مقدمه
در باب مشارکت
مشارکت، همکاری و همیاری اصطلاحاتیاند که از دیرباز همزمان با زندگی گروهی انسان ها به وجود آمده و گسترش یافته است. این اصطلاحات و کاربست آنها بطور علمی، از انقلاب صنعتی خودنمایی نموده و در جوامع مختلف جنبه کاربردی آن تقویت گردیده است، با توسعه و گسترش سازمانها، واحدها، مؤسسات اقتصادی، اجتماعی و اداری موضوع مشارکت نیز به نحوی گسترده تر تحت عنوان مشورتدهی و مشاوره به این سازمان ها و مؤسسات راه یافته و سرانجام به صورت مدیریت مشارکتی مطرح گردید.
از مدیریت مشارکتی به عنوان ابزاری جهت استفاده از ابتکار، خلاقیت، دانش کارکنان و به منظور بهینه کردن ثمره فعالیت آنان، از سوی مدیران استقبال شد و برای سود جستن از این ابزار، شیوه ها و روشهای گوناگون ابداع گردید. هدف اساسی این سبک مدیریت، در تمامی این روشها، شخصیت بخشیدن به نیروی انسانی و وارد نمودن او در تصمیمگیریها و سیاست گزاریها و اداره سازمان بوده تا در بهینه نمودن نتایج حاصل از فعالیت ها سهیم و شریک باشد.
علیرغم وضوح و روشنی هدفهای مدیریت مشارکتی، هنوز هم این شیوه مدیریت مخالفینی دارد و در میان اندیشمندان علم مدیریت معتقدینی وجود دارند که نسبت به اندیشه مدیریت مشارکتی و نیز در مورد چگونگی اعمال آن انتقاد میکنند و آن را روش مؤثری جهت نیل به اهداف یاد شده نمیدانند.
نکته مهم در این ارتباط آن است که این قبیل انتقادها و مخالفت ها به هیچ وجه مانع گسترش این اندیشه نگردیده، بلکه موجب ایجاد و روشهای جدیدی در زمینه استفاده از مدیریت مشارکتی شده و در واقع در جهت تکمیل آن به پیش رفته است، به نحوی که امروزه اعمال مدیریت مشارکتی در سازمان ها و موسسات دولتی به عنوان ضابطه و معیار جدیدی از اداره امور این قبیل سازمانها به شمار میرود.
تعریفهای مشارکت
1- پیوند دو سویه، شازنده و سودمند میان دو تن یا بیشتر از دو تن.
2- فراهم آوردن و گستردن بستر نقد مشترک برای یافتن هدفهای مشترک
3- دخالت دادن و درگیر شدن مردم در فراگردهای تصمیمگیری اقتصادی، اجتماعی ، و فرهنگیای که بر سرنوشت آنان اثر میگذارد.
مشارکت در تبیین تازه
1-گوش دادن به سخن دیگران، به ویژه زیردستان
2- فراهم آوردن احساس مالکیت در اندیشه و فرآورده
3- در هم شکستن سکوت و خاموشی
4- از میان بردن حاشیه نشینی
5- پروردن و اختیار دادن
فواید مشارکت کارکنان
1- از افکار سازنده کارکنان استفاده می شود.
2- مقاوت در برابر تغییر را تخفیف میدهد.
3- علاقه به کار را افزایش میدهد.
4- به تقویت روحیه کارکنان کمک میکند.
5- سبب تقویت هم کاری در چاره یابی مسائل مجموعه و مشارکت در تصمیمگیری در پایین ترین سطوح
6- به کارکنان امکان آشنایی با افکار خوب دیگران را داده و لذا شناخت شخصی آنها را افزایش میدهد.
با اجرای نظام مشارکت زمینه مناسب برای استفاده از گوهر ارزشمند تجربیات کارکنان فراهم میآید.
مشارکت در تمثیل و مثل
« آنها دو تا بودند همراه، ما ده تا بودیم تنها »
آورده اند گروهی عزم سفر کردی، در بین راه دزدان بدانها در آویختند و آن گروه مغلوب دزدان شدند، و اموال ایشان به تاراج رفت.
شکایت به داروغه بردند.
داروغه چون ماجرا بشنید در تعجّب شد و گفت :
شما در کثرت و این دو در قلت چگونه شکست خوردید!؟
یکی پاسخ گفت : ما ده نفر بودیم تنها و آنها دو نفر بودند همراه.
جنبه های مشارکتی
اگر جماعتی با وجود کثرت نفرات در کارها با هم متفق نباشند و پشت یکدیگر را نداشته باشند، در کارشان ناموفق هستند.
امام علی (ع) :
« مقام تجربه از علم بالاتر است. »
« مشارکت عملی »
پیرمردی چند پسر داشت. روزی همه آنها را دور هم جمع نمود و به دست هر یک قطعه چوبی داد و از آنها خواست آنرا بشکنند.
هر یک از آنها به راحتی اینکار را انجام دادند و چوبها را شکستند. آنوقت این چوبها را به هم بست و از آنها خواست که آن را به دو نیم نمایند.
هر یک از پسران با وجود تلاش فراوان موفق به شکستن بسته چوب نشدند، آنوقت پیرمرد رو به فرزندان نمود و گفت : اگر با هم متحد نباشید مانند آن تکه چوب تنها بزودی از پا در خواهید آمد و اگر با هم متحد باشید هیچ قدرتی قادر به شکست شما نخواهد شد.
پیشنهاد بزرگ از مردان کوچک
در یکی از روستاها در سالهای بسیار دور، بر اثر باد و طوفان کوه ریزش کرد و سنگ بزرگی جاده ارتباطی روستا با شهر را قطع نمود. اهلی روستا هر چه تلاش کردند موفق نشدند سنگ را از بین راه بردارند. یکی از نوجوانان روستا که نظاره گر تلاش اهالی بود گفت : به جای این کار زمین را بکنید. کسی به حرف او توجه ننمود اما پس از مدتی تلاش آنان بی ثمر ماند. پس به این فکر افتادند که حرف نوجوان را عملی نمایند و شروع به کندن زمین نمودند. وقتی زیر سنگ بزرگ خالی شد سنگ خود به خود در چاله افتاد و راه ارتباطی باز شد.
امام علی (ع) :
هرگاه کار مهمی برایت پیش آمد و نیاز به مشورت داشتی نخست با جوانان مشورت کن زیرا آنان تیزهوش تر و در فهم مطالب سریعترند، سپس از پیران بخواه تا آنان چارهجویی نموده و بهترین راه را برگزینند، چراکه آن ها تجربه شان بیشتر است.
ریشه مشارکت در فرهنگ مازندران
1) اَتّا دست صِدا نِدارنِه :
( یک نفر به تنهایی قادر به انجام همه کارها نیست )
2) دَستِ جَمعیت بِلِنده :
( با مشارکت همدیگر توانمندی در امور کارها بیشتر میشود )
3) بِجای دَست کَلِه رِه کار بَزِن
(بکارگیری فکر و اندیشه برتز از زورِ بازوست )
4) با یک گل بِهار نَوونِه :
( تعدد افکار باعث تحول میشود )
5) وِنه دوش به دوشِ هم هِدائِنو و کارهاکِردِن.
(هر کدام از ما باید یک گوشه از کار را جهت پیشبرد اهداف عالی سازمان به دوش بکشیم )
« مدیریت مشارکتی از نگاه مولا علی (ع) »
- مشورت کردن، همان هدایت است و به یقین کسی که به رأی و اندیشه خود اکتفا کرده و احساس بی نیازی از فکر و اندیشه دیگران کند، خود را در معرض خطر قرار داده است.
-کسی که مشورت کند، نابود نشود.
- هیچ پشتیبانی، موثقتر از مشورت نیست.
- هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست.
- عاقل در مقام مشورت، رأی و نظر میدهد که به مصلحت و خیر همگان باشد.
- کسی که با مردم مشورت نماید، در خردشان شریک شده است.
« شورا نمادی از مشارکت »
شورا قطره دریاست، اگر با دریاست، ور نه او قطره و دریا، دریاست.
از جمع شدن قطرهها، سیلاب پدید میآید و از مشارکت مویها، طناب.
نه دریا از جوی بینیاز است و نه طناب از موی.
در جامعه بشری هر فردی جایگاه ارزشی خود را دارد، نه هویت فرد باید در هیئت جمع استحاله گردد و نه قدرت فرد باید هویت جامعه را مستحیل سازد.
جامعه بشری زمانی همگام و هماهنگ در مسیر تکامل خود گام بر میدارد که همه افراد هدفهای گروهی و اجتماعی را در دایره هدفهای فردی خود بگنجانند.
کمال مطلوب فرد نیز، جدا از تکامل جمع، معنی ندارد.
خطمشی و جهت گیری هر حکومتی باید مبتنی بر، برآیند اراده های متشکل فرد فرد ملّت خود باشد. تبلور اراده فردفرد انسان ها در جهت گیری حکومت، زمانی تحقق پیدا میکند که مردم در قالب شوراها جمع شوند.
شورا از حلقه های پراکنده، زنجیر میسازد و از براده های آهن، شمشیر.
شورا دلهای پراکنده را از مهر آکنده میکند، از سیمای زیبای دل پیرانه نفاق میزداید و به آرایه وفاق میآراید.
شورا جلوه گاه همآوایی و جایگاه هم نوایی است. هر نوایی از نایی برمیخیزد و در شورا با هم میآمیزد.
شورا تنها را از قفس تنهایی میرهاند و به قلل رفیع رهایی میرساند.
شورا نمود وحدت و نماد مشارکت است. وحدت، مشارکت را پویایی میبخشد و مشارکت، وحدت را پایایی.
شورا تبلور عینی و جهت دار اراده مردم است. مردمی که گردآمده اند و دست در دست یکدیگر نهاده اند تا بر سر پیمانه وحدت، پیمان مشارکت بندند و کاروان جامعه مدنی اسلامی را به سر منزل « مدینه النبی » برسانند.
کاخ رفیع مشارکت را بر سه ستون استوار بنیان نهاده اند :
تسهیم عادلانه قدرت، تلاش آگاهانه امت و ایجاد فراگیرانه فرصت و شورا، مهری است که بر سینه این سپهر میدرخشد و گمشدگان را نور میبخشد.