مقدمه
مساله ی زنان از مهم ترین و اساسی ترین مسائلی است که پوششی به بلندای تاریخ خلقتانسان بر تن دارد. از آنجایی که در بسیاری از جوامع هنوز شان انسان که مظهر جمال حق است آن چنان که باید شناخته نشده است و زنان نیز آن طور که شایسته است خویشتن را باور نکرده و به سر سویدای وجود خود و استعدادهای متعالی که خداوند به آنها از سر لطف و مرحمت عطا فرموده پی نبرده اند.
بر آن شدیم که با مقدمه ای ابعاد وجودو زن و گوهرهای خداداد وجود او را بیان نماییم. لذا با بهره گیری از آیه ای قرآنی شروع می کنیم. ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه همانا خداوند از مومنان نفس ها و اموالشان را به ازاء بهشت معامه می کند. و امیدواریم که بانوان محترم به قدر و منزلت خود پی برده و گوهر گران قدر خود را جز با حق معامله نکنند.
بانوی امین اصفهانی که خود بانوی مجتهده است به زنان توصیه می کند که زن علاوه بر وظایفی که در خانه دارد مثل: خانه داری، شوهرداری و بچه داری باید در جامعه هم وارد شودو و خدمت کند و می گفتند که این صحیح نیست که کسی برود در گوشه ای بنشیند یا درس بخواند، یا عبادت کند و کاری برای مردم نکند. و جمله ای دیگر که بیش از دو قرن است بر زبان ها جاری است و توسط زنی آزادی خواه فرانسوی به نام مادام رولاند که سرانجام هم در راه تلاش برای آزادی از دنیا رفت که این جمله از این قرار است (آه آزادی با چه جنایاتی که به نام تو مرتکب نمی شوند). اما مساله ی زن در ایران در حالی که از مسائل زنان در جهان جدا نیست ولی دارای ویژگی های مذهبی، اجتماعی، حقوقی و اقتصادی، مختص به خود است که فقط تلاش و توجه خود زنان ایرانی می تواند پاسخگوی معضلات و مسائل خودشان باشد و در این مورد الگوهای غربی فقط نقش یاری دهنده دارند نه نقش تعیین کننده.
اسطوره ها :
همواره در تاریخ از زنان اسطوره های مختلفی پدید می آورده اند از جمله (اسطوره حوا، اسطوره زن مقدس، اسطوره بکارت زن، اسطوره ی ناتوانی و)
اسطوره ناتوانی:
مردی می خواهد پشتیبان زن باشد به او کارهای کوچکتری در خانه می دهد و خود کارهای بیرون خانه را انجام می دهد ولی زن هیچ گاه زورش رابه نمایش نمی گذارد اما در متوسط طول عمر زن و مرد نشان می دهد که طول عمر زن 7 سال از مرد بیشتر است و مرگ زودرس مردان رو به رشد است و زن در مقابل بیماری ها مقاوم تر است.
طبق آماری که آوریل 1979 در آمیرکا منتشر شد نزدیکان به مراکز اتمی اعلام کردند که زنان در مقابل سرطان مقاومت بیشتری نسبت به مردان دارند. در میلاین ورزشی با بررسی رکوردهای زنان و مردان در المپیک دست به این نتیجه پیدا می کنیم که طی گذشت زمان برتری رکورد مردان در همان رشته کاهش یافته است و حتی نشان دهنده ی این است که در بعضی رشته ها زنان پیروزتر از مردان بوده چون مردان چابکتر از زنان نیستند.
زن در قانون حمورابی:
قانون حمورابی که اولین قانون وضع شده بود و 283 ماده داشت دارای قوانینی برای زنان نیز بود. در این قوانین نظام تک شوهره بوجود آمد در صورتی که در قبل از چند شوهره ای وجود داشت و همچنین زن حتما” باید بچه دار می شد و اگر نازا بود باید یا طلاق می گرفت و یا برده ای برای شوهر خود در نظر می گرفت که برای همسرش فرزندی به دنیا آورد و همچنین در این قوانین حق مالکیت میان زن و شوهر مشترک بود و خانواده یک واحد حقوقی بود.
آفرینش زن :
زن در آفرینش و در بعد روحی و جسمی، از همان گوهری آفریده شده که مرد آفریده شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهیت یکسان و یگانه اند. تمایز و فرقی در حقیقت و ماهیت زن و مرد نیست. نساء آیه4 : ای مردم! تقوا پیشه کنید در برابر خدا، آن که شمار را از یک تن بیافرید و از آن یک تن همسر او را پدید آورد.
علامه مجلسی می گوید: مشهور میان مورخان و مفصران عامه این است که حوا از دنده ی آدم آفریده شده است و به این معنی برخی از احادیث نیز دلالت دارد، لیکن این حدیث و احادیث دیگری این موضوع را رد می کند. زن چون مرد خلقتی جداگانه دارد.
اوجگرایی و تکامل زن:
زن در تفکر قرآنی، همپای مرد، تکامل و اوجگرا است، و در پرتو شناخت و عمل به معراج می رود. علت تساوی عمل زن و مرد این است که هر انسان به اندازه ی کوشش خود پاداش می گیرد و اگر تفاوتی میان تلاش زن و مرد باشد ظلم است و خداوند چنین ظلمی را رد نمی دارد و زن و مرد به میزان نیکویی کارش پاداش می گیرد و فرقی بین زن و مرد نیست حال که خدای جهان آفرین بین زن و مرد تفاوت نمی گذارد این زمینی ها می خواهند بین این دو فرق بگذارند؟
و در آیات قرآن تعبیراتی چون یا ایها الذین آمنوا ، یا ایها الانسان در برگیرنده ی هم مرد و هم زن است.
زن مسلمان :
تصور همگان از زن مسلمان یک زن کامل و شبیه فاطمه (س) است. مسائل مربوط به زن، مربوط به علم، مربوط به جامعه، مربوط به فرم زندگی، مربوط به بینش علمی و مربوط به جهان بینی همه در اسلام مطرح است. اما مسئله اساسی این است که ما نمی توانیم این ارزش ها و درس ها را بفهمیم بعد از جنگ بین المللی دوم مسئله ی زن به صورت حساس ترین مسئله و به صورت حساس تر از همیشه در غرب مطرح شد.
راه مبارزه با تعصب های کهنه فقط یک راه دارد و آن هم اعطای حقوق انسانی و اسلامی زن به زن است. اگر حقوق انسانی اسلامی زن را به او دادید او را بهترین عنصر ساخته اید تا بهترین قدرت مقاومت علیه این هجوم خودش باشد و اگر ندادید و محرومش گذاشتید بهترین کمک را به دعوات شوم ابلیسی کرده اید. یک بحث اساسی تفکیک سنت از مذهب است که گاهی این دو با هم مخلوط می شوند.
سنت و مذهب هر دو با هم حقوق اسلامی، ارزش های اسلامی، دستورهای اسلامی، قوانین اسلامی در هر موردی اقتصاد، اجتماع، زن، مرد، خانواده وجود دارند. در طول تاریخ سنت با ارزش های اسلامی با هم مخلوط می شوند و مجموعا” تعصب، حمایت از این آمیخته را در جامعه به وجود می آورد و روشنفکر با مجموعه ی سنت و مذهب مبارزه می کند تا خودش را از هر دوی آنها نجات دهد. چرا می گوییم باید تفکی کرد؟ چون ما مسلمان هستیم و معتقدیم که حقوق اسلامی ، قوانین اسلامی، چون قوانین منبعث از فطرت است.
مذهب یک پدیده ی جاودان است. چهره ی فاطمه (س) چهره ای است که اگر درست ترسیم شود. اگر آن چنان که واقعا” بوده، آنچنان که واقعا” می اندیشیده، سخن می گفته، زندگی می کرده ،آن چنان که در مسجد و شهر نقش داشته. در خانه نقش دیگری داشته و در زمان نقش دیگری، در مبارزه ی اجتماعی نقش دیگری و در اسلام نقشی دیگر داشته است و در تربیت فرزند نقشس معجزه آسای دیگری داشته است، آنچنان که بوده همه در ابعاد بزرگ ماوراء ماورااش برای همه تصویر و معرفی شود. نه تنها مسلمان بلکه هر انسان دوستی که وفادار به ارزش های انسانی و معتقد به آزادی حقیقی است انسان است و زن است و آن را به عنوان بزرگ ترین تصویر و بزرگترین الگو برای پیروی امروز خواهد پذیرفت.
کدام زنی است که در هر مرحله و تیپی و در هر نظامی و در هر نوع عقیده خاص فرقه ای مذهبی یا اجتماعی که با ارزش های جاوید زن و به ارزش های متعالی زن به صورت ایده آل معتقد است و زینب را در کربلا در اسارت، در شام، و بعد از دوره ی شهادت عزیزترین کس ها و او را به عنوان مظهری از رهبری اجتماعی و انسانی و مترقی زن همیشه قبول نکند؟
زینب یعنی زن زنده ی تاریخ، تمامی محرومیت ها در قالب تعصب برای زن قرار می دهیم، و این همه حقوق پایمال شده برای زن هست و از طرفی قطب مخالف بیش از هر چیز تکیه روی این حقوق و محرومیت ها می کند. پیغمبر اسلام با آن همه قدرت و شخصیت در داخل خانه چنان نرم خوست که حد ندارد. در زمان پیامبر گروهی از دختران مدینه می خواهند در جنگ حنین شرکت کنند و این جنگ چند ماه طول می کشد. دختران 9 تا 11 ساله مدینه 10 تا 15 گروه شده و نزد پیامبر رفته و پیشنهاد خود را به آن حضرت می گویند و حضرت آنها را به عنوان گروه پرستار می برد.
وقتی پیامبر اسلام می گوید که فاطمه یکی از 4 زن بزرگ جهان است وقتی که در برابر همه رنج ها و پریشانی های زندگی فاطمه پیامبر را به او تسلی می دهد که: نمی خواهی که بانوی همه ی زنان جهان باشی؟ این ها تعارف نیست که یک مرد به دخترش می گوید رابطه ی آنها جدی بوده . تکیه حضرت فاطمه برای پس گرفتن فدک فقط کوش برای بازگرفتن یک مزرعه ی کوچک نیست. این مبارزه نشانه و مظهری از غصب و انحراف رژیم حاکمی است که فاطمه با آن مخالف است این یک نمونه ی سیاسی است خیال نکنید این موضوعات تاریخی است نه تمامی این موضوعات زنده است.
زنی که در تمام مدت عمرش از طفولیت تا ازدواج و تا مرگ به عنوان یک عنصر مسئول در سرنوشت امت،فکر، عقیده، مبارزه ، حق پرستی هم چنین در مقابل انحراف و در غصب و ستمی که در جامعه اش بوجود می آید احساس مسئولیت می کند و در متن و درگیریهای اجتماعی حضور دارد و تا لحظه ی مرگ خاموش نمی نشیند و می داند که پیروز نخواهد شد.
زنان در رشته های علمی، ادبی و در نقش های اجتماعی بزرگترین استعدادها را نشان داده اند. مگر مرد چه حقوقی دارد که حال زن ندارد؟ حجاب؟ مگر مردان حجاب ندارند؟ اصل حجاب اسلامی به عنوان یک قانون فقهی یک اصلی است که هر انسان آگاه و روشنی برایش منطقی و قابل پذیرش است. اما امروز این سنت و این اصل اسلامی چنان مخلوط شده که در ذهن همه به صورت دو کلمه ی مترادف در آمده است و آن وقت روشنفکر به عنوان حمله به چادر، به حجاب حمله می کند و متقابلا” متعصبین به عنوان دفاع از حجاب، متاسفانه از چادر فقط دفاع می کنند و هر شکل دیگری را نفی می کنند و به شدت منکر می شوند.
می بینیم که در این تصادم چه چیزها از بین می رود و مجال برای طرح چه حقایقی از دست می رود و همین روشنفکر، دیگر فرصت آن را نمی کند که زینب را ببیند. زینب وقتی که می بیند که نهضت شروع شده در این نهضت اتفاقی است که رهبری دست امام حسین و برادرش است و شرکت زینب به عنوان تعهد در برابر برادر نیست، بعنوان تعهد در برابر خودش است و در برابر خدا وقتی که می بیند، رهبر این نهضت راه افتاد و سرنوشتی را برای جهاد در برابر ستمی که بر جامعه مسلط شده انتخاب کرده، زندگی خود ، خانواده ، همسر را رها می کند و همراه نهضت می آید و او بعد از مرگ برادر پرچم ادامه ی نهضت را به تنهایی به دوش کشید و ما به این پی می بریم که با وجود این که حسین همواره در میان اصحاب بوده و در کشمکش های مدینه همواره حضور داشته اما زینب باوجود این که در دامن مادر بزرگ شده بود وهمین زن توانست همانند حسین باشد و این نشان دهنده است که دست فاطمه در ساختن این روح واین روحها چه دستی است .
خاطره او و مجاهدت او حیات دیگری را پس از مرگش در تاریخ اسلام آغاز می کند . و مظهر حق خواهی و عدالت خواهی درهمه نهضتهای انقلابی قرنهای دوم و سوم و چهارم تا هفتم و هشتم است . در طول تاریخ اسلام از مصر گرفته تا ایران . همچنین امروز او می تواند زن مسلمان را بسازد.
او به عنوان یک مادر ، در مرحله ای که دختری چون زینت می پرورد و پسرانی چون حسن و حسین . وبه عنوان یک بعد دیگر زن متعالی و مثالی ، همسر به عنوان کسی که در تنهایی ها و سختیها نقشها و عظمتهای علمی پا به پای اوست و همچنین به عنوان یک زن مسئول اجتماعی کسی که از بدو تولد تا لحظه ای که پدرش را تنها بر زمین گذاشت و درغربت دفن شد و در خاموشی باز یک لحظه از مبارزه نایستاد .در جبهه خارجی با کفر تا هجرت و در جبهه ی داخلی با انحراف و قتل تا لحظه ی مرگ، حتی بعد از مرگ نیز که علی مرا پنهان دفن کن تا بر گور من گرد نیایند و هم بر عزای من مراسمی بپا نکنند و ر من نماز نگذارند تا به نام تجلیل از نام من قدرتی که هم اکنون بر روی کار آمده، قدرت خود را توجیه دینی نکنند.
زنی که حتی مردن و دفن شدنش را می خواهد وسیله ای کند برای مبارزه در راه حق و محکوم کردن ابدی و همیشگی غصب این است معنای چگونه امروز زن مسلمان بودن!
زن در دوران ماندرین ها:
دو فیلسوف بزرگ بر اندیشه چینی تسلط داشتند: کنفسیوس (479 - 551 پیش از میلاد مسیح) و لائوتسو (قرن هفتم پیش از میلاد). کنفسیوس در پی آن بود که اخلاق انسان در جستجوی هماهنگی میان زمین و آسمان را اعتلا بخشد. انسان می یابد دادگر و نوع دوست باشد. ملکوت تائو (اصول اندیشه لائوتسه به مکتب تائو شهرت دارد) اصل مردانه بن راز اصل زمانه یانگ متمایز می سازد. بین این دو دهه چیزهای جهان تقسیم شده است و این تقسیم بندی تعیین کننده ی آهنگ حکات کائنات است.
از اتحاد اصل نرینه و اصل مدینه بی دیانگ ، تائ به وجود می آید که جهشی کیهانی (و یا هشی حیاتی) است و نیل به آن از طریق خاسه متحقق می گردد.
این اصول فلسفی انتظام بخش زندگی چینی ها طی قرون بوده و مراد از آن پرستش نیاکان است که در چارچوب سنتی لایتغید صورت می گرفته است. چینی ها زن را در وضعیت تقریبا” محروم از تمامی حقوق نگهداشته بودند. تاریخ نشانگر آن است که زن ( در چین) در حضور پدر و یا همسرش حق سخن نداشته مگر، اجازه ایشان . اگر به او اجازه سخن گفتن می دادند، در حالی که چشم به پایین دوخته تا حجب سخن می گفته است.
دختر جوان چینی، متعلق به طبقه مرفه به نشانه ی تشخص اشرافیت مجبور بود که از آغاز جوانی پاهایش را درقالب های مخصوصی که مانع از رشد پا بود قرار دهد. این قالب چنان پا را می فشرد که انگشتان به صورت گلوله ی گوشتی در می آمدند. چند همسری مجاز بود و مراسم ازدواج بدون تشریفات و فقط با اجازه پدر انجام می شد. زن زناکار را می سوزاندند. هنگام مرگ شوهر، همسران مجبور نبودند که روی قبر وی خودکشی کنند،اما اگر به چنین کاری دست می زدند مردم با کف زدن های خود شهامت و وفاداری آنان را می ستودند. در هندوستان این خودکشی را سوتی می نامیدند و علی رغم ممنوعیت حکومت انگلستان این سنتن از سال 1829 تا 1900 همچنان اجرا می شد.
ازدواج دوباره برای بیوه زنان غدغن بود آنان می بایست خود را وقف آیین سنتی شوهر متوفای خود می ساختند. در چنین کهن طی هزاران سال مردان تحت سلطه ی قوانین مذهبی و سنتی بودند ولی زنان علاوه بر تحمل فشارهای اجتماعی مجبور بودند که به اعمال قدرت از سوی همسرانشان نیز تن در دهند.
احترام پلاژ و هلن که خود دستگاهشان آسیا بود یونان باستان را مستعمره کردند ، یونانی که به قول پریکلس مشهورترین و خوشبخت ترین دولت شهرها بودند.
ما با مطالعه ی حقوق زنان در کشور چین که به عنوان یک کشور پیشرفته است به این نتیجه می رسیم که حقوق زنان از گذشته تا حال تغییرات زیادی کرده اما کار ما زنان مسلمان بسیار سخت تر از دیگر زنان است.