بازیهای کودکان پیش دبستانی-آموزش هنر به کودکان پیش دبستانی-آموزش ریاضی در کودکان پیش دبستانی
آموزشهای پیش دبستانی ، بازی محورند . به عبارت دیگر ، روش آموزشی، مبتنی بر انجام بازیهای مختلف و فعالیتهای آزاد است .
تمایل ذاتی کودکان برای به نمایش گذاشتن جنبه های درونی خود و شناخت دنیای اطراف ، بازی نام دارد . بازی ، وسیله ای برای درک درون کودک است .
تئوریهای مختلفی از سوی روانشناسان ، در مورد اهمیت بازی کودک ارائه شده است. یکی از این نظریات ، متعلق به روانکاوی به نام فروید است .
روانکاوان معتقدند که بازی ، وسیله ای برای کاهش اضطراب کودکان ، حل تعارضات آنها و کاهش آسیبهای عاطفی آنها می باشد .
روانشناسان شناختی معتقدند که کودک از طریق بازی ، به خلق دنیای خود می پردازد ، گاهی نقش بزرگترها را ایفا می کند و از این طریق ، رشد شناختی وی تقویت می گردد .
روانشناسان رشدی، بازی را با جنبه های مختلف رشد ، از قبیل تقویت عضلات بدن ارتباط می دهند .
از نظر روانشناسان اجتماعی ، بازی موجب هماهنگی رفتار کودک با دیگران می شود و کودک از طریق بازیهای گروهی ، سازگاری با دیگران را می آموزد.
در دوره پیش دبستانی ، از طریق بازی ، می توان شیوه زندگی و همزیستی با دیگران را به کودک آموزش داد .
بازیهای آزاد و بازیهای قاعده دار
بازیهای کودک در دوره پیش دبستانی ، ابتدا به صورت " Play " می باشد، یعنی قاعده مند نیست . مربی باید کودک را از سوی بازیهای آزاد و بی قاعده ، به سمت بازیهای قاعده مند سوق دهد و از این طریق ، به شکل گیری مفهوم قاعده و فانون در ذهن کودک کمک نماید.
مونته سوری که اولین موسس باغ کودکان در ایتالیا بود ، معتقد است که در اواخر دوره پیش دبستانی، بازیهای بی قاعده و بی هدف باید به سمت بازیهای توأم با کار سوق داده شوند (یعنی در حدود شش سالگی که میل به کار در کودک ظاهر می شود) . بازیهای توأم با کار، بازیهایی هستند که هدف و نتیجه خاصی دارند . بازیهای قاعده دار ، فقط دارای قاعده اند و لزوماً هدفمند نیستند .
در بازیهای توأم با کار ، کودک دارای هدف است و تا زمانی که به هدف خود نایل نشود ، کار را رها نمی کند ، اما در بازیهای ساده ، ممکن است که کودک در حین بازی ، کار را رها کند و به امر دیگری بپردازد . بنابراین ، از طریق بازیها ، باید میل به کار را در کودک تقویت نمود .
نقش مربی در بازی
مربی در بازیهای کودک باید سه نقش را ایفا کند . این سه نقش عبارتند از :
1-مشاهده گر باشد .
2-طراح یا سازمان دهنده فضای بازی و مواد آموزشی لازم باشد .
3-ارزش گذار باشد .
در مواقع عدم دسترسی کودک پیش دبستانی ، به کسی که بتواند از لحاظ رشدی در وی تأثیر مهمی بگذارد ، مربی می تواند به صورت آشکار یا پنهان، این نقش را ایفا نماید .
مربی باید مواد آموزشی و فرصتهای لازم ، برای بازیهای خلاق و متفکرانه کودک را فراهم نماید .
نفش والدین
والدین در محیط خانه ، باید نقش همبازی کودک را به عهده بگیرند . این امر موجب نزدیکی و ارتباط آنها با کودک و افزایش اعتماد به نفس وی می شود؛ در ضمن به رشد شناختی و عاطفی کودک بسیار کمک می کند .
والدین باید به بازیهای کودک توجه داشته باشند ، در آن ها شرکت کنند و شرایط لازم را برای بازی آنها فراهم نماید . آنها باید بازیهای خلاق را در اختیار کودک بگذارند و از این طریق ، موجب افزایش روحبه کنجکاوی و خلاقیت کودک شوند .
در دوره پیش دبستانی ، باید با توجه به اصل نشاط از طریق بازیها ، زمینه شادی و نشاط در کودک فراهم شود ، و این امر باعث شادمانی در دوران بزرگسالی می گردد .
آموزش هنر به کودکان پیش دبستانی
در ادامه بحث ، پیرامون ابعاد مختلف برنامه های درسی و فعالیت های یادگیری آموزش پیش دبستانی ، آموزش هنر به کودکان پیش دبستانی را توضیح می دهیم .
همه انسانها دارای حس و استعداد زیبایی شناختی هستند . تعلیم و تربیت باید حس زیبایی شناختی افراد را شکوفا کرده و آن را پرورش دهد . یکی از اهداف عمده نظام آموزشی ایران ، پرورش حس زیبایی شناختی کودکان ، در تمام مراحل می باشد .
حس زیبایی شناختی
منظور از حس زیبایی شناختی ، ایجاد قوه ادراک زیبایی ها در کودکان می باشد . به عبارت دیگر ، کودک بتواند زیبایی ها را درک و از آن لذت ببرد. زیبایی ها ارتباط مستقیمی با هنر دارند . ادراک زیبایی ، یک جنبه آموزش هنر می باشد و در امتداد آن ، خلق زیبایی هاست. کودکان در نظام آموزشی، باید بتوانند آثار زیبا و بدیعی خلق کنند تا دیگران هم از آنها لذت ببرند . با توجه به این مسأله ، هدف عمده تعلیم و تربیت ایران ، آموزش هنر در دوره پیش دبستانی است که یکی از ابعاد مهم درسی می باشد .
روانشناسان شناختی معتقدند هنر بازتاب دانش و تفکر است . جنبه نمادین و سمبلیک هنر ، باعث تقویت فکر و رشد شناختی کودکان می شود. آموزش هنر ، زمینه ساز پیشرفت تحصیلی در مراحل بعدی تعلیم و تربیت است.
نظریه روانکاوی بر جنبه عاطفی هنر تأکید می کند . روانکاوان معتقدند : هنر از نظر عاطفی، موجب کاهش احساس خشم، نفرت و پرخاشگری در کودک می شود. خلق آثار هنری ، جنبه تصاعدی دارد و باعث تقویت اعتماد به نفس کودک می شود .
روانکاوان معتقدند که نقاشی های آزاد در دوره پیش دبستانی و مقاطع بالاتر، آینه ناخودآگاه کودک است .
شکل والدین در محیط خانه ، باعث مشکل عاطفی کودک می گردد و از طریق نقاشی ، می توان به این مسأله پی برد .
در دوره پیش دبستانی ، علاوه بر نقاشی، کاردستی نیز اجرا می شود. کودک پیش دبستانی در کار هنری ، قادر به برش درست مقواها نیست . به همین دلیل ، به والدین توصیه می شود که در درست کردن کاردستی با کودک مشارکت داشته و در پرورش استعدادهای وی کوشا باشند .
والدین باید به کودک آزادی و حق انتخاب بدهند و او را به کار خاصی محدود نکنند. مربیان پیش دبستانی باید با آموزشهای هنری جدید آشنا بوده و سعی بر تنوع بخشیدن به فعالیتهای هنری کودک داشته باشند .
والدین با فراهم کردن فرصت ها و کمک به کودک ، در انجام فعالیتهای هنری، تأثیر بسیاری بر آموزش هنری وی می گذارند . هنگامی که کودک در خانه کار هنری انجام می دهد ، والدین می توانند در کنار وی بنشینند و به او کمک کنند . این امر ، موجب امنیت عاطفی کودک می شود و او بهتر می تواند کار هنری را انجام دهد .
در دوره پیش دبستانی ، هنگام انجام کارهای هنری ، باید به کودک فرصت فعالیت خلاق و آزاد داده و از دخالت در کار وی خودداری شود ، زیرا از این طریق ، کودک از کار هنری لذت می برد، حس استقلال در وی پرورش می یابد و اعتماد به نفس پیدا می کند . ما باید با توجه به ساختمان روانی و میزان توانایی های کودک ، کارهای هنری را به او محول کنیم .
روش های نمایشی و تئاتر ، در رشد شناختی و اجتماعی کودک تأثیر بسیاری دارد، زیرا کودک از این طریق ، روش بیان و ابزار وجود را یاد می گیرد و این امر ، موجب پرورش تکلم وی می شود . کودک یاد می گیرد که با دیگران ارتباط برقرار کند و این امر ، سبب پرورش قوه اجتماعی وی می گردد. یکی از جنبه های هنر که بسیار حائز اهمیت بوده و جزء اهداف مهم تعلیم و تربیت است ، ایجاد حس قدردانی نسبت به کارهای دیگران در کودک می باشد. چنانچه آموزشهای هنری در دوره پیش دبستانی به درستی انجام شود، کودک علاوه بر احراز حس قدردانی ، درک می کند که یک تجربه واحد در مورد همه افراد نتیجه یکسانی ندارد . ممکن است که ما همه کودکان را در معرض یک تجربه واحد هنری قرار بدهیم ، اما نتیجه متفاوتی به دست آوریم و کودکان از این طریق ، انعطاف پذیری ذهنی پیدا می کنند . افراد از تجربه واحد ، برداشت های متفاوتی دارند و آثارشان با یکدیگر متفاوت است ، فرد به نظریات دیگران احترام می گذارد و احساس می کند که دیگران ، همان تجربه را به طریق دیگر تفسیر و استفاده کرده اند و در کل، هنر باعث تقویت تمام ابعاد رشد می شود .
نظریه شناختی بیان می کند ، هنر بازتاب دانش و تفکر است . مراکز پیش دبستانی و والدین نقش مهمی در آموزش هنر به کودک دارند و باید به این امر ، توجه بسیاری داشته باشند .
یادگیری هنر در کودک ، موجب خلق دانش خواهد شد. دستیابی به خلاقیت، یکی از اهداف مهم آموزش و پرورش است و موجب تحقق سایر اهداف می شود .
پژوهش ها نشان داده اند که استعداد موسیقی افراد در نه سالگی بروز می کند ؛ البته می توان زمینه آن را با نوشتن ریتم موسیقی در دوره پیش دبستانی ، به کودک آموزش داد یا حداقل کودک را با حرکات موزون آشنا ساخت ؛ چون این مسأله زمینه ساز شکوفایی استعداهای موسیقی در نه سالگی به بعد است .
برخی از آموزشهای هنری ، در دوره پیش دبستانی انجام نمی شود. کودکان به انجام حرکات موزون و ریتمیک علاقمندند و به موسیقی توجه بسیاری دارند ، اما این امر در آموزش های هنری به کار گرفته نمی شود .
به طور کلی ، می توان گفت که نقش مربی در آموزش هنری بسیار مهم است . مربی ابتدا باید هدف را تعیین کند ، یعنی هدف از اجرای یک فعالیت هنری را در دوره پیش دبستانی بداند ؛ این هدف ، شکوفایی استعدادهاست . مربی باید مواد آموزشی لازم را تشخیص داده و در دسترس کودکان قرار بدهد .
در مرحله بعد ، مربی باید فعالیت های صورت گرفته را ارزشیابی کند ، برای مثال ، فعالیتهای هنری در چه سطحی است ؟ آیا این فعالیت ها قابلیت رشد کودک را دارند ؟
در دوره پیش دبستانی ، هنر برای کودک بسیار لذت بخش است و باید به عنوان یک بُعد بسیار مهم پیش دبستانی بسط و گسترش داده شود .
آموزش ریاضی در کودکان پیش دبستانی
منظور از آموزش ریاضی در دوره پیش دبستانی ، زمینه سازی تشکیل مفهوم عدد و مقدار ، برای مراحل بعدی تعلیم و تربیت ، یعنی دبستان است.
زمینه ها و جنبه های آموزش ریاضی عبارتند از :
1-ایجاد توانایی طبقه بندی در کودکان پیش دبستانی : یکسری از اشیاء در اختیار کودک قرار داده می شود و کودک باید بر اساس یک یا چند بُعد ، آنها را دسته بندی و ردیف کند.
2-ایجاد توانایی نظم و ترتیب در کودکان : به بچه ها یاد می دهیم که اشیاء دارای ابعاد مختلفی هستند. برای مثال ، بچه ها باید آنها را از بزرگ به کوچک یا بالعکس دسته بندی نماید . نظم و ترتیب دادن به اشیاء ، زمینه ساز تشکیل مفهوم عدد و آموزش ریاضی در دوره دبستان به شمار می رود.
پازل ها به توانایی ساختاری کودک کمک می کنند. هر چیزی که در ذهن کودک با مسائل ارتباط برقرار کند و توانایی ساختاری و ساختمانی کودک را افزایش دهد ، به نحوی با منطبق و ریاضی او مرتبط است .
طبق نظریه پیاژه چهار نوع دانش داریم :
1-دانش اجتماعی که موجب یادگیری مهارتهای اجتماعی می شود .
2-دانش فیزیکی : کودک با عمل کردن بر روی اشیاء به خصوصیات آنهاپی می برد .
3-بازنمایی ( ایجاد توانایی مقایسه و اندازه گیری ) : کودک از طریق این دانش ، اشیاء را با هم مقایسه می کند ؛ البته هنگامی که به کودک پیش دبستانی می گوییم : " اینها را با هم مقایسه کن ، " باید از زبان کودک به منظور برقراری ارتباط با وی استفاده نمود . برای مثال ، می توانیم بگوییم : کدام یک از اینها شبیه به هم می باشند ؟
به منظور ایجاد توانایی مقایسه و اندازه گیری ، روشی بنام " تناظر یک به یک " وجود دارد . در این روش ، مربی اشکال مختلف را با یکدیگر مطابقت می دهد ؛ البته در نظریه شناختی پیاژه ، بازنمایی همان مفهوم تداعی بوده که می توان از قالب مشابهت استفاده نمود .
برای مثال ، در یک گوشه تصویر ، یک گوسفند نقاشی می کنیم ، سپس یک عضو آن را در طرف دیگر صفحه قرار می دهیم و از کودک می خواهیم، هر عضو را به حیوان یا شیئ مربوطه وصل کند . تصاویر مختلف ، مثل کیف و کتاب را نیز می توان در این تصاویر قرار داد تا کودک بتواند قدرت تمیز و مقایسه داشته باشد .
ایجاد قوه تناظر ، به پرورش مفهوم عدد و آموزش ریاضی در کودکان پیش دبستانی کمک می کند .
کودک ، سنبلها و علائم قراردادی را از طریق فعالیتهای خلاق هنری، بازنمایی کرده و بروز می دهد . به عبارت دیگر ، فعالیتهای هنری ، نوعی بازنمایی می باشند . کودک ، اندیشه ها و علائق خود را از طریق بازنمایی نشان می دهد و خلاقیت هنری وی ظهور می کند .
4-دانش منطق ریاضی ( ایجاد توانایی شمردن و انجام عملیات ) . یکی از زمینه های تشکیل مفهوم عدد در دوره پیش دبستانی ، شمردن است. منظور از دانش منطق ریاضی ، ترکیب منطق با ریاضیات است تا کودک بتواند از خود خلاقیت هنری نشان دهد .
در آموزشهای پیش دبستانی و مقاطع بالاتر ، ابعاد آموزش و رشد از هم جدا نیستند و می توان چند هدف را در یک فعالیت گنجاند . برای مثال ، در بازیهای کودکان که با یکدیگر توپ را دست به دست می کنند ، می توان چند هدف را در یک فعالیت گنجاند و مفهوم عدد و شمردن را به آنها یاد داد.
منظور از انجام عملیات ، کارهایی است که روی مفهوم عدد انجام می دهد. برای مثال ، با نشان دادن یک یا چند سیب ، می توان توانایی شمردن، قدرت تمیز مفهوم و تشخیص واحد از کثیر را در کودک ایجاد کرد . این امر، زمینه ساز تشکیل مفهوم عدد در مرحله بعد است .
هر یک از موارد مذکور ، به ترتیب اهمیت آنها بیان شده و تمام طبقات ، در دانش منطق ریاضی جایگاه بسیار مهمی دارند .