خشم:
محرک خشم در نوجوانی بیشتر اجتماعی است. به نظرمیرسد مهمترین علل خشم در بین دانش آموزان دوره راهنمائی: عبارتند از: سر به سر گذاردن،رفتار غیر عادلانه بزرگسالان،تحمیل
عقیده،زور گوئی خواهر یا برادر،دوروغ گفتن به نوجوانان،پزدادن به او،با گوشه و کنایه و تمسخر با او حرف زدن و... برای دانش آموزان دبیرستانی احتمالامهمترین علل خشم عبارتنداز: تبیعض معلم،والدین واعضای خانواده و دوستان ونیز رفتارغیر منصفانهً آنان
علاوه برعلل اجتماعی خشم،عوامل دیگری چون قطع فعالیتهای عادی چون مطالعه و خواب نیز شکست و ناکامی در فعالیتهاوطر حهای انجام شده نیزدر نوجوانان خشم می آفریند. پاسخهای ناشی از خشم-حرف زدن و صحبت کردن متداول ترین واکنش نوجوانان عصبانی است. او به فحاشی و ناسزاگوئی به طرفی که اورا خشمگین کرده می پردازد. اوسعی میکند انتقام بگیرد،امّا نه با کتک زدن(مانند یک کودک) بلکه باتحقیرتمسخردیگران،دراوان نوجوانی،همزمان با خشم،رفتار کودکانه ای در نوجوان مشاهده میشود،او گهگاه پایش را به زمین میکوبد،لگد میزند یا چیزی پرتاب میکند ودختران نیزغالباگریه میکنند. در اواخرنوجوانی جز گریه و لگد زدن غالب این رفتارها از بین میرود. شیوه های درمان خشم نیز متناسب با علل و محرکهای به وجود آورنده خشم به کار گرفته میشود.
عصبانیت:
عصبانیت معمولا با پریدن ازجا همراه است و در درجات گوناگون رخ میدهد. دانش آموزی که معلم اورا برای درس جواب دادن صدا میکند ممکن است کمی عصبانی شود،اما اگر درس را بلد باشد و بتواند پاسخ مناسب بدهد،به تدریج از عصبانیت وی کاسته میشود ودرسی که معلم ازاو دریافت می دارد،در حقیقت اورا در حفظ موقعیتش یاری میدهد. از سوی دیگر اگردرخارج از دفترمدیر مدرسه،منتظرنوبت برای دریافت مجازات یا تنبیه است،افکار مغشوش و نومید کننده اورا آرام نمی گذارد؛ و هنگامی که تنبیه و تذکربه اتمام میرسد این نشانه هانیز خود به خود ناپدیدمیشوند؛ ولی در موقعیتی مشابه،این نشانه ها دو باره در فرد بروز میکند.
ویژگیهای فرد عصبانی:
شخص عصبانی به محرکهائی که افراد نادیده می گیرند،معمولا واکنش بیش از حد نشان میدهد. رفتارهای عصبی گاه عاداتی مانند جویدن ناخن،بازی کردن با مو، روی میززدن و تکان دادن پا را در فرد به وجود می آورد. این نوع واکنشها را تنها با شناخت و تشخیص این که چه هستند،و نیز کوشش آگاهانه برای شکستن این عادات،میتوان از بین برد.
یکی از انواع رفتارهای عصبی که می تواند در پاره ای از موارد مفید هم باشد عبارت از آمادگی برای واکنش نشان دادن است. مثلا حساسیت بیش از حد در واکنش نشان دادن به یک صدا،گاه زندگی یک سربازدر جبهه و سنگر را می تواند نجات دهد. است تا سودمند . یک تعارض حل نشدنی در شخص ممکن است دل درد عصبی و اما در غا لب موارد پاسخهای بسیار سریع به محرکها،بیشتر زیان آور یا نوع دیگری از تنشهای درونی را به همراه داشته باشد. هرگاه راه معینی برای بیرون ریختن این حالت درونی چه مستقیم و چه بصورت حالات دفاعی بدن وجود نداشته باشد، فرد به حالت عصبیت دچار میشود.
درمان عصبانیت:
هرچند گاه میتوان با کوشش در زمینه ی تغییر واکنشها و یا خود داری از رفتار نامناسببر عادات عصبی غلبه نمود، ولی غلبه بر عصبیتهای مزمن کار ساده ای نخواهد بود. در موارد جزئی، مشاوره و در موارد شدید روان درمانی میتواند کمکی موثر وارزنده درتخفیف مصبیتهاباشد....
( بهنجار و نابهنجار. صفحه( 95))
اثرات شوم خشم:
یکی از حالات که موجب انحراف طبع ازمجاری مستقیم خود میگردد خشم است وقتی غضب برارکان وجود استیلا یافت و سر تا پای انسان را در حصار کشید روح یک حالت عصیان و سرکشی بخود گرفته، میدان برای تاخت و تاز این صفت نا ستوده بیمانع و تا سر حد امکان آدمی را آزارمیدهد، زیرا حجاب(( خشم)) دیده عقل را بسته قوه ادراک و تمیزرااز وی سلب میکند، شخص خشمگین گاهی چنان دچار هیجان شدید میشود که در چهره حیوانی بی ادراک خود نمائی میکندو واقع بینی و احساس خود راازدست میدهدو مرتکب اعمال و جنایات هولناکی میگردد که حتی ممکن است خود را دچار خسران ابدی ساخته هنگامی متوجه میشود که بعواقب ناشی از آ ن برخورده ودر عمیقترین دره بد بختی سرنگون شده است.
این خصلت شوم پیوسته نداهت و پشیمانی را بارمغان میآورد، زیرا تا شعله های غضب فرو نشست ملامتی عجیب بروجود انسان چنگ میزند، و شخص اعمال و کردار خودرا تقبیح نموده خویشتن را در(( دادگاه عقل و وجدان)) محکوم میبیندو بدنبال آن طوفانی از تاثیروتاسف آمیخته با ناراحتی در ااعماق دل پدید میآید.
خشم نه تنها روح را در محاصره اندوه و غم قرار میدهد، بلکه جسم را نیز که جایگاه سکونت و آرامش روان است از عواقب وخیم خود در امان نمیگذارد، هنگامیکه لهیب سوزان غضب در کانون وجود شعله کشید خون بسرعت بقلب میریزد سپس دررگها منتشرو رنگ رخسار سرخ میشود لرزشی سریع بدن را فرا گرفته و هماندم کلیه اعضاء آمادگی خودرا برای انتقام اعلام میدارند؛ وازبیماریها؛ التهاب اعصاب، سل ریوی وانواع خونریزیها را بدنبال میآورداز عواملی که در بروز خشم اثر بسزائی دارد مسمومیت خون است که دراثر مصرف(( نوشابه های الکلی)) و استعمال دخانیات حاصل میشود.
البته با این نکته باید توجه داشت که حد اعتدا ل این نیرو(غضب) در وجود انسانی لازم است ومادامیکه ازحدود خود تجاوز ننماید یک ضرورت قطعی داشته و نشانه ی جوانمردی است،خشمی که انسان را بمقاومت وپایداری در برابر ستمگری و دفاع از حق و امیدارد از مزایای بر جسته آدمی محسوب میگردد.
حس انتقام از چیزهائی است که افق زندگی را تیره وتار میکند وشکافهای پیوند ناپذیری را میان مردم بوجود میآورد این حس شوم نیز غا لباً همراه غضب است اگر ما بخواهیم در برابرهر بدرفتاری که می بینیم معارضه ی بمثل کنیم و با جریحه دار ساختن جسم و روح دیگران حس(( انتقام)) خود را تسکین بخشیم بطور کلی زندگی ما صرف نزاع و کشمکش میشود و زدوخوردها دردائره تسلسل قرار خواهد گرفت! بعلاوه اقتدار روح خود را نیزاز دست داده، دامن همت را لکه دار میکند.
هر کس در زندگی دچار خطا و اشتباه میشود، اگر بواسطه ی اشتباه و خطای ما شعله ی خشم کسی برانگیخته شده است بهترین روش برای اینکه طرف های غفو و بخشش را بخود بگیرد، این است که به خطای خود معترف شویم . آیا بهتر نیست که خود آن را استقبا ل کرده اعتراف گناه کنیم؟ آیاملامتی که ما بخود میکنیم ملایم تراز تو بیخی نیست که دیگران بنمایند؟ شتاب کنیدکه هر ناسزائیکه غیر میخواهد بشما بگوید خودتان بگوئید قبل از طرف، آن کلمات را بر زبان برانید تا خصم شما بی سلاح شود در این صورت نود درصد امکان دارد که طرف شما جنبه ی محبت آمیز و بخشاینده به خود بگیرد و چشم از لغزش شما بپوشد، هر ابلهی میتواند در پوشاندن خطاهای خود بکوشد و همه ی ابلهان همین کار را میکنند اما مدی که بخطای خود اقرار کنداز جماعت برتر خواهد ایستاد و لذتی شریف و نادر دردل احساس خواهد کرد، هر وقت یقین داریم که حق بجانب هااست باید با ملایمت و تدبیر بکوشیم که دیگران را باخود هم عقیده کنیم اما اگر بر خطا میرویم باید فوراً و سریعاً اعتراف کنیم و از قضا موارد خطا خیلی بیشتر ازصواب است بشرط انکه چشم بینا برای دیدن آن داشته باشیم پس ازاقراربگناه نه تنها نتایج حیرت بخش خواهیم دید بلکه لذت آن خیلی بیشتراز کوشیدن درمدافعه است))!.
عفوپرتو مسرت واقعی و موجی ازعواطف واحساسات انساندوستی را در دل ایجادمیکند، با گذشت و اغماض انسان دشمن را در برابر خود مجبور بتسلیم و خضوع نموده، امینت و اعتماد راجلب و خلال آن نور محبت می درخشدع و سبب میشود که دشمن خصومت را کنار گذارده، طرح علاقه و الفت بریزد.
دانش وتجربه ازوسائل رفع خشونت و تهذیب اخلاق است، همینکه دائره معارف وسعت یافت سطح فکر وافق اندیشه باز میشود، اشخاص پر تجربه و دانشمندقدرت مقاومتشان در برابر فریب نفس زیاد، ونوعاً مردمی بردباربوده، حس اغماض آنان نسبت بخطایای افراد بیش از دیگران است...
پیشوایان دین ما را راهنمائی میکنند:
برای درمان این بیماری خطرناک روحی هیچ داروئی شفا بخش تر از تعالیم انبیاء و رهبران مذهبی نیست فعالیتهائیکه ا طبا و روانشناسان دراین زمینه آورده اندگر چه بی اثرنیست اما به نتیجه قطعی نرسیده است پیشوایان دینی ما با کلمات دلنشین خود توجه ما را بعواقب و خطرات خشم جلب نموده، و فوائد ولزوم خویشتن داری را گوشزد فرموده اند.
امام صادق(ع) فرموده اند:ازخشم بپرهیزید زیرا خشم شخص را بذلت پوزش طلبیدن وادار میسازد...
((اصلاً خشم هرسببی داشته باشد انسان خشمگین پس از))
((اینکه آرامش خود را بدست آورد به بیهوده بودن خشم خویش))