستی فعلی با اغلال سازمان زنان ، سازمان ملی رفاه خانواده ، سازمان تربیتی ، شهرداری تهران ، انجمن ملی حمایت کودکان از سال 1359 شکل جدید به خود گرفت و از سالهای 1355 در امر نگهداری کودکان توجهات روز افزونی مبذول داشت .
در راستای هدفهای جدید اجازه تأسیس پانسیونها و مهد کودک به عهده سازمان بهزیستی محول شده است .
البته باید اضافه کرد که از سال 1354 در وزارتخانه های مختلف نیز مهدهای کودک دایر شد که ضوابط آنها از طرف سازمان زنان ایران اعلام شده بود .
در سال 1356 نیز به منظور تشکیل مهد کودک و نگهداری کودکان زنان مشاغل ، بودجه ای در کلیه وزارتخانه و سازمانهای دولتی پیش بینی شد و سازمان زنان مسئولیت تشکیل و نظارت بر آنها را بر عهده داشت که بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی و ادغام سازمان زنان این وظایف به عهده سازمان بهزیستی کنونی واگذار شد.
در مرداد ماه 1358 هیأت وزیران جمهوری اسلامی ایران هر کارخانه ای و یا کارگاهی را که زنان کارگر آن حداقل صاحب ده کودک بودند ،موظف به تأسیس مهد کودک در آن واحد کرد و در سال 1366 نیز سازمان بهزیستی کشور به عنوان مرجع رسمی در امور نظارت بر اداره امور و برنامه ریزی مهدهای کودک به شورای عالی فرهنگی معرفی شد .
هم اکنون انواع مهدهای کودک تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور اعم از مجتمعهای خدمات حمایتی ، مهدهای کودک مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی ، مهدهای کودک خصوصی ، مهدهای کودک خودکفا و مهدهای کودک وابسته به مؤسسات دولتی در سراسر کشور فعال هستند و به امر تعلیم و تربیت و نظارت کودکان پیش از دبستان اشتغال دارند .