مدیتیشن مدیتیشن حالتی از توجه متمرکز روی بعضی از موضوعهای فکری یا آگاهی را توضیح میدهد.
آن معمولاً تغییر توجه درونی ذهن به خودش را در برمیگیرد.
مدیتیشن اغلب به عنوان جزئی از مذاهب شرقی شناخته شده است.
جایی که آن برای بیشتر از 5000 سال تمرین میشده.
آن همچنین مسیر اصلی برای فرهنگ غربی شده است.
مدیتیشن یک تنوع وسیعی از تمرینهای روحی را در بر میگیرد که تأکید به فعالیتهای ذهنی یا بیحرکتی دارد.
آن میتواند حتی برای پرورش فردی یا تمرکز ذهن روی خدا یا نشانههای خداوندی استفاده شود.
طبق عقیده Tort در (1969) فرآیند مدیتیشن یک فرآیند القاء از خود بیخود شدن است.
نگاه اجمالی مدیتیشن Zen Buddhist یا ZaZen لغت مدیتیشن از لاتین meditation میآید که به طور کلی هر نوع تمرین فیزیکی یا عقلانی را نشان میدهد که بعدها به معنی بسیار جزئیتری به نام اندیشه توسعه یافت.
به طور کلی استفاده از کلمه مدیتیشن در سنت مسیحیان غربی به یک تمرین فعال از انعکاس روی بعضی موضوعهای خاص مثل تفکر به عذاب مسیح اشاره دارد.
به طور مشابه در فلسفهی غربی (برای مثال تفکرات Descarter روی اولین فلسفه) شخصی مجموعهای از 6 تمرین ذهنی را یافت که به طور منظم حقیقت اشیاء خارجی را تجزیه و تحلیل میکرد.
مدیتیشن در معنی مدرن و پیشرفته به مدیتیشن yogic اشاره دارد که اصل آن از هند است.
در اواخر قرن 19، عارفان لغت مدیتیشن را که اشاره دارد به تمرینهای ممتد و مختلف روحی از Hinduism و Buddhism و دیگر مذاهب شرقی پذیرفتند.
بنابراین لغت انگلیسی مدیتیشن مختصراً با یک جمله یا مفهوم ترجمه نمیشود و میتواند به کلمات دیگری مانند Sonskrit، dhyana، Samadhi و bharana ترجمه شود.
مدیتیشن معمولاً به عنوان یک یا چندین عبارت زیر تعریف میشود: حالتی از تمرکز همراه با آرامش روی واقعیت لحظه حاضر حالتی است که زمانی که ذهن مسئلهای را حل نمیکند و خالی از هر نوع افکار است تجربه میشود.
تمرکز در حالتی که توجه رها شده از هرگونه بیقراری و روی خداوند متمرکز شده است.
تمرکز ذهن روی یک موضوع (مانند شمشال مذهبی یا نفس کشیدن فردی یا یک mantra یک ذهن با سرچشمه خدایی و درخواست کردن راهنمایی از یک قدرت برتر استنتاج تجزیه و تحلیل از تعلیمات مذهبی (مانند ناپایداری برای Buddhists) مدیتیشن ممکن است برای اهداف مذهبی باشد اما حتی تا قبل از اینکه به غرب آورده شود آن برای زمینههای دنیوی مانند هنرهای جسمانی و مادی استفاده میشده.
همزمان با آغاز عارفان اگرچه مدیتیشن به وسیله تعدادی از حرکات مذهبی و روحی مانند یوگا و حرکات New Age به کار برده میشد.
به علاوه به استفاده مسیحیان محدود شده بود.
از نظر دیدگاه روانشناسی، مدیتیشن میتواند حالت تغییر یافتهای از آگاهی را القاء کند.
اهداف مدیتیشن متفاوت است و از روش فکری روحی به تغییر نگرشها تا سلامتی بهتر Cardiovascular قرار میگیرد!
انواع مدیتیشن تمرین Zazan, Bodhidharma .
طبق گفته Preze-de-Albeniz و Holmes در سال 2000، تکنیکهای مختلف مدیتیشن، بر اساس تمرکزشان میتوانند دستهبندی شوند.
بعضی تمرکزها بر روی یک زمینه و یا background (یا پسزمینه) درک و تجربه را همچنین mindfulness مینامند.
تمرکزهای دیگر بر روی اجزای مخصوص از پیش انتخاب شده را مدیتیشن concentratire مینامند.
همچنین تکنیکی وجود دارد که بین زمینه و اشیاء تغییر میکند.
دستهبندی مدیتیشن متنوع، دشوار است.
یک روش رایج طبقهبندی بر اساس مذهب یا اصل و نسب است.
بعضی سنتهای تفکری مثل یوگا و یا تانترا در چندین مذهب رایجاند و یا در بیرون از زمینههای مذهبی اتفاق میافتند.
بنابراین برای اجتناب کردن از هر بحثی، این مقاله تلاش نخواهد کرد تا همهی مدیتیشنها را در داخل یک مذهب یا اصل و نسب دستهبندی کند.
Hindism هندیسم که به عنوان قدیمترین مذهب مورد توجه قرار گرفته با اطمینان میتواند مدیتیشن را به عنوان یک تمرین روحی و مذهبی ادعا کند.
یوگا یکی از 6 مکتب فلسفی از فلسفههای هندویی است که بر روی مدیتیشن تمرکز میکند.
در هند یوگا به عنوان معانی از هر دو تبحر روانی و روحی مورد توجه شده است.
چند گونه از مدیتیشن در هندیسم وجود دارد که شامل موارد زیر است (البته محدود به این موارد نمیشود).
Vedenta : یک فرم از یوگای جنانا (Jnana Yoga) Raja Yoga: که به وسیلهی Pantajali مطرح شده است که 8 عضو از تمرینهای روحی را توصیف میکند.
نیمی از آن که شاید به عنوان مدیتیشن طبقهبندی شود.
در مأخذ و منبع آنها فرض بر آن است که یوگا بهتر است که نوسانات ذهنشان را آرام کند.
Surat Shabd YOGA: یا مدیتیشن با صدا و روشن Japa یوگا: تکرار یک mantrait که خیلی مهم است.
Bhaki یوگا: یوگا عشق و پرستش که در آن جوینده بر روی یک شیء مورد پرستش و علاقه متمرکز میشود مثل Krishna.
Hatha یوگا: که در آن حالتها و مدیتیشنها در بالا رفتن انرژی روحی مورد توجه قرار گرفتهاند.
مانند kundalini که از طریق انرژی متمرکز صعود میکند مثل Chakras.
Sahaja یوگا: خودفهمی مستقیم یوگا از طریق بیدار شدن از انرژی kundalini ثابت شده تکنیکهای مدیتیشن شامل درک کردن روحی خود مشخص میشود.
فرض پایه پذیرش برابری بین همه و با تبع خدایت همه است که زاتا ؟؟
مثبت و مورد تصدیق است.
آن بسیاری از زیرساختهای غلط را در برگرفته است که آنها دلیلی بر بیشتر بدبختیها و قاعده زندگی به عنوان یک چیز مثبت عالی هستند.
تا زمانی که هر چیز برابر هست و خدایت به طور یکسانی است، هیچ دلیلی بر نفرت، ترس، زیادهروی کردن در خودبینی حرص، خردی وجود ندارد تا هنگامی که این اشغال ذهنی از ذهن حذف شوند هر زمان آفرینش و انرژی آفرینش در دسترساند تا کشف کنند چه چیزی خود را در حقایق و همترازی اعمال و تجربیاتش بر طبق آن برآورده و تمام میکند.
این نیست مشابه آنچه که گفته میشود که یک شخص باید تجربیات نرمال زندگی را فرو نشاند و در نتیجه احساسات – آنها هستند برای دیدن و بازدید ایشان در زمینههای درست و با پرسپکتیو درست و اجازه دادن آنها برای عبور و رد نشدن اگر آن مخالف و برعکس آفرینش درست هستند.
این اجازه میدهد برای تجربیات نرمال زندگی در هر بیرنگیشان بدون معاشرت وابسته و زندگی دنیوی بلندمدت.
تکنیکهای مدیتیشن ممکن است به عنوان تکنیکهای غیرروحانی در حسهای مشابه که در تکنیکهای Mind fullness (آگاهی) پایهای بر سنتهای بودیسم هستند مورد توجه واقع شوند اگرچه که ریشه در فلسفه هندو دارند.
حتی یک شخص با علوم و یک دانشمند نخواهد توانست احساس کند که تقرب از حس غریبانه و کنجکاوانه دربارهی چیزها، شکیات علمی و تجربیاتی که پایه آن چگونگی و کیفیت آموختن میباشد گرفته میشود.
مذهب بهایی مذهب بهایی میآموزد که مدیتیشن برای پرورش روح، در کنار نمازهای واجب و روزه گرفتن لازم است.
از عبدل-بهاء نقل شده است که میگوید: مدیتیشن یک کلید برای باز کردن در رازهای ذهن شماست.
در آن حالت او خودش را بدینگونه خلاصه کرد: در آن وضع انسان از تمام متعلقات بیرونی کنارهگیری میکند.
در آن حالت روحانی او در اقیانوسی از حیات روحانی غوطهور میشود و میتواند رازهایی از چیزهایی که در خودشان هستند را آشکار کند.
اگرچه که یافتههای این مذهب هرگز فرم و گونه ویژهای از مدیتیشن را مشخص نکرد بعضی تمرینهای بهایی به صورت تفکری هستند.
یکی از آنها تکرارهای روزانه از عبارتهای عربی الله ابهی (خداوند بسیار عظیم است).
که 95 بار به وسیلهی وضو گرفتن مقدم شده است.
ابهی ریشه یکسان با بهاء دارد.
(شکوه و جلال) که بهایی پنداشته شده است که برترین نام از خداوند باشد.
بودیسم Buddism اغلب سنت های بودیسم اعتراف میکنند که مسیری برای روشنی افکار سه نوع آموزش را موجب میشود: 1- پرهیزگاری 2- مدیتیشن 3- آگاهی.
بنابراین شجاعت تفکرکننده به تنهایی کافی نیست آن وجود دارد اما تنها یک قسمت از مسیر است.
از طرفی دیگر در بودیسم به ترتیب پشت سر هم تربیت و تذهیب روحی، توسعه علوم اخلاقی و درک آگاهانه برای به دست آوردن بالاترین اهداف ضروری هستند.
مدیتیشن همچنین در بودیسم متمرکز شده است.
پادشاه بودا خودش گفته بود که روشنی فکر را به دست آوردهاید زمانی که در زیر درخت بودا مدیتیشن را انجام دهید.
بیشتر نمونهها و شکلهای بودیسم بین دو نمونه از دسته تمرینهای مدیتیشن متمایز شدهاند Shamatha و Vipassana که هر دو نوع برای به دست آوردن آگاهی و روشنی فکر لازماند.
قالب شامل تمرینات است که بسط و توسعه قدرت برای تمرکز کردن و توجه به نکات ساده و واحد به صورت برجسته را به دست آورد.
بعداً تمریناتی را در برگرفت که در گسترش بصیرت و آگاهی و معرفت از طریق دیدن طبیعت درستی از حقیقی به دست آمد.
تفاوت بین دو گونه از تمرینات مدیتیشن همیشه به صورت واضح جدا نمیشود بلکه هنگامی آشکار خواهد شد که بر روی تمریناتی مثل Anapaasati که میتوان گفت به عنوان تمرین Shamatha آغاز میشود اما آن از طریق تعدادی از مراحل تمرین Vipassana پایان میپذیرد.
بودیسم Therarada تأکید بر توسعه توجه تفکرآمیز و تمرکز به عنوان بخشی از Noble Eightfold path در تعقیب Nibbana دارد.
موضوعهای رایج سنتی شامل نفس و عشق و مهربانی میباشد.
در ژاپن مدارس Mahayana، Tendai تمرکز از طریق ترکیب آیین پرستش توسعه داده شده.
مخصوصاً در مدینه بودیسم چینی chan (که منشعب به مدارس ژاپنی Zen و کرهای Seon) تمرینات ts,ocham مدیتیشن و koan مدیتیشن بسیار مهم میباشد، منظور کردن یک پزشک که به طور مستقیم درستی حقیقت واقعیت را تجربه میکند (هر کدام از نامهای این مدارس از Sanskrit dhyana مشتق شده و ترجمه میشود از طریق مدیتیشن در زبانهای مخصوص خود).
فرقه محرمانه shingon تعداد زیادی از ویژگیها با Tibetan Buddhism تقسیم میکند.
Tibetan Buddhism تأکید tantra برای پزشکان عالی رتبه دارد؛ بنابراین نامیده میشود Tantrayana Buddhism.
اگرچه ملاقاتکنندگان صومعه Tebetan اغلب شگفت زده میشوند تعداد زیادی راهب روزشان را بدون تفکر کردن به شیوه معمول و شناخته شده میگذرانند اما بیشتر شبیه به آهنگ و سرود خواندن و یا تمرین کردن در گروه مناجات هستند.
در این سنت قدیمی، هدف از مدیتیشن بیداری در ماست و آسمان مانند گوهر ذهن است و معرفی کردن ما برای اینکه واقعاً وجود ما هست و تغییرات خالص ما که کل حیات و مردن را در برمیگیرد آگاهانه است.
مدیتیشن راهی است که ما را به عقب و در وجود خودمان میبرد جایی که ما واقعاً میتوانیم تمام بودنمان را ماوراء این الگوی عادی و معمولی تجربه و مزه کنم.
در مدیتیشن آرام و بیحرکت، ما اجمالی نگاه میکنیم و به طبیعت داخلی عمیقمان که مدت زمانی طولانی بینش خود را در میان مشغلهها و حواسپرتیهای ذهن خود گم کردهایم، باز میگردیم.
هدیه آموزش مدیتیشن بزرگترین هدیهای است که شما میتوانید در طول زندگیتان به خودتان بدهید.
تنها از طریق مدیتیشن است که شما میتوانید سفری را برای کشف ذات درست خودتان متعهد شوید و بنابراین پایداری و اعتماد به نفسی را که شما در طول زندگی و مرگ نیاز خواهید داشت را مییابید.
مدیتیشن مسیری به سوی روشنی فکر است.
کتاب Tibetan از مرگ و زندگی Sogyal Rinpoche بعضی از تکنیکهای تفکری بودا با دیگر سنتها تقسیم شده است.
اما مقصود است که علوم اخلاقی به سبب آن به هم مرتبط میشوند تا به بینش مذهبی که اصلی باشد دست یابند.
مسیحیت Christianity سنتهای مسیحیت تمرینهای متنوعی دارد که شاید به عنوان فرمهایی از مدیتیشن تعریف شده باشند.
بسیاری از آنها تمرینات رهبانیاند.
بعضی گونه از نماز خواندن مثل ذکر با تسبیح و یا نیایش کردن (تمرکز کردن برای شکرگذاری) شاید در کاتولیسم (Catholicism) یا hesychasm ارتودوکسی شرقی با فرمهایی از مدیتیشن شرقی که (بر روی یک موضوع فردی متمرکز میشوند) مقایسه میشوند.
مدیتیشن مسیحیت به عنوان فرمهایی از مسیحیت مورد توجه قرار میگیرند.
بعضی نماز مسیحیت به صورت اولیه با استفاده از عقل و خرد که آن هم از طریق تفکر در رموز مقدس حاصل شده است.
به هر حال، نماز مسیحیت یا مدیتیشن از طریق قلب در Philokalia که یک تمرین به سوی Theosis است توصیف میشود که Theosis شامل یافتههای در آرامش درونی و نادیده انگاشتن حسهای فیزیکی میشود.
طبق کتاب old Testament، جوشا Joshua یک فرم از مدیتیشن تفکر و اندیشه در کتاب مقدس است.
این یکی از دلایلی است که چرا اشعار پس از مرگ کتاب مقدس به عنوان یک تمرین در بین بسیاری از مسیحیان پروتستان رایج است.
«اجازه ندهید که این کتاب قانون از زبانتان زایل شود.
هر شب و روز در آن تفکر کنید.
بنابراین شما شاید دقیق باشد در انجام هر آنچه در داخل کتاب نوشته شده است.
پس شما کامیاب و موفق خواهید شد.» Islam (و مفهوم و عقیده کلی یا مکتب فلسفی از مدیتیشن در اسلام وجود دارد.
یکی از آنها که در قرآن و سنت Sunneh توصیف میشود بر که آن در طول روز و زمانهایی از حضرت پیامبر و یا زمانهای کوتاهتری پس از آن گسترش داده شده است.
مکتب دیگر که به وسیله صوفی و زاهدان و تارکان مسلمان در زمانهای بعدی توسعه داده شده است.
مفهوم اصلی از مدیتیشن پایهی آن بر روی تفکر است که Tafakkur و Tadabbur نامیده میشود (در قرآن) به طور واقعی، آن به انعکاسی بر روی جهان اشاره دارد.
مسلمانان احساس میکنند که این یک نمونه از گسترش عقلانی است که از پایههای بالاتر ناشی میشود برای مثال از خداوند.
این مراحل عقلانی از طریق الهام و القاء مقدس دریافت میشود که موجب بیداری و آزادی ذهن بشر میشود و اجازه میدهد تا هویت درونی انسان گسترش و پرورش یابد، بنابراین او ممکن است حیاتش را بر روی یک سطح روحانی که فراتر از این جهان است رهبری کند.
این بر تعالیم جهانی اسلام استوار است که زندگی را به عنوان یک آزمایش از تمرینات ما در پرستش الله که یکی از خدایان است، میبیند.
نمونه دوم از مدیتیشن، مدیتیشن صوفی است.
که آن به صورت بزرگتری بر روی تمرینات اهل تصوف پایدار است.
به هر حال این مدل جدالی بین مسلمانان دانشور است.
یک دسته از علماء مانند غزالی آن را پذیرفته است، گروه دیگر از علما، مثل ابن تیمیاء؟؟
آن را به عنوان یک بدعت رد کرده است.
صوفی بر روی تمرینات مشابه مدیتیشن بودا تکیه کرده است مثل مراغبه و یا تمرکز که در اوسیا-شاه مقصودی صوفی تعلیم داده میشود.
Tamarkot یک گونه فارسی معادل با متمرکز شدن که اشاره به تمرکز در قدرت ریزوهاست.
با تبع ترم تمرکز کردن مترادف به توجه نزدیک، همگرا دستهبندی شده، پیمان و اتحاد است.
Jainism جینز در کلمه samayika استفاده میشود که یک کلمه در زبان prakrit از کلمه samay (زمان) مشتق شده است.
مقصود samayika ماورای تجربیات روزانه از تغییرات پیوسته وجوه بشری است.
Jira و برای تعریف تغییرات نامحسوس در مشاغل اجازه میدهد.
Atma تمرینات samayika به وسیلهی به دست آوردن تعادل در یک زمان شروع میشود.
اگر در زمان حال یک نکته بین گذشته و آینده در نظر گرفته شود در samayika یک آگاهی کامل و هوشیاری در آن لحظه و تجربیات ذاتی درست را به تشخیص میدهد یا Atma که در آن به تمامی موجودات زنده توجه میشود.
Samayika نکات پرمعنی در Paryshana را در برمیگیرد که در آن یک دورهی ویژه 8 روز به وسیلهی Jains تمرین میشود.
تکنیک مدیتیشن در کتاب مقدس Jain موجود است که با زمان فراموش شده است.
یک تمرین که با نام Preksha مدیتیشن گفته میشود به وسیلهی دهمینHead از فرقه (Acharya Mahaprajna) Jain swetamber Tarapanth دوباره کشف شده است و شامل درک از بدن، مرکزیت روحی و روانی، تنفس و تأمل است که مراحل شخصی از جابهجایی را وارد خواهد کرد.
آن برای به دست آوردن و خالص سازی پایههای عمیقتر وجودی هدف شده است.
تمرینات منظم سیستم مقاوم بدن را قوی میکند و مصونیت را در برابر آلودگیها، سموم شیمیایی، ویروسها، بیماریها دگرگونی غذایی به وجود میآورد.
Acharya Mahapraja میگوید روح خدای من است.
کنارهگیری و چشمپوشی دعای من است.
رفاقت عشق و پرستش من است.
خودمنعی استقامت من است.
بیخشونتی مذهب من است.
جودیسم Judaism مدارکی وجود دارد که جودیسم را تمرینات تفکری از زمانهای قدیم مینامند.
برای مثال در Torah (تورات) بنیانگذارش (laruach) Isaac را در این زمینه چنین توصیف کرده است.
فهمیدن به وسیلهی همهی مفسرها به عنوان بعضی نمونهها از تمرینات تفکری.
(Genesis 24:63) به صورت مشابه دلایلی از طریق Tanach نشان میدهد که جودیسم همیشه شامل یک سنت تفکری مرکزی میشود.
در تمرینات جودیسم مدرن، یکی از بهترین تمرینات تفکری شناخته شده hitbodedat یا hisbodedus است که درباره kabbalah و Hausiduc فلسفی توضیح میدهد.
کلمه his bodedut که از فرم عبری (یهودی) کلمهی boded (حالتی از تنها بودن) مشتق شده است و sfirah و Binah که مراحل فهمیدن خود و پذیرفتن از طریق مطالعهی آنالیتیکالی را معنی میدهد رابطه دارد.
Kabbalah به صورت ذاتی یک زمینه از مطالعهی تفکری است.
تمرینات تفکری kabbalistic یک قلمرو آسمانی را میسازد که روح را از طریق رسیدن به غایت مشخص هدایت میکند.
یکی از نمونههای مشخص مدیتیشن Merkabah است که از ریشه /R-k-B/ است که معنی chariot یا ارابه برای خدا را میدهد.
بعضی از اطلاعات این مقاله یا بخش با منابع معتبر تعیین نشده است.
باید برای اشتباهات چک به آن رسیدگی شود و با ذکر منابع معتبر اصلاح شود.
مدیتیشن عصر جدید اغلب با فلسفه شرقیها و تصوف مانند یوگا، هندو و بودیسم تحت تأثیر قرار گرفته است.
و آن شامل بعضی از رتبههای غربی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
مثالهایی از این مدیتیشنها در بر میگیرد.
Passage Meditation: یک متود جدید که توسط معلم روحانی Eknath Easwaran توسعه یافته.
که شامل سکوت، تکرار، تمرکز حفظ و کتاب مقدس و نوشتههای بزرگان اهل تصوف میباشد.
Sahafa Yogao: مدیتیشن تفکر جهانی.
تمرینی که به وسیلهی H.H.sh maaji Nirmala srivastaye آغاز شد.
یوگای sahaja گفته که نیازی به اسنادی است که یک متود بینظیر مدیتیشن است که برپایهی بیداری است که میتواند در موجودات زنده اتفاق افتد.
Transcendental meditation: یک نوع مدیتیشن فکری است که توسط maharishi Mahesh Yogi بهبود داده نشده است.
Natural stress Relief: یک تکنیک مدیتیشن است که توسط scientia Institute اختراع شده است.
5Rhythms: یک تکنیک مدیتیشن حرکتی است که توسط Gabriella Roth اختراع شده است.
Fisu: که توسط Gururaj Ananda Yogi که بهترین شاگرد Rajesh Ananda و Jesmini Ananda کسانی که حتی تاکنون رهبر بودهاند پایهگذاری شد.
مدیتیشن Ananda Marga: که توسط Mahakaula Guru shrii shrii Anandamurtiigi در هند مطرح شد و به وسیلهی تمرین مقدس ذهنی توسط Srikrs,na و Sadashiva احیا شد سیستم مدیتیشنش بر پایهی Tantra اصلی که توسط Shira داده شده بود است و بعضی مواقع اشاره به یوگای Rojadhraja دارد.
او تعداد زیادی تمرینات فکری و یوگایی را اصلاح کرد و تکنیکهای جدیدی را معرفی نمود.
در Sikhism تمرینات simran و Namjapo مدیتیشن کاملی را تقویت میکند که در آن دقت و بینش بر نگرش به خدا متمرکز میشود.
Sikhs اعتقاد دارد که بدن 10 مدخل دارد، مدخل واژهی دیگری برای chakras یا مراکز انرژی است.
بالاترین پایهی انرژی دهمین مدخل یا dasam dwar نامیده میشود.
آن میگوید که هنگامی که یک شخص به این مرحله از طریق تمرینات متوالی دست مییابد آن یک عادت میشود که در هنگام راه رفتن، محبت کردن، خوردن، بیدار شدن و حتی خوابیدن ادامه مییابد.
هنگامی که یک متفکر به مرحلهای مقدس و والا در زمینه تفکر و اندیشه میرسد یک مزه واقعی و متمایز را همانند کسی که آرامش و آسودگی خاطر کاملی را در داخل و خارج بدنش تجربه میکند را حس میکند.
پیروان مذهب سیک همیشه بر این باورند که عشق از طریق تفکر بر روی نام پروردگار ایجاد میشود زیرا که تفکر و اندیشه تنها عواطف مثبت هر شخص را تحت تأثیر قرار میدهند که از طریق اعمال ما مجسم میشود.
اوّلین معلم مذهبی گروه سیک به نام ناناک دیوجی تمامی بشریت را به مساوات و عدل پند و اندرز داده و به اهمیت زندگی در مالکین خانه به جای متفکرین آواره جنگل که در آن زمان مشهور بودهاند پافشاری کرده است و این معلم مذهبی نصیحت میکرده است که همه ما میتوانیم آزادی را از طریق زندگی به دست آوریم و همچنین مرگ را میتوان به وسیله یک زندگی معمولی خانوادگی به دست انتشار عشق در میان مردم صرف نظر از هر مذهبی نیز به دست آورد.
آیین تانو آیین تانو شامل شماری از سنتهای تفکرگرایانه و تعمقگرایانه است.
در آغاز کار میتوان گفت که تمامی اصول را که در کتابهای آیچینگ، تااُتهچینگ، چوآنگ تژو، و تااو تسنگ آمده است را میتوان داشت.
بسیاری از مدارس که به کیوگنگ، نیوگنگ، داوین و ژان ژوانگ بستگی دارند مجهز به یک محیط بزرگ و متمایز برای آموزش تمرین نفس کشیدن به کمک تفکر و اندیشه با تأثیری بیشتر از فرقه بوداییهای اخیر و همچنین با تأثیر بیشتر بر روی طب سنتی چین و چینیها و بعضی از هنرهای رزمی ژاپنیها هستند.
هنر رزمی چینیها به نام تایچیچو آن بعد از تمرکز مشهور بر روی آیین تانو و تفکر جدید کانفیوهان (تایچیچوآ) نام گرفت و اغلب به تفکر در احساسات برمیگردد.
تفکرات آسان آقای کریشن موتری از کلمه تفکر و اندیشه به معنی چیزی کاملاً متفاوت از تمرین و یا هرگونه سیستم و روشی برای کنترل ذهن استفاده کرده است.
او میگوید که بشر برای فرار از دست هرگونه کشمکش و ستیزهجوییها روش خاصی از تفکر را اختراع کرده است.
این [روشها] بر پایه میل (رغبت) و اصرار برای به دست آوردن پایهریزی شدهاند و بر کشمکشها و تلاشها برای رسیدن [به هدف] دلالت دارد.
این نوع هشیاری همیشه بر جد و جهدی میسنجد که محدود بوده است و هیچ گاه آزاد نبوده است.
تفکر و اندیشه پایان اندیشههاست.
آن (اندیشهها) تنها اندیشههایی است که متفاوت از هرگونه بعد فرازمانی وجود دارد.
در زمان آقای کریشمانتوری تفکر و اندیشه هشیاری و آگاهی بدون انتخاب بود.
او میگوید وقتی که شما چیزهایی در مورد خود یاد میگیرید، به خود نگاه میکنید، طرز راه رفتن خود را نگاه میکنید، طرز غذا خوردنتان، آنچه میگویید، شایعات، تنفرات، حسادتها و...
اگر شما از همه اینها در درون خود آگاهی دارید بدون هیچ گونه انتخابی، این خود نوعی تفکر و اندیشه است.
تفکر پویا/فعال تفکر پویا نامی از تکنیکهای تفکرات فعال مشهور اُشو است.
هرچند به طور کلّی تفکر پویا به هرگونه روش تفکری برمیگردد که تعامل هیچ گونه ژست انسان ساکن نباشد.
اینگونه تکنیکها به صورت گسترده در یوگا کارما استفاده میشود.
مثالی از آن نوع فعالیت میتواند ناتیایوگا یا نقص شمانیستیک باشد که به دست کارلوس کاستاندا تشریح شده است و یا تمرینهای سادهای که بر روی قسمتهای خاصی از بدن تمرکز میکند که به شما نیرویی میدهد که تا تأثیر زیادی بر روی ذهن و بدن خود به طور مستقیم و سریع احساس کنید.
اُشو که جدیداً به رنجیش تغییر نام داده تکنیکهایی از تفکر را معرفی میکند که شرط بر تفکر پویا میکند [این تکنیک] با ضمهای از فعالیت آغاز میشود که سخت و فیزیکی است به دست دورهای از سکوت تعقیب و پیروی میشود.
بعضی از روشهای او تقریباً دارای رقص های خودبخودی و مشتاقانه است.
او میگوید که اگر افراد بیگناه هستند نیازی برای تفکر پویا نیست ولی اگر مردم سرکوفته هستند مسئولیتی سنگین را از نظر روانشناسی حمل میکنند پس آنها به روانپاکسازی نیاز دارند.
پس تفکر پویا برای این است که آنها فقط به تمیز کردن مکان خود کمک کنند و سپس از هر روشی بتوانند استفاده کنند و آن مشکل را رفع کنند.
راهب تایلندی لوآنگ پُرتین یکگونه از تفکر را که در کتابهای ترجمه شده خویش معمولاً تحت عنوان تفکر پویا نیز ترجمه کرده است را آموزش میدهد.
آنگونهی خاص شامل چگونگی استفاده از دستها و آرنجها در طی نشست تفکرگرایانه است.
او همچنین تفکر به همراه قدم زدن را به عنوان روشی تکمیلی به کار میبرده است.
آموزش او بر پایه بهبود بخشیدن به هشیاری و آگاهی حرکات جنگافزار که به صورت مداوم در یک الگوی خاص خارج از تفکر و اندیشه بوده است هدفگیری شده بود.
هشدار او این است که هرچند این جنگافزارها (برای از بین بردن تفکر) محدودی شوند اما شامل تجربه زندگی سالم میشود.
این گونه از تفکر فعال یک نوع از تفکر بوداییهاست ک در تایلند مشهور است و همچنین درکهای غربی در حال مشهود شدن است.
اغلب هندهای نظامی داخلی تاتوییها به ویژه مدل «تایچیچوان» اندیشههایی به عنوان تفکر متحرک هستند.
عبادت مشهور «حرکت در آرامش» به حرکت پرانرژی در تمرینهای چینی غیرفعال برمیگردد که در تفکر تائوییها جای گرفته است و عبادت معکوس «آرامش در حرکت» که در روش تایچی وجود دارد جایگاهی از آرامش ذهنی و فکری است.
دنیوی روشهایی از تفکر که عاری از هرگونه مفاد عرفانی هستند در غرب به عنوان راهی برای ترویج رفاه روحی و جسمانی رشد یافته است.
استراحت تدریجی عضلانی جاکابسان به دست پزشک آمریکایی به نام ادموند جای بسان در اوایل دهه 1920 رشد و توسعه یافت.
جاکابسون در این موضوعتر هنگامی تنشهای عضلانی به همراه تشویش و اضطراب است بحث کرد که چگونه با یاد گرفتن آرامش دادن به تنشهای عضلانی میتوان تشویش و اضطراب را کاهش داد.
پرورش خودزاد به دست روانپزشک آلمانی به نام جوهانز اسچالتز در سال 1932 رشد و توسعه یافت.
هرچند کتاب پرورش خودزاد اسجالتز عاری از هرگونه عرفان است ولی او به تکنیکهای موازی بین یوگا و عبادت و تفکر تأکید دارد.
هربرت بنسون از دانشکده پزشکی هاروارد یک سری تستهای بالین بر روی متفکرین از نظم و انضباطهای متفاوت به عمل آورد.
او ابتدا نتایج [تستهایش] را در کتاب بر نام واکنش آرامش، جایی که او قبلاً نیز نتایج مشابهای را در مورد دیدگاه دنیوی و غیرروحانی را طرح کرده بود تشریح کرد.
در سال 1976 چوگام ترانگپا آموزش شمبهالا را که برنامهای دنیوی از تفکرات بر باور نیکی و خوبی و آموزش دادههای شجاعت و بخت بود را تأسیس کرد.
کتاب شمبهالا در سال 1984 به نام مسیر مقدس یک دلاور شامل نسخههایی از سخنرانیها و نوشتههای ترانگپا است که متوسط دانشآموزان ویرایش شده بود.
کتاب تفکرات شهوتآمیز که توسط بنیانگذار حرکت رائلین نوشته شده بود طراحی از ترتیب تمرینات تفکرانه غیرزاهدانه است.
[این کتاب] تأکید بر تفکرات شهوتآمیز که شامل یک آگاهی فیزیکی و شهوانی متصل با چگونگی جریان سازماندهی مغز و بدن است دارد.
کتاب «تکنیک آرامش: تفکر بدون جادو و عرفان» که در سال 1999 توسط پااُل ویلسون نوشته شده است دستورات و بحثهایی به شکل تفکرات دنیوی را دارا میباشد.
بیوفیزیک به دست بعضی از محققین از دهه 1950 به عنوان راهی برای عمیقتر داخل شدن به مکانهای ذهنی به محک آزمایش قرار گرفته است.
صوتی و نوری روشهای جدید از تفکرات که مبنی بر نتیجه موجنگاری مغز هستند به طور درازمدّتی بر روی فکر کنندگان مؤثر واقع میشوند.
مطالعات نشان میدهد که وجود فراوانی واکنشها به انگیزه شنیداری و دیداری اثر میگذارد.
فعالیت موجنگاری مغز نام تعقیب فراوانی واکنش را گرفته است زیرا که در یک مدت کوتاه با محرکهای فراوان اصلی رابطه برقرار میکند.
به طور واضح بیان شده است ک اگر محرکها 5 هرتزی باشند، نتیجه سنجیده و منظم موجنگاری مغز یک تعقیب واکنش 5 هرتزی را نشان خواهد داد که در حوزه زمانی خود از متوسط پروتکلهای مناسب استفاده میکند.
تفکر در مفهوم بسیاری از اخبار یکپارچگی ذهن، بدن، روح و یا تمرینهای معنوی و روحانی با زندگی خانوادگی و یا کاری مورد خطاب قرار میدهند.
غالباً گفته میشود که اگر تفکرات به سوی تغییرات مثبت در زندگی روزانه و یا طرز برخورد خودی هدایت نشود ناقص است.
در آن روح بعضی از وکیلان فرقه بودایی با هدف کاهش راه عصبانیت بر (Zen driving) ترفیع داده میشوند.
تفکرات نه به عنوان فعّالیتهای مستقل و مجزا بلکه به عنوان بخشی از رسمهای عمیقتر معنوی ارایه میشوند.
با این حال امروزه بسیاری از فکرکنندگان از یک مذهب سازماندهی شده پیروی میکند و یا اینکه خودشان را به طور وفادارانه رسیدگی نمیکنند.
قدرتهای دینی اصرار دارند که تمرینهای روحانی مانند تفکر کردن بر شاخهای از یک زندگی مذهبی کامل که شاید شامل مسائل عبادی و مسائل مربوطه به آیین نماز و یا رعایت قانونها و دستورات مذهبی متعلق باشد.
شاید مهمترین پیشنیاز روحانی برای تفکر سبک و شیوه اخلاقی زندگی است.
بسیاری از معلمین هنرهای رزمی دانشآموزانشان را بر احترام بر پدر و مادر و معلمینشان و همچنین به تلقین بسیاری از ارزشهای مثبت دیگر وادار میکنند.
بعضی از سنتها دانش جنون و یا اعمال گناهکارانه عمدی را در دانش مقدس خودشان و اگر نه در تمرینهای حقیقی متحد میسازند.
شعرهای صوفی (برای مثال حافظ و رومی) شرابهای پاکدامنی و عفت را که در اسلام حرام است را تحلیل و گرامی میدارند.
بسیاری از سنتهای تفکرگرایانه استفاده نکردن از داروها و مواد مخدر را تشویق میکند.
استثناهایی وجود دارد که شامل برخی از گونههای آیین هندو و آیین راستاف؟؟
که یک سنت طولانی در استفاده کردن از حشیش دارند را به کنارهگیری میدهد و برخی از سنتهای مسلم آمریکاییهای بومی که از پیوت، آیاهوآسکا و یا دیگر مواد محصور در زمینه مذهبی استفاده میکنند [پند میدهد].
شماری از سنتهای تفکرگرایانه به اجازههای از معلم و یا افراد بزرگتر که خود آنها نیز اجازه نامه از معلم یا افراد دیگری دریافت کردهآند در یک اصل و نسب احتیاج دارد.
بسیاری از رسوم چینیها بر فکر و عقیده کنوسیسوسها تکیه کرده است.
بوداییها و هندوها به اهمیت معلمان معلمان روحانی تأکید دارند.
پیروان کلیسای ارتدکس افرادی روحانی دارند و پیروان مذهب کاتولیک دستورات روحانی را نیز دارا میباشند.
محیطهای فکری بیواسطه معمولاً مهم به شمار میروند.
بعضی از سنتها تشریفات منظمی را برای کسی که میخواهد به تفکر بپردازد را به هم پیوند میدهند و دیگران را برای پیشنهاد به قربانگاه و دیگر معلقاتش دستور میدهند.
حالتهای فیزیکی تفاوت در روشهای روحانی و معلمین متفاوت در آن سنتها و روشها ژستهای فیزیکی متفاوتی را برای فکر کردن پیشنهاد و یا تجویز میکنند.
مشهورترین نوع چارزانو زدن از بین گونههای مختلف مدل لوتس است.
بسیاری از سنتهای تفکرانه یاد میدهند که باید ستون فقرات مستقیم و صاف باشد.
(یعنی اینکه آدم متفکر نباید دولا باشد).
غالباً از این [روش] به عنوان راهی برای تشویق انتشار جریان و یا همان که بعضی از افراد نام آن را «انرژی روحانی»، «تنفس حیاتی» و یا «اجبار زندگی» مینامند توضیح داده شده است.
در بعضی از سنتها مفکر ممکن است بر روی یک صندلی (در نیوتات) و یا اینکه بر روی چارپایه (پیروان مذهب ارتدکس) بنشیند و یا اینکه با آگاهی راه برود و قدم بزند (آیین بودایی) حالتهای مختلف ژست دست و یا (مِدرس) ممکن است که دستور داده شود این «حالتهای مختلف ژست دست] میتواند معنی الهی را در بر داشته باشد و یا اینکه بر وفق فلسفه جوکی میتواند تأثیر کاملی بر هشیاری داشته باشد.
برای نمونه یکی از مشهورترین حالتهای دست در آیین بودایی این است که با دست راست که در بالای دست چپ ساکن و ایستاده است انگشتهای دستت را لمس کنی.
سکوت غالباً [از طرف مردم] پسندیده واقع میشود و بعضی افراد از فعالیتهای مکرّر مانند نفس عمیق کشیدن و یا زمزمه کردن شعر برای کمک بر وادار کردن خود در جایگاه فکر کردن استفاده میکنند.
کارورزان سنت (سوتوزِن) با چشمانی باز و [به ایستادن] روبروی دیوار به فکر کردن مشغول میشدند در صورتی که بیشتر مدرسههای فکر و تفکر کردن واجب میکنند که چشمها بسته باشد و یا اینکه حداقل نیمه باز باشد.