مقدمه
در حدود 80% از زنان و مردان با مشکل حسادت مواجه هستند یا در قبال عدم صداقت ، با حسادت واکنش نشان می دهد . اما مردها و زن ها برای حسادت خود دلایلی متفاوت ارائه می کنند . زنان به عدم صداقت عاطفی شوهر خود با حسادت واکنش نشان می دهند و مردها هم اگر احساس کنند که همسرشان در مورد مسایل جنسی با آنان روراست نیست ، احساس حسادت می کنند . با مطالعه ی روزنامه ها به گستردگی این مشکل و دلایلی شخصی که به بروز آن منجر می شود ، پی خواهید برد ، چون به اندازه ی گزارش آب و هوا ، در مورد انسان ها و حسادت آن ها نیز مطالب زیادی چاپ می کنند . به طور قطع خبرهای زیر برای شما چندان غریبه نیست .
حسادت به ماجرایی غم انگیز منجر شد : مردی همسرش را با چاقو زخمی کرد .
زنی 35 ساله از سر حسادت شوهر خود را باسم مسموم کرد .
قربانیان عشق : حسادت دو کشته بر جای گذاشت .
ترک منزل توسط زنی باعث شد که همسرش به چاقو متوسل شود و چهار کودک بی مادر بمانند .
هر قدر هم تصور کنید که در این اخبار اغراق شده است ، حسادت روابط را به خطر می اندازد و نابود می کند , و به راستی سمی مهلک است . تحقیقات نشان داده است از هر پنج جنایتی که رخ می دهد ، چهار مورد آن ناشی از حسادت بوده است : « یا مال منی یا مال خاک .»
حس حسادت تنها مختص بزرگسالان نیست . بچه ها هم ممکن است به هم حسادت کنند . حتی ممکن است کودکان به والدین یا والدین به فرزندان خود حسادت کنند . تا حدودی در تمام دنیا در هر قشری ، از کارگر گرفته تا مدیر ، ممکن است با افراد حسود بوبه رو شویم . و البته لازم به ذکر است که چه بسا حس حسادت تنها در اقبال انسان ها تحریک نشود . به عنوان مثال ، ممکن است کسی به کلکسیون تمبر همسرش یا علایقی شبیه به این در او ، احساس حسادت کند . در نتیجه ی گستردگی طیف حسادت ، تا حدودی به این یقین می رسیم که این حس به طور کامل انسانی است ، مثل نمک غذا .
آیا حسادت فقط به عشق ودوست داشتن ربط دارد ؟ آیا بدون حسادت ، عشق وعلاقه ای در کار نخواهد بود ؟ آیا حس حسادت تاییدی بر وجود علاقه است ؟ آیا اگر فردی در شرایطی خاص نسبت به همسر یا فرد مورد علاقه ی خود حسادت نشان ندهد ، بدین معناست که دیگر او را دوست ندارد ؟ آیادر واقع حسادت نشان ندادن برای طرف مقابل ناراحت کننده است؟ آیا حسادت حسی است که ذاتی شده است ؟ آیا حسادت مثل عشق و علاقه احساسی بنیادی و ذاتی است؟
دراین تحقیق به بررسی این سوالات خواهیم پرداخت و من به عنوان یک محقق ، به شما نحوه ی برخورد وغلبه بر این مشکل ، و ممکن بودن حل آن را نشان خواهم داد . این تحقیق را به کسانی که از حس حسادت خود رنج می برند و زندگی به خود و همسرشان زهر میکنند ،تقدیم می کنم . اگر تصمیم گرفته اید زندگی خود و همسرتان را به شکلی انسانی تر سرشار از عشث و محبت کنید ، این تحقیق می تواند به شما کمک کند .
با خواندن این تحقیق متوجه خواهید شد که ریشه ی حسادت شما چیست و کارهایی را که برای شکست دادن آن لازم است ، خواهید آموخت . براساس میزان و شدت حسادت شما ، ممکن اس این کار چندان ساده نباشد ولازم است مقتدرانه تلاش کنید . اگر پیشنهادها را جدی بگیرد، موفق خواهید شد .
ممکن است مشورت با پزشک یا متخصص به شما کمک کند. به کمک او ، به احتمال قوی خیلی سریع تر پیشرفت خواهید کرد . کتابهای مشاوره ای از این دست ، روشی بسیار متفاوت تر از روش خواندن کتابهای پلیسی می طلبد . چند پیشنهاد برای اینکه این تحقیق را به گونه ای قابل استفاده تر مطالعه کنید ، در اینجا ارائه می شود :
(1)
برای این که احساس نزدیکی بیشتری با تحقیق کنید و کمی گرم شوید ، ابتدا نگاهی سریع به مطالب آن بیندازید .
(2)
سپس تحقیق را برای بار دوم بخوانید !گاهی کمی آهسته بخوانید و در مورد هر جمله فکر کنید . یک مداد در دست داشته باشید و بخش هایی را که به نظرتان مهم می رسد ، علامت بزنید .
(3)
هر کدام از قسمت ها را تک تک بخوانید ، تحقیق را بلافاصله پس از یک یا دوبار خواندن، کنار نگذارید . این تحقیق در هفته ها و ماه های آتی دوست و رفیق شما خواهد بود .
(4)
این تحقیق نمی تواند کاری برای شما انجام دهد ، اما اگر مطالب و محتویات آن را در زندگی روزانه پیاده کنید و پیشنهادهای مرا به کار ببندید ، هم زمان با خواندن این تحقیق پیشرفت خواهید کرد .
آیا هنگام خواندن این سطور دچار این حس شدید که درمان شما به تلاشی مضاعف و بسیار ، نیاز خواهد داشت ؟ اگر چنین تاثیری در شما برجای گذاشته باشد ، پس در مسیر صحیح قرار دارید . بله ، براساس شدت یامیزان حس حسادت خود، مبارزه ی بزرگری در پیش دارید . برای شکست دادن حسادتتان این شانس را ندارید که با پشت دست ضربه ای به آن بزنید و ازخودتان دورش کنید . اگر چنین امکانی دراختیار داشتید ، به طور قطع تاکنون این کار را انجام داده بودید ؟ این طور نیست ؟
بهتر است خودمان را فریب ندهیم . به احتمال زیاد گه گاه تصمیم گرفته اید آرام باشید اما هر بار فیوزهای شما به طور ناگهانی پریده است . بنابراین می توان گفت که گاهی نمی توان این مشکل را با قدرت اراده و نیت خوب شکست داد .
اگر می خواهید حس حسادتتان را شکست دهید ، باید بعضی از ویژگی های شخصیتی مشخص خودتان راتغییر دهید . باید تفکرات و رفتارهای کسب شده ی به خصوصی را با رفتاری جدید تعویض کنید ، که این هم نیازمند زمان ، صبر و تلاش است .
گاهی صبرتان سر می آید و جسارت خود را از دست می دهید . چنین واکنشی نه تنها عادی است ، بلکه می توان گفت غیر از آن ممکن نیست . هرگاه بخواهیم رفتاری را که به شکل عادت درآمده است تغییر دهیم ، با واکنش روبه رو خواهیم شد . بعد از رفع احساس سرخوردگی ، زمانی که دوباره می خواهید شانستان را امتحان کنید ، ممکن است به این اندازه تاثیرات منفی نگذارد .
برای شما در زمینه ی غلبه بر حس حسادت آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم شما و همسرتان برای کشف مجدد یکدیگر و برداشتن گام های موثر ، صبر و استقامت به خرج دهید .
حتی اگر راهی که در پیش داریدپر از سنگ و ناهموار باشد ، باز هم شما موفق به شکست دادن حس حسادتتان خواهید شد . اجازه ندهید که شکست ها یا طرد شدن ها شهامت شما را از بین ببرد . این ها اجزایی انکار ناپذیر در پیشرفت فردی هستند . شما صاحب توانایی تبدیل رابطه ی خود و همسرتان به رابطه ای مثبت تر هستید . این را از کجا می دانم؟ دیگران موفق به انجام اینکار شدند و چون شما هم انسان هستید ، پس موفق خواهید شد . هر کس در هر زمان می تواند خصوصیاتی را که در خود نمی پسندد ، تغییر دهد . همه ی ما در درون خود انرژی ، قدرت واستعدادی خیلی بیش تر از آنچه مصرف می کنیم ، دارا هستیم . از آن استفاده کنید .
حسادت چیست ؟
در این قسمت به چگونگی ایجاد حس حسادت و چند دام حسادتی که ممکن است در آن اسیر شوید, خواهیم پرداخت . اما ابتدا ببینیم حسادت چیست ؟
حسادت چه جزئی از شخصیت شما شده است ؟
زمانی که در فرهنگ لغت به کلمه ی حسادت نگاه کنید ، کم و بیش به این جملات بر می خورید :
« احساساتی که به تلخی و ناراحتی تجربه می شود ، و مانع عشق می شود و یا آن را متولد می کند . فرد حسود با مجموعه ای از تجربیات سعی می کند عشقش را به خود وابسته کند و این بدان معناست که حسادت درخواست رابطه ای بدون قید و شرط وابسته به همسر است . »
فقط در این خصوص موافقم که حسادت فقط و فقط یک احساس نیست . حسادت تعریف احساسات متفاوتی است . می پرسید چطور به این نتیجه رسیدم ؟ چون این مساله برای شکست دادن حسادتتان خیلی مهم است ؟ زمانی که انسان حسود می شود ، کدام احساسات نقش مهمی را بازی می کنند ؟ حسادت ترکیبی از احساسات متفاوتی چون حقارت ، عصبانیت ، کینه و نفرت است . اگر در اضطراب هستید و سبب آن حسادت زیاد است ، این ترکیب به راحتی شکل می گیرد . اگر حسود هستید ، بدین معناست که می ترسید همسرتان یا کسی که دوستش دارید شما را ترک کند یا دیگر دوستتان نداشته باشد . گاهی این ترس به اضطراب تبدیل می شود و اجازه نمی دهد که درست فکر کنید . از آنجا که دچار تردید هستید که آیا برای او مهم هستید یا نه ، به دنبال مدارک و قول هایی برای اطمینان از عشق به خودتان می گردید .
گاهی زمانی احساس تنفر شکی می گیرد که شما احساس می کنید رابطه تان از جانب یک فرد سوم حقیقی یا خیالی تهدید می شود . بعضی انسان ها احساسات قدرتمندی چون نفرت را زمانی به نمایش می گذارند که خود را خسته یازخمی می بینند اما از طرف دیگر احساس عجز می کنند ، یعنی وقتی نمی دانند چه باید بکنند .
احساس عصبانید و ترس بابت از دست دادن کسی که دوستش دارید ، یک دلیل مشترک دارند : احساس حقارت و شک و شبهه در مورد خودتان. شما خود را بی ارزش می پندارید و چون خود را دوست ندارید ، درمورد علاقه ی او نسبت به خودتان نیز دچار تردید می شوید . در نهایت ، احساس عدم کفایت می کنید و گمان می برید لیاقت ندارید که دیگران دوستتان داشته باشند، که همین باعث بروز احساس حسادت می شود.
این احساسات ( احساس از دست دادن محبوب، حقارت و نفرت ) اگر هم زمان بروز کند ، باعث حس حسادت می شود . یکی از این احساسات به تنهایی باعث ایجاد حس حسادت نمی شود . آنچه حسادت را خطرناک و سخت می کند ، ترکیب این احساسات است .
دام های حسادت
ادعاهایی در مورد حسادت قطعی به نظر می رسند اما حقیقی نیستند .
زمانی که پای حسادت در میان باشد ، به نظر من نظریات ناسالم و خطرناک هستند چون در صورت باور آن ها ، موانعی بر سر راه شکست دادن حس حسادتمان تشکیل می شود .
1 – دام حسادت
زمانی که کسی را دوست دارید ، احساس حسادت درمورد او بسیار طبیعی است . با اینکه می دانک به من اعتراض خواهید کرد ، می گویم در این خصوص با شما هم عقیده نیستم . اگر خیلی از انسان ها فقط به دلیل دوست داشتن حسادت نشان می دهند ، این نوع احساسات به طور قطع طبیعی نیستند. به عنوان مثال ، به این دلیل که بسیاری ازمردم از درد کمر یا فشار خون بالا رنج می برند ، نباید این دردهارا طبیعی شمرد . درواقع ، وقوع دایم و زیاد موردی به معنای طبیعی یا سالم بودن آن نیست . از سوی دیگر ، اگر کسی مشکل حسادت نداشته باشد ، آیا بدین معناست که نمی تواند انسان ها را دوست داشته باشد ؟